سفر دکتر روحانی به عمان و کویت، علاوه بر تمام اهداف و برنامههای دوجانبه، پاسخی به این نگرانیهاست. دولت ایران ضمن آنکه طی سالهای گذشته همواره بر سیاستهای مثبت و سازنده عمان و تلاشهای اعتمادساز و همگرایانه کویت در حوزه خلیج فارس با نگاه خوشبینانه نگریسته و متقابلا سیاستهای همکاری جویانه را دنبال کرده است، این بار در بالاترین سطح، به طور عملی گامی در جهت بهبود و تقویت روابط با این کشورها برمیدارد.
پاسخ روحانی به دعوت پادشاه عمان و امیر کویت را ابتدا باید بر پایه سیاست اصولی ایران در حفظ اولویت روابط و همکاری با همسایگان تفسیر کرد. این ابتکار البته معانی و پیامدهای دیگری را هم به همراه دارد که بیش از هرچیز متأثر از شرایط کنونی منطقه است. خاورمیانه سالها است که در سایه الگوی تحمیلی امنیت و ثباتی به سر میبرد که نزاع و تشکیل جبهههای رقیب در محور آن قرار دارد. این الگوی غیرسازنده، به ویژه طی سالهای گذشته، مانع از ایجاد چارچوبی جامع برای اعتماد و همکاری در حوزه استراتژیک خلیج فارس شده است و اکنون در شرایط امنیتی شدن فضای منطقه در سایه گسترش تروریسم و تهدیدهای خارجی، نیاز به وجود الگویی سازنده برپایه اعتماد، همکاری، تجمیع و تقویت توانمندیها که در نهایت منطقه را به سوی محیطی امنتر سوق دهد احساس میشود.
عدم اعتماد متقابل که خود از چالشهای اساسی در میان برخی کشورهای حوزه خلیج فارس است، در ابتدا ناشی از عدم برداشت صحیح از سیاست خارجی طرف مقابل است. از این رو سفر دکتر روحانی فرصت مناسبی برای تکرار این محور اساسی از سیاست خارجی ایران طی سالهای گذشته خواهد بود که سرنوشت، امنیت و منافع کشورهای این حوزه به یکدیگر پیوند خورده است. بر این اساس، تأمین منافع به قیمت ایجاد هزینه برای دیگر کشورهای این حوزه، در سیاست خارجی ایران متصور نیست. در حوزه امنیت هم به همین نحو است. آنچه میتوان از سیاست خارجی ایران طی سالهای گذشته برداشت کرد، اتکا به بازی در قالب حاصلجمع غیر صفر یا برد - برد با دیگر کنشگران منطقهای است که در آن ایران به دنبال حفظ امنیت به بهای کاهش امنیت دیگر کشورهای منطقه نیست و متقابلاً تأمین امنیت برای همسایگان هم نمیتواند به بهای ایجاد ناامنی برای ایران تصور شود.
در این چارچوب، سفر روحانی به دو کشور حوزه خلیج فارس نشان دهنده آن است که ایران به دنبال ایجاد تغییرات در مناسبات میان خود و کشورهای این حوزه است و معتقد است همچنان طیفهایی از منافع مشترک در این منطقه وجود دارد که میتوان در مسیر تحقق آنها گفتوگو کرده و گام مشترک برداشت. مهم ترین این منافع را شاید بتوان در تقویت همزیستی، مقابله با افراط گرایی، مبارزه با تروریسم، محافظت از مشترکات زیست محیطی، تقویت تعاملات اقتصادی و رونق گردشگری برشمرد. این واقعیت وجود دارد که بعضاً تعاریف مشترکی از موضوعات میان طرفهای مختلف دیده نمی شود اما ضرورت تحقق منافع مشترک و واقعیت همسایگی منطقه ای، پی گرفتن تعامل و گفتوگو برای رسیدن به فهم مشترک درخصوص موضوعات و تحولات مورد اختلاف را ایجاب میکند.
تقویت روابط ایران با عمان و کویت میتواند زمینهساز بهبود مجدد روابط میان ایران و کشورهای شورای همکاری خلیجفارس باشد. همکاری ایران و این کشورها تأثیر مستقیمی بر روند شکلگیری تحولات در کل منطقه خاورمیانه خواهد داشت. اما ضرورت رسیدن به این مرحله، تمایل این کشورها است و گام عملی ایران و بهبود مناسبات با کویت و عمان میتواند سطحی از تمایل را در بین دیگر کشورهای این حوزه ایجاد کند.