تدبیر24 »در شرایطی که هنوز یک ماه از آغاز به کار دونالد ترامپ در آمریکا نگذشته است، او دو شکست در مقابل ساختار سیاسی، اداری، اطلاعاتی و قضائی آمریکا را تجربه کرده است. در نخستین شکست دستور ترامپ مبنی بر ممنوعیت ورود اتباع ۷ کشور مسلمان به خاک ایالات متحده از سوی دادگاه فدرال این کشور لغو شد. اینبار دستگاه اطلاعاتی آمریکا به نوعی به مقابله با ترامپ برخاست. مطابق با سند ربع قرن ابتدائی که در سده بیست و یکم در ایالات متحده تنظیم شده است، روسیه مهمترین تهدید برای این کشور قلمداد میشود. به همین دلیل روابط پشت پرده مشاور امنیت ملی ترامپ خبرساز شد و سرانجام او گزینه استعفا را راهحل مواجهه با این بحران دانست. آنچه بیش از هر موضوعی حائز اهمیت است، پایان یک رویا در ذهن دونالد ترامپ خواهد بود، زیرا این تاجر با سابقه تصور میکرد زمانی که قدرت در آمریکا را دراختیار گیرد، ایالات متحده همچون یک شرکت تحت مدیریت او قرار خواهد گرفت و ترامپ مانند یک مدیرعامل میتواند بدون مزاحمت بخشهای دیگر، دستورات خود را اجرایی کند. ضربه دوم اطلاعاتی که به تازگی بر پیکره دولت ترامپ وارد شده، آشکار میکند که ساختار سیاسی آمریکا اجازه تکروی حتی به رئیسجمهور را نخواهد داد. از سویی دیگر در حالی که اقدامات ترامپ موجب شده تا چهره آمریکا در نظام بینالملل مخدوش شود ، دستگاههای قضائی و اطلاعاتی در این کشور در تلاشند تخریب وجهه ایالات متحده در جهان را تعدیل کنند. دو شکست اخیر ترامپ از آن جهت اهمیت دارد که در واقع ۲ وعده اصلی او در کارزار انتخاباتی بود. شعارهایی که ترامپ تصمیم داشت به سرعت آنها را اجرایی کند تا به هواداران خود اثبات کند به وعدههایی که داده پایبند خواهد بود. نوع مدیریت او در آمریکا به وضعیتی شباهت دارد که اروپا پیش از جنگ جهانی دوم و تحت مدیریت فاشیستها با آن مواجه شد. اروپای دهه ۳۰ میلادی حاصل بحران بود که اکنون نیز ظهور پدیده ترامپ حاصل بحران است و به همین دلیل او هر هفته بحران جدید ایجاد میکند. با وجود مخالفتها ومقاومتهایی که از سوی بدنه نظام سیاسی آمریکا با رئیسجمهور جدید میشود نباید غفلت کرد که او همچنان قدرتمندترین فرد در آمریکا است. اگرچه استعفای مشاور امنیت ملی ترامپ را از یک منظر میتوان اینگونه استنباط کرد که دست ترامپ در دیگر اقدامات افراطی همچون تقابل نظامی با ایران نیز بازنخواهد بود،اما یک روی دیگر سکه را نیز باید مورد توجه قرار داد. به نظر میرسد در شرایط فعلی برخی اطرافیان او ممکن است روندی را پیش ببرند که ترامپ بر مسیر سیاستهای مورد اجماع در آمریکا گام بردارد. مقابله با ایران یا جریان مقاومت یکی از راهبردهایی است که ترامپ میتواند برای اتخاذ آن در آمریکا اجماع ایجاد کند. بنابراین چنین شرایطی لزوم بررسیهای دقیق پیش از اجرای هر تصمیم را برای کشورمان آشکار میکند. با این حال سازوکارهایی که جمهوری اسلامی ایران بر مدار آن حرکت میکند آنچنان مستحکم است که آمریکا یا ترامپ نمیتوانند اثر قابلتوجهی بر آن بگذارند. ایران از معدود کشورهای منطقه است که سیاستهای خود را بر پایه منافع ملی و راهبردهای مستقل خود به پیش میبرد.
* عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس