تدبیر24 »کنفرانس امنیتی مونیخ اساسا عنصر ذهنی تفکر امنیتی را در لایههای گوناگون نظام بینالملل به نمایش میگذارد. بهبیاندیگر داووس امنیتی بر آن است که با ایجاد یک اجماع بینالمللی در نشست سالانه مونیخ بازیگران رسمی و غیررسمی امنیت در نظام بینالملل را گردهم آورد تا ضمن بررسی دیدگاههای مختلف نظری موضوعات اساسی امنیتی در جهان را به بحث و گفتوگو بگذارد. بهتبع این معنا خطمشی بسیاری از بازیگران در ارتباط با این موضوعات مهم جلوه و تجلی بینالمللی در افکار عمومی پیدا میکند. کنفرانس امنیتی مونیخ در ۲۰۱۷ تحت تاثیر تغییر فضای گفتمانی قدرت در کاخ سفید قرار گرفت. اگرچه بهظاهر موضوع تغییر و تحول در کاخ سفید از نودموکراتها به پستنومحافظهکاران نبود؛ اما موضوع صلح در خاورمیانه و مساله ایران، به عنوان مسائل اصلی موردبحث کنفرانس امنیتی مونیخ، محصول تغییر و تحول قدرت در کاخ سفید بود. این نکته پیش از این عنوانشده بود که دوره چهارساله ریاستجمهوری رئیسجمهور چهل و پنجم ایالاتمتحده آمریکا دورانی است که در آن مساله ایران یکی از مسائل اساسی واشینگتن و نظام بینالملل خواهد بود. چه هیلاری کلینتون برسر کار میآمد، چه ترامپ، چندان تفاوتی نداشت. دکترین ایالاتمتحده آمریکا علیه ایران به سمت گزارهای جدی حرکت خواهد کرد که در آن محدودسازی همکاری بینالمللی با ایران و محاصره منطقهای انجام خواهد گرفت. تنها تفاوت میان هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ در این مساله بود که کلینتون محاصره منطقهای تهران را بر اساس مرکزیت عربستان و همگرایی رژیم صهیونیستی با این مرکزیت به عنوان فرمانده محاصره منطقهای به انجام میرساند، اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ این قضایا معکوس میشود، بهگونهای که فرماندهی به تلآویو و پشتیبانی و همگرایی عملیاتی به ریاض و کشورهای عربی سپرده میشود؛ بنابراین هماکنون در کنفرانس امنیتی مونیخ آشکارا و با گزارههای بسیار صریح شاهد گفتوگوهایی از سوی وزیر امور خارجه عربستان، وزیر امور خارجه ترکیه، همراهی دیگر کشورها با آنها و توجه به جهتگیری نخستوزیر رژیم صهیونیستی در ارتباط با تهران هستیم. رهبری این فرماندهی را ایالاتمتحده آمریکا به عهده میگیرد و شخص معاون رئیسجمهور ایالاتمتحده آمریکا در این نشست امنیتی، نیمههای محاصره منطقهای تهران را از منظر عناصر ذهنی مورد نیاز برای چنین محاصرهای فراهم میآورد. باید گفت دکترین همکاری بینالمللی با ایران در چارچوب تفسیر بسیار بسته از برجام از یکسو و محدودیت منطقهای تهران از سوی دیگر در دستور کار است تا زمینههای فشار بیشتر فراهم آید. باید دید پس از آنچه در کنفرانس امنیتی مونیخ به عنوان داووس امنیت بینالملل فراهم آمده است و بیش از هر چیزی متوجه موضوع تهران شده، آیا شاهد فضای تقابل میان تهران و فضای بینالملل خواهیم بود، یا این فشارها موجب خواهد شد که بار دیگر مذاکرات محرمانه میان ایران و کشورهای هدف این موضوع بهویژه ایالاتمتحده آمریکا فراهم و بستری برای انجام معامله بر سر موضوعات دیگر بین ایران و ایالاتمتحده آمریکا فراهم آید. آنچه رخ خواهد داد، ناشی از ارادهای است که در تهران حضور دارد. این اراده اگر به دنبال فضای معامله با ترامپ باشد، باید براین نکته وقوف داشته باشد که معامله با ترامپ معامله با بیزینسمنی است که امتیازات بسیاری میگیرد و از طرف دیگر تلاش میکند با دادن امتیازات محدود و موثر زمینههایی را ایجاد کند که آن زمین معامله بهظاهر به سود دو طرف تمام شود، اما در عمل او معاملهگر خوبی نخواهد بود.