جانکری، وزیرخارجه آمریکا هم عصر جمعه رهسپار ژنو شد. او که در اردن بهسر میبرد، سفرش در خاورمیانه را نصفهنیمه رها کرد و همچون ظریف خود را به ژنو ...
تدبیر24: اگرچه اخبار و گزارشات، حکایت از مثبتبودن فضای مذاکرات ژنو میکرد اما بیش از یکدهه بنبست بر سر راه پرونده هستهایمان باعث میشد که بیش از خوشبینی و امیدواری، حالتی از صبر و انتظار در میان ایرانیان موج بزند. میلیونها ایرانی بدون اغراق لحظهبهلحظه مذاکرات ژنو را تعقیب میکردند. از آنجا که دوطرف اصلی یعنی هم ایران و هم 1+5 توافق کرده بودند که از بیان جزییات مذاکرات خودداری کنند بنابراین منتظران مجبور بودند به شواهد، علایم و قراین بسنده کنند. به اینکه چهره مذاکرهکنندگان وقتی از پشت درهای بسته بیرون میآمدند چطور متبسم و خندان بود. اما سه اتفاق سبب شد تا منتظران در میان بهت و ناباوری و در عین حال امید و انتظار به این نتیجهگیری برسند که مثل اینکه شوخیشوخی در پشت درهای بسته مذاکرات، اتفاقی تاریخی در حال شکلگیری است: حصول توافق کلی میان ایران و 1+5 یا درستتر گفته باشیم میان ایران و غرب. نخستین اتفاق لغو سفر وزیرخارجه ایران به ایتالیا و رفتن از قبل پیشبینینشدهاش به ژنو بود. اتفاق دوم آواز خروس بیمحلی به نام نتانیاهو بود. او بعدازظهر پنجشنبه با ناراحتی به غرب و دنیا هشدار داد که هرگونه «توافق با ایران بر سر برنامههای هستهایاش یک اشتباه تاریخی خواهد بود.» خبر سوم در حقیقت مهر تاییدی بر همه حدس و گمانهزنیها بود مثل اینکه دو طرف دارند به توافقاتی نزدیک میشوند. خبر البته خیلی کوتاه بود: جانکری، وزیرخارجه آمریکا هم عصر جمعه رهسپار ژنو شد. او که در اردن بهسر میبرد، سفرش در خاورمیانه را نصفهنیمه رها کرد و همچون ظریف خود را به ژنو رسانید. اگر هنوز تردیدی وجود میداشت که خبری شده، ملاقات کری با «خروس بیمحل» قبل از پروازش به ژنو مبین آن بود که جدیجدی مثل اینکه خبری شده. خیلی نیاز به حدس و گمانهزنی نیست که چرا قبل از رفتن به ژنو، وزیرخارجه آمریکا به دیدار نتانیاهو میرود. او میرود تا نگرانیهای اسراییلیها را از توافق با تهران برطرف کند. او یقینا تلاش میکند تا به رهبران اسراییل اطمینان دهد که توافق با تهران خطری را متوجه اسراییل نخواهد کرد. جزییات توافق تاریخی خیلی مهم نیست. آیا اول تعداد سانتریفیوژها در وضعیت فعلی متوقف میماند یا آنکه اول بخشی از داراییهای بلوکهشده ایران آزاد میشود؟ اول ایران به پروتکل الحاقی میپیوندد و سپس پرونده ایران از شورای امنیت خارج شده و به شورای حکام در وین بازمیگردد، یا بالعکس؟ جزییاتی هستند که با چانهزنی و برداشتن یک گام از جانب ما و یک گام از جانب غربیها قابل حلوفصل هستند. آنچه اهمیت دارد و پس از یک دهه اختلاف و مناقشه تحقق پیدا کرده، اعتماد و اطمینان نسبی طرفین به یکدیگر است. ما و غربیها همچون دو مخاصمی بودیم که هر دو مقابل یکدیگر قرار گرفته بودند. غربیها اطمینان ندارند که برنامه هستهای ما همین است و ما درنهایت درصدد ساخت سلاح هستهای نیستیم.
ما هم به آنها اطمینان نداریم که قصد آنها صرفا حصول اطمینان از برنامه هستهایمان است و معتقدیم که هدف نهایی آنها چیز دیگری است. اما به نظر میرسد که دستکم تیم مذاکرهکننده ایرانی توانسته برای نخستینبار غربیها را با این احساس یا وضعیت روبهرو سازد که آیا نمیتوان و نباید به طرف مقابلمان اطمینان کنیم؟ به بیان دیگر و برخلاف آنچه که برخی اصرار دارند تبلیغ کنند، موضع غربیها در قبال برنامه هستهای ایران این نیست که ما حق غنیسازی نداریم، حق فعالیتهای هستهای نداریم، حق داشتن سانتریفیوژ نداریم و... نه بحث صرفا بر سر اعتماد است. غربیها میخواهند یقین پیدا کنند که برنامههای هستهای ما همان است که میگوییم. این نکته ظریف اما بنیادی را میتوان در اظهارنظر دیروز مایکل مان، سخنگوی کاترین اشتون که بهاصطلاح جزو بازها یا عقابهاست بهخوبی رصد کرد. او در پاسخ به پرسشی به سیانان که خواهان ارزیابیاش از امکان دستیابی به توافق با ایران شده بود اظهار کرد: «هدف غرب مشخص است آنان انتظار دارند که ایران شفافیت برنامه هستهای خود را به جامعه بینالمللی نشان دهد.» به بیان دیگر مشکل غربیها حصول اطمینان از برنامههای هستهایمان است. آنچه توافق ژنو را تاریخی میکند آن است که برای نخستینبار ایران و غرب حاضر شدهاند که در ورای «دیوار بیاعتمادی» 35سال گذشته به یکدیگر نگاه کنند و بهجای متهمکردن بیپایان یکدیگر برای یکبار هم شده نگاه متفاوت و رویکرد متفاوتی در قبال یکدیگر به کار برند. ذات و بنیان توافق ژنو، مرحلهبهمرحله و گامبهگام است. اما بدون تردید این تحول تاریخی در رابطه با غرب در ایران بعد از انقلاب خواهد ماند.
صادق زیباکلام . استاد دانشگاه تهران