از بدو پیروزی انقلاب تاکنون و در دوره رهبری امام خمینی شاخصهای روشنی در سیاست خارجی ایران نسبت به جهان وجود داشت، یکی از مهمترین شعارها در آن زمان شعارمبارزه با زیاده خواهی و بیعدالتی بوده است. در عین حال پیام اصلی امام همزیستی مسالمت آمیز با جهان پیرامون واستفاده از ظرفیتهای دیپلماتیک جمهوری اسلامی بود.
تدبیر24 » در دوران جنگ نیز با وجود اینکه سازوکار ظالمانه آن از سوی کشورهای ابرقدرت طراحی شده بود، کشور با وجود همه فشارهای ناشی ازجنگ در روابط دیپلماتیک با جهان از مسیر مذاکره، احترام به قوانین و چارچوبهای متعارف بین المللی از مسیر نقد سلطهجویی و سلطهگری نظام بین الملل خارج نشد. پس از امام نیز چارچوبهای دیپلماسی ایران متکی بر حکمت بود. در واقع سیاست حکمت عبارت از هر نوع برخورد منطقی وعقلانی با مساله نفع و زیان و به طور کل منافع ملی ایران درجهان است. بنابراین دیپلماسی عزت، حکمت و منافع ملی به عنوان یک سیاست کلی از همان ابتدای انقلاب مورد توجه بوده است. بدیهی است که درآشفته بازار جهان اسلام امروز که سخن از جنایتهای سنگین جریانهای تکفیری وحمایت برخی از کشورها از تروریستهاست؛ جمهوری اسلامی یک نگاه کلان درسیاست خارجه وامنیت ملی نسبت به منطقه وجهان دارد که براساس چنین نگاهی پس از توافق، روابط خود را با بسیاری از کشورهای پیرامون، غرب و شرق گسترش داده و از سویی از همان بدو ظهور تروریسم در منطقه با ایجاد یک مرزبندی جدی با جریانات افراطی وتکفیری در کشورهای درگیر جنگ به خصوص سوریه میجنگد. بدیهی است که هر نظام متعارفی وجوه مختلفی دارد. وجه بزرگ آن توجه به زیست مدارا گونه با همه عالم هستی است. مگر در شرایطی که جریان و اندیشهای در جهان تعادل این زیست مدارا گونه را از بین ببرد در این صورت وضعیت متفاوت خواهد بود. براین اساس سیاست خارجی ایران باید نمود واقعی با دوست مروت، با دشمنان مدارا باشد، زیرا در پارهای اوقات عدهای دشمن تلقی میشوند، اما آنها در واقع مخالفانی هستند که با اندیشه ما توافق ندارند. در واقع مخالفت با اندیشهای در پارهای اوقات برای کشور و جهان خطرآفرین نیست و از آنجا که راهبرد وکنش یک مسلمان متکی به عقلانیت باید منطق گفتوگو و مدارا باشد. بنابراین در برخورد با این گروهها مشتهای گره کرده کارساز نیست و باید با سیاست حکمت با آنها روبهرو شد. از این رو باید در برابر مخالفان اندیشه بر مشترکات تکیهزده و بخشهای اختلافی را با منطق، گفتوگو و حکمت به وجوه بیطرفانه یا موافق تبدیل کرد. در مواردی که جریان سلطه تلاش میکند تا کیان ملی و دینی کشورمان را به خطر بیندازد، بدون هیچ تردیدی باید در برابر آن ایستاد. اگرچه جنگطلبی همواره نباید خط مشی یک فرد یا نظام باشد، اما در رویارویی و برخورد با نظام سلطه اعتقادات به ما میگوید که مانند طرف مقابل باید رفتار کرد. مسلمانی که همواره با آرمان ها و اندیشههای دینی تعالی مییابد از یک سو وجه دینی وی روشن بوده و از سویی وجه عقلانی آن حکمت، گفتوگو و مجادله حسنه است؛ چند وجه مذکورخط مشی وی در بر خورد با امور است و در پارهای اوقات که با جدال در برابر حکمت و عقلانیت مواجه میشود دیگر عقلانیت در برابر بدیها پاسخگو نیست. درچنین شرایطی ناگزیر باید با جهاد به رویارویی برخاست. بنابراین برای ایفای نقش و حضور پررنگ در جامعه همچنان باید در مسیر حکمت، عقلانیت و صلح حرکت کند. بدیهی است در پارهای از اوقات که حریفان مسیر دیگری را طی میکنند عقل، دین و منطق حکم میکند که به مقابله به مثل با آنها برخاست. بنابراین این مساله مصداق بارز سخن روز گذشته رئیسجمهور است که خطاب به درشتگوییهای ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا علیه ایران اظهار کرد:«بعضی وقت ها باید مشت هم گره کرد و شعار هم داد.» از این رو در زمانی که منافع ملی ایران از سوی نظامهای سلطه به خطر میافتد ناگزیر باید به تعبیر رئیس جمهور با مشتهای گره کرده به مقابله به مثل با آنها برخاست.
* غلامرضا ظریفیان، فعال سیاسی اصلاحطلب