برقراری توازن منطقهای یکی از مولفههای مهم سیاست خارجی محسوب میشود یعنی هرگاه در منطقهای، کشوری به لحاظ مولفههای بالقوه و بالفعل قدرت، به مرحله برتری مطلق منطقهای برسد، علیالقاعده تهدیدی برای دیگر کشورهای منطقه تلقی میشود که ممکن است به دنبال نفوذ بیشتر یا سلطه هژمونیک قدرت باشد.
تدبیر24 »در این وضعیت، سیاست خارجی واقعگرایانه کشورهای مورد تهدید، به دنبال کنترل کشور تهدیدکننده پرداخته و با تئوری موازنه قوا به مقابله خواهند پرداخت و اسباب رصد و مدیریت تهدید کننده را، تهیه و تنظیم میکنند که ممکن است این اقدامات از راههای متعددی پیگیری شود.
با عنایت به اینکه دولتها به عنوان هویت مستقل و خدشهناپذیر در صحنه نظام بینالملل، بالاترین قدرت اقتدارآمیز محسوب میشوند، قادرند در صورتی که مورد تهدید واقع شوند با پیروی از اصل موازنه قوا، به مهار عوامل خطر بپردازند. با توجه این موارد، به نظر میرسد که عربستان سعودی و تعدادی از کشورهای حوزه خلیج فارس، با اعتقاد به این موضوع که جمهوری اسلامی ایران به دنبال نفوذ و برتریخواهی منطقه غرب آسیا و یارگیری سیاسی و سلطه منطقهای است، در تجزیه و تحلیلهای جمعی به این نتیجه رسیدهاند که با ابزارهای مختلفی قدرت سخت و نرم جمهوری اسلامی ایران به شکلهای زیر تضعیف کنند:
الف:تقویت شورای همکاری خلیج فارس به منظور مقابله با تهدیدها. ب: خرید تجهیزات و ادوات پیشرفته نظامی، امنیتی، برای مقابله با تهدیدها. ج:درخواست تامین امنیت منطقهای حوزه خلیج فارس توسط قدرتهای فرامنطقهای به منظور مقابله با ایران د:اتحاد موقت/درازمدت با رقبا و مخالفان سیاسی جمهوری اسلامی ایران در منطقه هـ: حمایت از گروههای ایدئولوژیک تندرو و خطرناک القاعده، داعش، النصره و... برای برهم زدن قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران. و:حمایت از مخالفان و منتقدین داخلی و مرزی جمهوری اسلامی ایران، با هدف تزلزل درونی نظام جمهوری اسلامی ایران و...
همان گونه که میدانیم طی سالهای نه چندان دور، روابط و تعامل ایران اسلامی با بسیاری از کشورهای حوزه خلیج فارس گسترش چشمگیری داشته است که در این حوزه وزن سیاسی ایران را افزایش داده است. در همین راستا تعامل ایران با عراق، سوریه، لبنان، عمان، یمن و... که هم جنبه فرهنگی و هم جنبه سیاسی داشته است، اسباب ناخرسندی عربستان و همتایانش را فراهم آورد. دراین رهاورد، هرچند کشورهای منطقه با ایران تعامل بیشتری داشتهاند به همان اندازه، نسبت به رفتارهای عربستان تنافر بیشتری از خود نشان میدادند. لذا عربستان سعودی که تاب تحمل چنین وضعی را نداشته است، تلاش کرد با پرداخت هزینههای سنگین، به حمایت از گروهها و مخالفین همتایان منطقهای ایران بپردازد، تا به این شکل به حمایت از گروههای تندروی منطقهای مانند داعش، طالبان، القاعده، النصره و... بپردازد تا از یک طرف کشورهای همتای ایران (عراق، سوریه، لبنان، یمن و...) را وادار به تسلیم شدن در مقابل اراده خود کند و از طرفی دیگر اقتدار منطقهای جمهوری اسلامی ایران را بر هم زده و تضعیف کند.
ایران اسلامی برای رسیدن به اهداف بلندمدت خویش و منطقه، به دفاع از کشورهای درگیر در جنگ داخلی پرداخت و در این حوزه از هیچ کمکی دریغ نورزید و طی یک پروسه زمانی، کشورهای درگیر در جنگ داخلی، با پشتیبانی ایران توانستند جنگافروزان داعشی و همتایان آنها را شکست داده و از میدان مبارزه به در کنند. از سویی دیگر:در این شرایط عربستان، به عنوان پشتیبان و سرکرده گروههای تروریستی، که در اهداف خود نا کام مانده بود و خود را در انزوای سیاسی میدید؛ به ناچار پس از 27 سال دوری از عراق، به در خواست خود، وارد بغداد شد تا با روسای عراق دیدار و گفتوگو کند تا شاید بتواند شکستهای پیدرپی سیاستهای خود را، با دیپلماسی و تطمیع در عراق مدیریت کند.
از جهتی دیگر طرح بهبود روابط و تعامل سیاسی با ایران را به عنوان میانجیگری، تعدادی از کشورهای عربی منطقه به جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد و ارائه کردند تا از دو سوی، ضمن پذیرش شکستهای خود، وضع موجود را مدیریت کنند. ایران اسلامی که دائم بر حسن همجواری منطقهای تاکید داشته است، ضمن پذیرش پیشنهاد تعامل منطقهای خود با کشورهای حوزه خلیج فارس، لازم است از ظرفیتهای ضروری و کارتهای در اختیار خویش به نحو مطلوب استفاده کرده و سیاست برد-برد منطقهای خویش را با اقتداری محکم به اجرا درآورند.
خدامرد شجاعی، کارشناس