علیاکبر ناطق نوری از صبح فردای انتخابات دوم خرداد، با رویکردی انقلابی تغییری شگرف را در سازوکار اندیشه و سیاستورزی خود آغاز کرد. او که پیش از انتخابات تجربه ریاست بر مجلس شورای اسلامی را طی دو دوره در کارنامه داشت و همواره در اردوگاه محافظهکاران - البته سنتی - نظام تعریف میشد، در قامت نماینده قدرت بلامنازع وارد صحنه انتخابات شد. به نظر میرسید بخش قابل توجهی از ارکان قدرت تمایل داشتند که ناطق نوری به عنوان رئیسجمهوری ایران انتخاب شود. کثیری از کنشگران اجتماعی نگران از میان رفتن وجه جمهوریت نظام بودند و نیروهای پیرو خط امام هم هیچ چهره شاخص و توانمندی را که توان همآوردی با شیخ را داشته باشد، در لیست کاندیداهای خود نداشتند.
تصور عمومی این بود که ناطق نوری در یک انتخابات آرام و با مشارکتی عادی پیروز انتخابات ریاستجمهوری هفتم خواهد بود. همه انتظار داشتند که او رئیسجمهور شود و پس از انتخاب، به مخالفت با بسیاری از نهادهای نوپای جامعه مدنی جوان ایران بپردازد. تحلیل بسیاری از کارشناسان علوم سیاسی و فعالان اجتماعی ایران چنین وضعیتی را هشدار میداد. در این میان، حضور سیدمحمد خاتمی به عنوان کاندیدای نیروهای پیرو خط امام - مجمع روحانیون مبارز تهران، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حزب کارگزاران سازندگی ایران - و اقبال عمومی نسبت به او همه معادلات را به هم ریخت. موج محبوبیت خاتمی روز به روز بیشتر میشد و موقعیت ناطق دم به دم ضعیفتر. مرحوم آیتالله هاشمی هم در خطبههای نماز جمعه پیش از انتخابات، نسبت به سلامت آن تضمین داده و مردم به صحنه آمدند. به هر روی، خاتمی موفق شد با اختلاف بسیار بالا ناطق نوری را شکست داده و به عنوان هفتمین رئیسجمهوری ایران انتخاب شود. این در حالی بود که گمانهزنیها حکایت از انتخاب دیگری داشت.
نقطه عزیمت شیخ علیاکبر ناطق نوری و تبدیل او به یک چهره ملی و فراجناحی از همین زمان آغاز شد. نخستین اقدام او پس از روز برگزاری انتخابات، تبریک زودهنگام - ساعت ۷ صبح روز سوم خرداد - به رقیب بود. بعد از آن هم ناطق نوری هرگز در قامت شخصیتی جناحی ظاهر نشد. او ضمن حفظ بسیاری از اصول و مبانی خود به عنوان یک روحانی و سیاستمدار محافظهکار، در مخاطرات بعد از سال ۷۶ همواره در کنار مردم ایستاد و از کیان جمهوری اسلامی دفاع کرد.
شکست در انتخابات ریاستجمهوری نهتنها ناطق نوری را از کار نینداخت، بلکه او را تبدیل به چهرهای ملی کرد. بدون تردید محبوبیت ناطق نوری در سال ۹۵ و بعد از گذشت ۱۹ سال از انتخاباتی که او بازنده آن بود، به مراتب بالاتر رفته است. این محبوبیت هم در میان آحاد جامعه گسترش یافته است و هم جریانهای سیاسی اعتماد بیشتری به او دارند. خط مشی ناطق نوری تنها تندروها را ناراحت و نگران میکند و هم آنها هستند که بیشک به مخالفت با او مینشینند.
با تمام این اوصاف، ناطق نوری در حال حاضر و به ویژه بعد از رحلت آیتالله هاشمی نقشی کمنظیر در صحنه سیاست ایران خواهد داشت. او میتواند بخشی از خلاء موازنه قدرت در ساختار داخلی جمهوری اسلامی پساهاشمی را پر کرده و به عنوان شخصیتی جامعالاطراف ظاهر شود.»