انتخابات درجامعه ایران پیچیده وچند لایه است و شرایط ومقتضیات خاص خود را دارد. همه جوامع دارای پیچیدگیهایی هستند، اما ایرانیها بسیارپیچیده هستند و به سختی میتوان از ظاهرشان به آنچه که در درون آنهاست پی برد.
تدبیر24 » در مورد اینکه فضای انتخاباتی گرم است یا سرد نمیتوان به درو دیوار شهر نگاهکرد که پوستهای انتخاباتی چسبانده شده یا میتینگهای پرشور انتخاباتی مانندآنچه که در فیلمهای خبری دیده میشوداتفاق میافتد یا خیر. جامعه ایران جدای از مختصات در ارتباط با قانون انتخابات، نگرشهای مختلف به انتخابات هم دارد. برخی گمانمیکنند که رقابتهای انتخاباتی امری ناپسند و مذموم بوده و سطح جامعه را پایین میآورد درحالیکه که این یک هیجان مطلوب ومقبول است که جامعه به خوبی میتواند این هیجان را تجربه کند و بسیاری از خواستهها و مکنونات درونش را بیرون بریزد. البته سلیقههایی وجود دارد که با بروز این هیجانات مخالفت میکنند، اما مردم آموختهاند که چگونه با کج سلیقگیها کنار بیایند وبه نوعی رفتار انتخاباتی خود را نشان دهند. شکل خاص قانون انتخابات و بلاتکلیفی که احزاب وجریانهای سیاسی به لحاظ نوع رفتاری که باید داشته باشند، ایجاب میکند که همه تیرها را در چله کمان نگه دارند، انرژیها را ذخیره کنند و در دو سه هفته انتخاباتی یکدفعه رها کنند. این مسأله مقداری نامتعارف است اما فعلا نمیتوان آن را حل کرد. اگر انتخابات سال ۹۶ را با دورههای قبلی مقایسه کنیم تفاوتی با دیگر دورهها نخواهد داشت و اینکه بگوییم فضای انتخاباتی سرد است، اینگونه نیست و مردم نگران وضعیت خود هستند. دردوره گذشته شاهد تهدید همه جانبه خارجی و بلاتکلیفی در سیاست هستهای بودیم که جامعه یک انتخاب سرنوشت ساز را رقم زد و به خروج از بنبست هستهای رای داد و بیشک انتخاب روحانی به معنای خروج از بنبست هستهای بود. اکنون نیزهیجان خاص خود را دارد و جامعه نگران دستاوردهای ۴ساله دولت روحانی است و اینکه ایران به شرایط پیش از برجام باز نگردد. قصد داریم مسیر آسایش مردم را در پیش بگیریم. نسل اول انقلاب در کهولت سنی بسر میبرد و همچنین برخی از چهرههایی که میراث داران انقلاب بودند را نیز از دست دادهایم. این دوره۴ساله دوم بسیار تعیین کننده است. دورهای که جامعه وارد تفکرات تازه و نگاههای جدید به دنیا پیرامونی میشود. این دوره ۴ساله برای مردم بسیار سرنوشت ساز است و این حساسیت و نگرانی به موقع به صحنه خواهد آمد. مسائل دیگری نیز در این دوره وجود دارد مانند اینکه در اردوگاه اصلاح طلبی شاهد هیچ ابهام و سوالی نیستیم. دفاع و حمایت مجدد ازآقای روحانی سؤالی است که پاسخ خود را یافته و همه تکلیف خود را میدانند. بنابراین در یک جناح بزرگ سیاسی که بیش از ۶۰تا ۷۰ درصد فعالان سیاسی، مدیران و فرهیختگان جامعه را در برمیگیرد یک نوع آرامش خاطر بهوجود آمده است. از این رو بخشی از هیجاناتی که میتواند فراگیر و دامنگیر شود که از چه کسی حمایت کنیم وجود ندارد. در داخل جبهه اصلاحت شاهد رقابت نیستیم. در جبهه مقابل که میتوانست یک جبهه پرهیجان باشد به دلیل عدم همگرایی سران اصولگرا شاهد نوعی تشتت و درهم ریختگی هستیم. بسیاری بر این باورند که جبهه اصولگرا کارت خود را در دقیقه ۹۰روخواهد کرد که بعید است. پیچیدگیهایی در بخشهایی از جریان اصولگرا وجود دارد اما اینطور نیست که اصولگرایان توان چنین برنامهریزیهایی داشته باشند. ایران کشوری ۵ میلیونی نیست که با یک بلندگو سوار ماشین شد ودر خیابانها راه افتاد. کشور ما بسیار بزرگ و با تنوع قومی، جمعیتی، فرهنگی و زبانی است. در چنین جامعهای نمیتوان بازیهای دقیقه نودی انجام داد واین کارها به نتیجه نخواهد رسید. بخشی ازجبهه اصولگرایی از هم اکنون باخت را پذیرفته و صرفا به پرتاب تیرهای هجمه اکتفا میکند. این جریان قبول کرده در انتخابات حرفی برای گفتن ندارد و فقط میتواند یک فضای منفی و هیاهو برای جریان رقیب ایجاد کند. این موضوع برای این جریان سیاسی خوب نیست. اصولگرایان قبل از اینکه بخواهند کسی را نفی کنند باید ببینند که چه چیزی را اثبات میکنند. رویکرد این جریان در انتخابات اخیر رویکرد اثباتی نبوده و جبهه سیاسی که نتواند با رویکرد اثباتی وارد عرصه شود و صرفا به نفی طرف مقابل بپردازد یعنی از پیش باخت خود را پذیرفته است. این فضای تشتت و بی مدیریتی در جریان اصولگرا مزید بر علت شده و مقداری سردی در جامعه ایجاد کرده است اما این سردی ظاهری است. جامعهای که حماسه سال ۹۲ را ایجاد کرد کاملا با حواس جمع، نگران آینده است. جامعه دلواپس اتفاقات عجیب و غریب نیست از این رو احساس آرامش میکند. این احساس آرامش چیز بدی نیست و اینکه حالت التهاب و استرس را در جامعه نمیبینیم شاید خیلی منفی نباشد.
احمد شیرزاد، فعال سیاسی اصلاح طلب