زيستگاه آدمي زمينهساز بالندگي و يادگيريهاي او و بستر كنش و واكنشهاي تعاملي است. زيستگاهها از سوي مردم برگزيده، دگرگون و ساده يا پيچيده ميشوند. روستاها در مقايسه با شهرها زيستگاههاي طبيعيتر و كمتر دستكاريشده هستند.
تدبیر24 » با اينهمه آدمي طبيعت را براي آسايش و بهزيستي خود دگرگون كرده است، سرپناه ساخته، ديوارها و مرزهايي بنيان نهاده و ابزارهايي فراهم آورده است. كالبدهاي شهري و روستايي فضاي زيست روزمره مردم را فراهم ساختهاند و بر فضاي روانشناختي و سلامت رواني افراد اثرگذار هستند. طراحي و ساختوسازهاي سكونتگاهها بايد با توجه به نيازهاي روانشناختي و براي كمك به سلامت رواني ساكنان انجام شود. چشمپوشي از اهميت رفاه روانشناختي به افزايش آسيبهاي رواني و ناهنجاريهاي اجتماعي ميانجامد. بدينگونه زيستگاه به بستر دشواريآفرين تبديل شده و چرخه آسيبزايي را رقم زده است. تنشزايي پيوسته و پيدرپي، نبود يا كمبود فاصله فردي درخيابانها، خانه و محل كار، به دليل ازدحام جمعيت، نابرخورداري از فضاهاي باز و طبيعي در بين ساختمانها، كمبود زمان و مكان خودآرامسازي و رهايي از تنش روزانه، كمبود منابع و امكانات براي جمعيت زياد و درگيري پيدرپي با رفتارهاي آزاردهنده در زندگي روزمره در شهرهاي بزرگ بهويژه كلانشهر تهران، برخي از نمودها و پديدآورندگان نابسامانيهاي روانشناختي شهروندان است. رفاه روانشناختي شهروندان به كاهش گوناگوني و فراواني ناهنجاريها و آسيبهاي اجتماعي كمك ميكند. عاملهاي متفاوت و مختلفي بر رفاه روانشناختي شهروندان اثرگذارند كه از آن جمله ويژگيهاي جغرافيايي، ساختار كالبدي شهر، دسترسي به خدمات عمومي، كيفيت تعاملهاي روزمره، فضاهاي بين سازههاي شهري، چگونگي بافت اجتماعي و كيفيت تعامل ميان شهروندان و مديريت شهري را ميتوان برشمرد. دركنار پرداختن به آسيبهاي اجتماعي شايسته است به سلامت رواني و عاملهاي در پيوند با آن در شهرها و روستا توجه كنيم. اگر سكونتگاه كه بايد بستر رفاه و بالندگي افراد را فراهم كند، به كشتزار تنش هاي رواني و ناخشنودي و درماندگي بدل شود، افراد دچار فرسودگي رواني و اجتماعي ميشوند و با بازخورد (نگرش) منفي به خود، جامعه و زيستگاه به خودويرانگري دامن ميزنند. ازجمله نمايههاي سنجشپذير حكمراني خوب شهري يا روستايي، سلامت رواني و رفاه روانشناختي است. براي دستيابي به رفاه روانشناختي شهروندان، توجه به زيرساختهايكالبدي، فرهنگي و روانشناختي عادلانه، بايسته است. حاكميت و مديريت شهري براي زندگي سالم و سازنده شهروندان مسئوليت پذيرفته و رفاه روانشناختي مردم حق روشن و نياز برجسته زندگي جمعي است. از اينرو در ارزيابي كاركردها، برنامهريزي و راهبردها و مديريت شهر يا روستا، يكي از محورها، رفاه روانشناختي و سلامت رواني بايد انگاشته شود. اين مهم از سوي سازمانهاي مردمنهاد، حزبها و دستاندركاران سلامت رواني قابل پيگيري و ارزيابي است. در بازآفريدن زيستگاه سالم براي زندگي بهتر توجه به رفاه روانشناختي اولويت ارزنده و بايستهاي به شمار ميرود.