هفته نامه تجارت فردا در ویژه نامه عید میزگردی را با حضور محمد قوچانی و سعید لیلاز در رابطه با اقتصاد ایران در سال ۹۵ برگزار کرد.
تدبیر24 »سال ۱۳۹۵ رویدادهای مهمی در عرصههای مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی رخ داد.در سالنامه تجارت فردا در میزگردی تحلیل رویدادهای سال ۱۳۹۵ با حضور محمد قوچانی و سعید لیلاز برگزار شد. به همین ترتیب، لیلاز در پاسخ به جمله معروف رسانههای اصولگرا که ما رشد اقتصادی را حس نمیکنیم، گفت:
این استدلال غلط و عوامانه است.
اما بین عوام هم مساله حس نشدن رشد پذیرفته شده است.
مردم در انتخابات مجلس دهم نشان دادند این استدلال را نپذیرفتهاند. در مراسم تشییع آقای هاشمی هم در تهران سه میلیون نفر شرکت کردند. این دو نمونه نشان میدهد اینطور نیست که مردم با دولت یازدهم موافق نباشند. از سوی دیگر در اقتصاد راجع به مسائل کمی و بر اساس عدد و رقم اظهار نظر میکنیم. اقتصاد نسبت به سایر علوم انسانی این مزیت را دارد که نمیشود حرفهای بیمتر و معیار مطرح کرد. در سال ۱۳۹۵ مجموع تولید خودرو ما ۶۰۰ هزار دستگاه بیشتر از سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ بود. چون مصرفکننده خودرو تولید داخل در ایران اقشار متوسط و محروم هستند، این افزایش تولید به این معناست که در این سال ۶۰۰ هزار خانوار جدید به جمعیت دارای خودرو اضافه شدهاند. مثال دیگر این است که ما حداقل سالی یک میلیون نفر فارغالتحصیل دانشگاهی داریم، حداقل ۲۰۰ هزار نفر هم از بیرون دانشگاه به اینها اضافه شدهاند، اما نرخ بیکاری بر اساس اعلام مرکز آمار حدود یک درصد اضافه شده است.
درباره ناملموس بودن این رشد چند مساله وجود دارد. اول اینکه نقطه شروع ما بسیار تلخ و پایین بوده است. دوم اینکه اقتصاد ایران امروز نسبت به دولت قبل، دیگر تلاطم ندارد؛ توزیع منابع بسیار همگن صورت میگیرد و بسیاری همین را تعبیر به رکود میکنند. نکته سوم اینکه تسلط بخش مسکن در اقتصاد ایران متوقف شده در حالی که مسکن یکی از بخشهای پیشران اقتصاد در کنار خودروست. اولین بار حدود چهار سال پیش گفتم نقطه تسلط و هژمونی مسکن در اقتصاد ایران بعد از ۶۰ سال برای همیشه متوقف شده است. از اوایل دهه ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۹۱ بخش مسکن نقطه محوری رشد اقتصادی ایران بوده است. در دوره احمدینژاد سهم ساختمان در GDP ایران از پنج درصد به حدود هشت درصد ظرف سه، چهار سال افزایش پیدا کرد که عدد بسیار بزرگی بود. اما دیگر تا سیاستهای پولی انبساطی آن دوره تکرار نشود، در بخش مسکن به این مشکلات برنخواهیم خورد. بسیار خوشحالم که الان اینجاییم، اما یکی از شاخصهای مهم در ذهن همه بخش مسکن است. چون این بخش راکد است، این رکود را به همه بخشها تعمیم میدهند. درحالیکه بخش ساختمان تنها هفت درصد از GDP ایران است. البته تعداد پروانههای ساختمانی صادره در شش ماه اول سال ۱۳۹۵ برای اولین بار بعد از پنج سال مثبت شده و یک رشد تدریجی را آغاز کردهایم. نکته چهارم اینکه شاخص تولید کارگاههای بزرگ صنعتی ایران که ۱۰۰ بوده در سال ۱۳۹۰ یعنی بالاترین عددی که تا الان تاریخ ایران به آن رسیده، و در سال ۱۳۹۲ به زیر ۸۸ رسیده، در زمستان ۹۵ دوباره از ۱۰۰ عبور کرده است. پس ما در دوره رونق تولید صنعتی هستیم، اما ممکن است این تغییر احساس نشود چون ظرف سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۰ به دلیل تثبیت قیمت ارز به قدری السیهای واردات ماشینآلات که باز شده زیاد شده و ظرفیتسازی در اقتصاد ایران صورت گرفته که این ظرفیتسازیها شاید تا ۲۰ سال دیگر هم به کار نیایند. یعنی اگر به ظرفیت نگاه کنید، ما در رکود هستیم، ولی اگر به سابقه تولید نگاه کنید، مدتی است از رکود خارج شدهایم. به عنوان مثال الان قدرت تولید ما در صنعت کاشی و سرامیک سه برابر مصرف سالانه ایران، افغانستان و عراق با هم است. شگفتا! چرا اینطور شده است؟ چون با یوروی ۱۲۵۰ تومان به افراد اجازه گشایش اعتبار دادهاند. که برود کارخانه بیاورد. کارخانه یک میلیونیورویی را سه میلیون یورو السی باز کردهاند، یک میلیونش را طرف در ایتالیا خورده، یک میلیون ماشینآلات آوردهاند و یک میلیون هم طرف ایرانی در آن پسانداز کرده و در نتیجه کارخانه را رها کرده برای اینکه مجانی تمام شده است. ما الان چهار برابر مصرف ایران ظرفیت تولید ماکارونی داریم. دو برابر ظرفیت مصرف ایران، ظرفیت تولید لبنیات داریم. چندین برابر مصرف ایران ظرفیت تولید فرش ماشینی داریم. اگر به گذشته و به عملکرد نگاه کنید، ما قطعاً در رونق هستیم، ولی اگر به ماشینآلات نصبشده نگاه کنید، به دلیل سیاستهای غلط ارزی و تثبیت و سرکوب نرخ ارز بهمدت بیش از ۱۰ سال با اتکا به درآمد نفت، ایران به گورستان ماشینآلات تبدیل شده است. نه روحانی و نه هیچ کس دیگری نمیتواند به این زودی اینها را فعال کند چون اساساً چنین ظرفیتی برای مصرف وجود ندارد.
همین موضوع روایتی از رکود است. یعنی هم ظرفیت خالی تولید داریم، هم تولید داریم، اما برای آن تقاضا نداریم.
نه. رکود را طور دیگری تعریف میکنم؛ آیا سطح تولید و سطح تقاضا از پارسال همین موقع کمتر است؟ من قبول ندارم که اینطور باشد. ممکن است حتی وزیران کابینه هم این موضوع را احساس نکرده باشند که من احساس کردهام به این دلیل که من در بطن کار هستم. اقتصاددانها یا در دانشگاه هستند یا همیشه در طول زندگیشان مدیر بودهاند؛ هیچکدام از آنها هیچگاه السی باز نکردهاند یا با کارخانهدارها نشست و برخاست نکردهاند که ببینند اوضاع از چه قرار است. من تمام عمرم را در این کارخانهها چرخیدهام. امسال تولید خودرو ما ۴۰ درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته است. عدد و رقم در اقتصاد ایران نشان میدهد ما به لحاظ عملیاتی از رکود خارج شدهایم. شهرکهای صنعتی و کارخانههای تعطیل به هیچ وجه پدیدههای نوظهوری نبودهاند. اینها از پیش از دوره ریاست جمهوری آقای روحانی تعطیل بودهاند، الان هم تعطیل هستند. من اسم این را رکود نمیگذارم. رکود یعنی کارخانهای کار میکرده و الان کار نکند. بیشتر این کارخانهها و تاسیسات را اصلاً برای تولید نیاوردهاند، بلکه آوردهاند تا ارز آن را از دولت با دلار رسمی و ریالش را از بانک بگیرند و هیچکدام را هم پس ندهند.
و ماشینآلاتی که به عنوان ضمانت وام در بانکها وثیقه شده و برای بانک هم ارزشی ندارند.
دقیقاً. ماشینآلات و زمینشان در بانک است و اینها هم همه پولها را برداشتهاند و خانه و زمین در کشورهای خارجی خریدهاند. بهجد میگویم گاه فاسدتر از بخش دولتی هم داریم.
پارسینه