دو عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی با اشاره به انصراف رحمت الله حافظی از کاندیداتوری در انتخابات دوره پنجم شورای شهر تهران، خداحافظی وی را تلنگری به نمایندگان مجلس و شورای شهر دانستند و عنوان کردند که ناامیدی مردم از نهادهای نظارتی منتخب زنگ خطری است که تا دیر نشده باید آن را بشنویم و از آن پند بگیریم.
تدبیر24 » در نوشتاری که عبدالکریم حسینزاده نایب رییس و بهرام پارسایی سخنگوی فراکسیون امید منتشر کردهاند، آمده است:
«آن هنگام که زنگ ساعت نواخته شد و مهلت ثبتنام در انتخابات شوراها به پایان رسید و حافظی ثبت نام نکرد، ما به عنوان کسی که مانند او منتخب مردم هستیم و از این حیث وی را همکار خود میدانیم، به پاسخ قطعی سوال خویش رسیدیم. سوالی با این مضمون که "حافظی کیست؟"
آیا از آن دسته آدمهاییست که چون از سفره شهرداری لقمهای به او نرسیده، کین شهردار را به دل گرفته، یا از آنها که به نمایندگی از یک جناح سیاسی، تنها به تقابل با شخص شهردار و دوستانش به عنوان نمادی از یک جریان سیاسی دیگر میاندیشد؟ آیا به دنبال چهره شدن در شهر و راهیابی به لیست اصلاحطلبان یا سر لیست شدن در انتخابات است یا با نمایش فسادستیزیش راه خود برای مناصب بعدی را هموار میکند؟ اینها و چند آیای دیگر به یک سمت بود و سمت دیگر این احتمال بود که او واقعا فسادستیز است و دغدغه مسئولیت رای مردم و وظیفه نظارتی خود را دارد. این احتمال آخر، به ویژه این روزها که انسانهایی از این جنس در جامعه ما نادرند و کمیاب، به سختی قابل باور بود. اما حافظی، نه تنها پا به میدان انتخابات نگذاشت، بلکه در آخرین روزها، خود را از چشم ها پنهان کرد تا در معذوریت جوانان و مردمی که کمپین دعوت از او را به راه انداخته بودند قرار نگیرد، چرا که او تصمیم خود را از ابتدا گرفته بود.
او ثابت کرد که دغدغهاش، پیراستن دامان مدیران نظام از فساد و رانت بوده و تلاشش در راه اجرای فرمان هشت مادهای مقام رهبری برای مبارزه با مفاسد اقتصادی است. او نشان داد که تنها معیار عملش، حس مسئولیت نسبت به تک تک شهروندان به عنوان موکلانش است و در این راه نه به دنبال خودنمایی و شهرت است و نه این حرفها را برای عوام فریبی و کسب جایگاه به زبان می آورد.
نامه خداحافظی این عضو شریف شورای شهر تهران، جدا از حسرتی که برای صندلی خالی او در شورای پنجم بر دل شهروندان تهران و دلسوزان نظام گذاشت، حاوی چند پیام و هشدار جدی بود که اگر درک نشود، خسرانی بالاتر از فقدان حافظی در شورا، گریبانگیر نظام مدیریتی ما خواهد شد.
او نوشته که شورای شهر به عنوان نهاد برخاسته از رای مردم برای نظارت بر اداره امور شهر، این کارایی را ندارد و وقتی نماینده مردم در شورا نمیتواند جلوی فساد را بگیرد، ماندن را جایز نمیداند و اگر میتوانست همین الان و چند ماه قبل از پایان عمر شورای چهارم، عطای حضور در شورا را به لقایش میبخشید و استعفا میداد. این سخن اگر از زبان کسی که به دنبال جلب رای و وجهه سازی برای خود بود، بیان میشد، شاید شعارگونه به نظر میآمد، اما تاسف آور است که همه مردم میدانند حافظی راست می گوید و خطرناک است اگر همه مردمی که به زبان سرخ و احساس مسئولیت حافظی دل بسته بودند، به این نتیجه برسند که شورا و نمایندگانش در برابر ارباب قدرت و ثروت و در مسیر مبارزه با فساد، دست و پا بسته و ناتوانند. چرا که ناامید شدن مردم از اثربخشی پارلمانهای شهری، میتواند مقدمهای بر ناامیدی مردم از سایر نهادهای انتخابی شود و این نه به صلاح نظام است و نه به صلاح هیچ یک از جناح های سیاسی داخل نظام.
حافظی همچنین در بخشی دیگر از نامه خداحافظیاش، به موضوع رای نیاوردن تحقیق و تفحص شهرداری در مجلس و زمینههای این اتفاق تلخ اشاره کرده است. او از مراسم روز درختکاری تا برخی مسائل مربوط به لابیهای درون مجلس را تلویحا مورد اشاره قرار داده و آنچه که ما به عنوان نمایندگان متقاضی تحقیق و تفحص در این ایام دیدیم و حافظی نیز بسیاری از آنها را میداند، بسیار بیشتر از آن چیزهایی است که او در نامهاش مورد اشارت قرار داده است. از منیتها و منفعت طلبیها و سیاسیکاری هایی که دست به دست هم دادند تا مجموع آرای موافقان تحقیق و تفحص به عدد 90 برسد، میشود چندین صفحه شرح نوشت. اما نتیجه همه این ها یک چیز است؛ و آن ناامیدی مردم از نهادهای نظارتی منتخب خودشان است؛ یعنی همان زنگ خطری که تا دیر نشده باید همگی آن را بشنویم و از آن پند بگیریم.
ما به عنوان نمایندگان ملت ایران در مجلس شورای اسلامی، به برادر شریف خود که حق امانتداری و ادای دین به رای مردم را به احسن نحو اجرا کرد و با انصرافی معنادار، بار دیگر به همه همکاران و حامیان و حتی مخالفان خود درس داد و نهیبی انذار گونه زد، اعلام میکنیم و بر این سخن خود متعهد می شویم که در این مجلس، موضوعات مد نظر وی در زمینهی تخلفات شهرداری تهران به فراموشی سپرده نخواهد شد و نمایندگانی که مانند وی، نه به دنبال جاهطلبی و خودنمایی هستند و نه به این موضوع به عنوان تریبونی برای عرضه خویش مینگرند، از همه ابزارهای نظارتی قوه مقننه برای به سرانجام رساندن این موضوع استفاده خواهند کرد. چرا که عدم توفیق در این راه را ضربه به حیثیت نظام و مدیران لایق نظام، و اصرار بر روشن شدن حقایق و جلوگیری از مفاسد را تنها راه ترمیم اعتماد خدشه دار شده موکلان خود میدانند.
بدون شک تلنگری که حافظی با خداحافظی معنادار خود، به همه نمایندگان مجلس و شورای شهر فعلی و بعدی زد، مانند تلاشهای خالصانه او در یک سال گذشته، به عنوان سند فسادستیزی وی در تاریخ ثبت خواهد شد. امید که ما و همه آنها که باید معنای این تلنگر را درک کنند، پیش از آنکه دیر شود، برای بازگرداندن آب رفته به جوی، همدل شوند.
والسلام علیکم و رحمه الله
عبدالکریم حسین زاده - بهرام پارسایی
فروردین نود و شش»