تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
يکشنبه ۰۸ مهر ۱۴۰۳ - 2024 September 29
کد خبر: ۷۴۰۳
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۴

آدم ربایی پایان آشنایی در فیس بوک

پسر جوانی که در شبکه‌های اجتماعی خود را به دروغ تاجر عتیقه و جواهرات معرفی کرده بود، توسط گروهی ربوده شد و پلیس تهران قبل از اتفاق ناگواری توانست، او را از دستان آدم ربایان نجات دهد.
به گزارش تدبیر24 به نقل از باشگاه خبرنگاران، چند روز شهروندان با 110 تماس گرفته و گفتند: مردی در داخل یک دستگاه پراید یشمی رنگ که در حال حرکت در شرق به غرب بزرگراه آزادگان است فریاد می‌زد و در خواست کمک دارد.
بلافاصله موضوع به کلانتری خانی‌آباد‌نو گزارش داده شد و ماموران تجسس کلانتری سریعا خود را به آدرس رساندند و توانستند خودرو مورد نظر را شناسایی کنند.
ماموران در حالی که به تعقیب خودرو پرداخته بودند مشاهده کردند فردی با قمه قصد پنهان کردن پسر جوان را دارد، لذا جهت جلوگیری از هرگونه حادثه ناگواری عزم خود را برای توقیف خودرو جزم کرده و موفق شدند پراید مذکور را در حوالی اتوبان کاظمی متوقف کنند.
با توقف اجباری خودرو فردی که قمه در دست داشت از خودرو پیاده شده و به سمت ماموران یورش برد و در حالی قصد صدمه زدن به ماموران را داشت توسط عوامل تجسس خلع سلاح شده و به همراه دو همدست دیگرش دستگیر می‌شود.
در بررسی‌های اولیه در کلانتری فرد ربوده شده به ماموران گفت: من همیشه عاشق عتیقه و جواهرات هستم و به همین علت در فیس بوک خود را به دوستان، تاجر عتیقه معرفی می‌کردیم تا اینکه چند روز پیش با فردی آشنا شدم که می‌گفت، می‌تواند با من در خصوص تجارت عتیقه و جواهرات همکاری کند.
شاکی ادامه داد: با این حال که خودم می‌دانستم همه چیز را دروغ گفتم ولی به خاطر علاقه‌ام به عتیقه‌جات با این مرد در مترو قرار گذاشتم، امروز صبح نیز سر قرار مردی که خود را ناصر معرفی کرده بود، آمد و پس از آشنایی رفتیم سر اصل مطلب.
من بازهم نتوانستم جلوی خودم را بگیریم و شروع کردم به دروغ گفتن که من چندین عتقیه و جواهر با ارزش دارم و چند سالی است که در این کار فعالیت می‌کنم و . . .
حرف‌هایم که تمام شد ناصر گفت بهتر است برای خوردن نهار به رستوران برویم، پیاده به سمت یک رستوران به راه افتادیم در بین راه بودیم که ناگهان یک پراید یشمی جلوی پای ما توقف کرد و سه سرنشین آن با کمک ناصر مرا به زور و تهدید چاقو سوار بر خودرو کرده و به مقصد نامعلومی به راه افتادند.
رئیس کلانتری 125 خانی آباد نو سرهنگ امید بهمنیاری درباره این خبر گفت: متهمان نیز در بازجویی اولیه با اعتراف به آدم ربایی درباره انگیزه این اقدام گفتند که قصد تصاحب عتیقه و جواهرات این پسر جوان را داشتند.
گفتنی است متهمان در اختیار اداره 16 مبارزه با آدم ربایی پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: