تدبیر24 : خبر کوتاه و صریح بود اما موجی از نشاط و سرزندگی را در میان جامعه و به خصوص فعالان سیاسی جاری ساخت . خبر احتمال رفع حصر دو تن از رهبران جبهه اصلاحات در آستانه عید غدیر همان قدر که برای سیاسیون امید بخش بود برای مردمی که در 24 خرداد به اعتدال و میانه روی رای داده بودند هم نماد تحقق خواسته هایشان بود . اگرچه این اتفاق نه برای مهدی کروبی و نه برای میرحسین موسوی نیفتاد اما دریچه مناسبی شد برای پیگیری خواسته های مردم برای آزادی این دو یار امام و مردان تاریخ انقلاب . برای آگاهی بیشتر از احوال این روزهای یکی از این بزرگواران به سراغ فرزند مهدی کروبی دبیرکل حزب اعتماد ملی، نامزد دهمین انتخابات ریاست جمهوری و رئیس اسبق مجلس شورای اسلامی رفتیم تا در اجابت درخواست های مکرر خوانندگان گرامی از شیخ اصلاحات کسب اطلاع کنیم .
دکتر محمد تقی کروبی که داری مدرک دکترای حقوق می باشند تا پیش از این به عنوان استاد حقوق در دانشگاه شهید بهشتی به تدریس می پرداخت . وی در زمان انتخابات ریاست جمهوری سال 88 مدیریت تبلیغات و اطلاع رسانی ستاد انتخاباتی پدرش را بر عهده داشت.دکتر کروبی در سال های دفاع مقدس به درجه جانبازی نایل شده است. وی که هم اکنون در انگلستان زندگی می کند با خوشرویی پاسخگوی سوالات تدبیر24 شد .
از اینجا مصاحبه را آغاز می کنیم که آخرین وضعیت پدر در چه حالی است و شما آخرین بار کی موفق شدید با وی دیدار کنید ؟
تمامی اعضای خانواده به استثنای حسین آقا که از ملاقات محروم اند چهارشنبه گذشته خدمت ایشان بودند. در حال حاضر درد مفاصل موجب شده که دیگر نتوانند حتی درون آپارتمان قدم بزنند. محرومیت از نور آفتاب و هوای تازه عوارض بسیاری را برای ایشان ایجاد کرده است که مهمترین آن پوکی استخوان است.
اخباری پیرامون آزادی ایشان و آقای موسوی در عید غدیر مطرح بود شما چقدر در جریان امر قرار داشتید؟
بعد از انتخابات خرداد امسال انتظاری به حق در جامعه به وجود آمد که محوری ترین نکته آن کنار گذاشتن اهرم سرکوب بود. در آستانه اعیاد سعید قربان و غدیر این انتظار با توجه به این واقعیت که شورای امنیت ملی با ترکیب جدید اش می تواند به موضوع ورود ماهوی کند بوجود آمد. اما ظاهرا هنوز عده ای بر نقض قانون و رفتارهای فراقانونی اصرار دارند و مانع بازگشت آرامش و عقلانیت به حکومت هستند. من آزادی زندانیان سیاسی را مقدمه ای بر آزادی پدر و مهندس میدانم و امیدوارم به زودی شاهد آن باشیم.
فکر می کنید روند اعتدال دولت یازدهم چقدر می تواند به شفاف شدن پرونده پدر برای خروج از حصر و یا محاکمه به صورت قانونی کمک کند؟
دولت اعتدال یا دولت راستگویان می تواند با شفاف عمل کردن در این زمینه به اعاده اعتماد میان مردم و دولت مبادرت کند. صادقانه بگویم این پرونده بر خلاف روند قضایی کشور طی شده و کلید حل آن بطور مستقیم در دست دولت نیست اما به باور من دولت موظف است شفاف و روشن تلاش خود را در جهت حاکمیت قانون بیان کند. مهمتر آنکه دولت باید به زیر مجموعه خود از جمله آقای علوی که فردی متشرع و قانونمند است بگوید همان کاری که حکومت در هزار روز گذشته مدعی آن بوده را انجام دهد، یعنی آقای کروبی را از خانه امن اطلاعات به منزل شخصی اش انتقال داده و اجازه دهند بعد از گذشت 1000 روز از این پس حصر و حبس را در منزلش سپری کند یا آنکه برخورد ماموران را کنترل کنند تا حادثه تلخی مانند آنچه با فرزندان مهندس موسوی رخ داد دیگر تکرار نشود. توقع ما از دولت اعتدال در همین حد است. اما در باب فراهم کردن رسیدگی قضایی به پرونده، میدانیم بازداشت غیر قانونی جرم است و اعمال مجازات سرخود از سوی هر مقامی مغایر اصل قانونی بودن جرم و مجازات و قوانین جاری کشور است. اگر دولت بتواند حاکمیت را مجاب کند که اسباب محاکمه علنی با پخش زنده آن را فراهم کند کار مهمی انجام داده. این خواسته پدرم است که در نامه آخر مادرم خطاب به دکتر روحانی تکرار شده.
نظر پدر را در خصوص روی کار آمدن دکتر روحانی چه برداشت کرده اید؟
پدر آقای روحانی را از گذشته دور می شناسند، ایشان سال ها در مجلس همکارشان بودند. حتی اگر اشتباه نکنم در مجلس سوم ایشان نایب رئیس مجلس بودند.پیروزی ایشان که به معنای احترام و تن دادن مجدد به رای مردم بود موجب خوشحالی پدر شد. لذا پدر روی کار آمدن این دولت را عنایت الهی خواند و اظهار امیدواری کرد که ایشان بتواند کشور را از شرایط سخت امروز خارج کند. پدرم به جد نگران وضع معیشتی مردم هستند و امیدوارند سیاست تعامل دولت بتواند کشور را از انزوای بین المللی خارج کند. اما در عین حال با عنایت به ساختار کشور از ابتدا فرمودند به دوستان بگوئید سطح توقع و انتظار جامعه را از ایشان و دولت شان بالا نبرند.
اگر امروز پدر آزاد شوند آیا به فعالیت های سیاسی ادامه می دهند و یا ترجیح می دهند فقط نظاره گر صحنه باشند؟
فکر می کنم کسانیکه آقای کروبی را می شناسند میدانند او بر اساس تکلیف دینی و ملی خود پا در این عرصه پر هزینه گذاشت. برای شناخت او لازم است سیر زندگی اش مجددا مورد مطالعه قرار گیرد. در سال های گذشته بارها گفتند "من مهدی کروبی فرزند احمد ام". مرحوم آیت الله احمد کروبی را قدمای انقلاب می شناسند که در چه سن و سالی به تکلیف شرعی خود عمل کرد بنابراین باید بدانیم که مهدی فرزند احمد در صورت برخورداری از آزادی از همه حقوق یک انسان آزاد بهره خواهد گرفت. به جای نگرانی از امر به معروف و نهی از منکر ایشان بهتر است زمینه ارتکاب منکر از سوی ماموران محدود یا ممنوع شود . آخر این چه حرفی است که در سرزمینی که افتخارش قیام امام حسین (ع) برای امر به معروف و نهی از منکر بوده زده می شود.
فکر می کنید چه زمانی قرار است حوادث 88 از دستاویز بودن برای افراطیون خارج شود؟
این سوالی است که باید دیگران پاسخ دهند اما اجازه دهید تنها به این نکته بسنده کنم که برای اصلاح هیچگاه دیر نیست. آشتی حکومت با مردم نشان عقل است نه ضعف.
چقدر فکر می کنید دولت تدبیر و امید بتواند در اجرای تفکرات اصلاح طلبی و بخشی از تفکراتی که آقای کروبی آن را نمایندگی می کرد موفق باشد؟
بسیار امیدوارم که این دولت بتواند نشاط و امید را مجددا به جامعه و مردم بازگرداند. اما به نظر می رسد عده ای عامدانه و هوشمندانه بدنبال آنند که پایگاه مردمی این دولت که خواستار اصلاحات در درون جامعه هستند را از این دولت جدا کنند و دولت را در حوزه امنیت و سیاست داخلی ناکارآمد نشان دهند. از منظر آنان دولت تدبیر و امید تنها گذری برای عبور از بحران تحریم هاست و باید برای حل و فصل مشکلات بین المللی دست اش تا حدودی باز باشد. اگر چنین شود آنها با جدا کردن بدنه اجتماعی از دولت ، در گذر زمان به اهداف خود دست خواهند یافت. به نظر می رسد این تفکر خطرناک درون بخشی از دولتی ها هم نفوذ پیدا کرده به نحوی که برخی سخن از تفکیک مسائل بین المللی و داخلی و تقدم و تاخر آن کردند. البته بر این باورم که دکتر روحانی و تعداد قابل توجهی از یاران ایشان به این مهم توجه دارند و عوارض این تفکر را می دانند.
به نظر شما الان فضای کشور خواهان آزادی پدر هست؟
فکر می کنم مردم در شب بعد از انتخابات و شب راهیابی فوتبال مان به جام جهانی پاسخ این سوال را دادند.
درخواست شما از مسئولان کشور چیست؟
حاکمیت قانون. اجرای قانون بهتر از بی قانونی است.
اگر بخواهید یک خبر تازه و شنیده نشده از پدر به خوانندگان ما بدهید چه می گویید؟
خاطره ای از شب یلدا 89 می گویم. آن شب بعد از شام مادر از پدرم خواست خواب شب گذشته اش را برایمان تعریف کند. پدر خندید و گفت پیش از نماز صبح خوابی دیده که برای ما خوشایند نیست. خلاصه آن خواب این بود که او را در بیابانی تنها گذاشته بودند. مادرم به مزاح گفت "بازهم بیانیه صادر کن"، من هم گفتم گفته اند "جز راست نباید گفت اما در این سیستم هر راست نشاید گفت بخصوص وقتی .... " پدرم خندید و گفت من خودم را برای همه چیز آماده کردم، چه تبعید باشد یا چیز دیگری. 6 ماه بعد از حصر و بدنبال انتقال ایشان به ساختمان امن اطلاعات ایشان برای مدتی ممنوع ملاقات شدند ، تنها در یک مورد بیش از 4 ماه احدی از خانواده ایشان را ملاقات نکرد، ماموران هم روزانه فقط 2 بار برای تحویل آذوقه و چک کردن به ایشان سر می زدند. به گفته خودشان در آن ایام در 24 ساعت به تعداد انگشتان دو دست سخن نگفتند. در دو سال گذشته بارها یاد آن خواب شان افتادم.