تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۷۵۲۳۰
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۸

نمایش مستقیم آواربرداری پلاسکو؛ تزریق غم یا انعکاس واقعیت؟

دوربین را روی بلدوزرها متوقف کرده بودند. شش روز دود سپید و آتش و خاک بود. گاهی لنز آن را می‌چرخاندند تا نمای دورتری ببینیم و گاهی روی تکه‌تکه جزییات آوار متمرکز می‌شدند.
تدبیر24 »هفت روز تمام جعبه جادویی تلویزیون دائم مثل روحی سرگردان بالای سر پلاسکو چرخید و همه چشم‌ها را به سمت خود جلب کرد. آتش‌نشان‌هایی که مستأصل روی تپه‌ای از خاک نشسته بودند و تا جسدی پیدا می‌شد، مسیر حرکتشان را دنبال می‌کرد. همه بالا و پایین رفتن اهرم بولدوزرها را زیر نظر می‌گرفتند تا مبادا از لابه‌لای دنده‌های چنگک بلدوزر تکه لباسی بیرون بزند و چشم حاضران به آن نیفتد. مبادا جسدی از دل آن تصویر آشوب هزار تکه پلاسکو پیدا شود و کسی از حاضران در محل نفهمد. دوربین مقابل پلاسکو شش روز تشنگی در مقابل اطلاعات این فاجعه را این‌گونه برطرف کرد اما به اعتقاد استادان ارتباطات تلویزیون هیچ اطلاعات جدیدی در اختیار مخاطبانش قرار نداد.

حسین افخمی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی اعتقاد دارد که نمایش زنده این رویداد در تلویزیون تنها وسیله‌ای برای تولید هیجان بوده است. دوربینی که با بالا و پایین رفتن، مردم را برای پیدا کردن چیزی از میان آوار سرگرم می‌کرده است. او نظر خود را پیش‌ از این در جلسه نقد و بررسی پلاسکو با عنوان گزارش‌دهی از بولدوزر بیان کرده بود.

به عقیده او مردم شهر تهران دیگر به حضور بولدوزر در خیابان‌ها عادت کرده‌اند و تلویزیون با نمایش آن بولدوزر سعی می‌کرد فضای زنده‌ای از پلاسکو به آنها نشان دهد.

«اگر این بولدوزر نبود محصول به یک عکس ثابت با جزئیاتی که از جایشان تکان نمی‌خوردند تبدیل می‌شد. این نوع تصاویر قدرت ایجاد کردن هیجان داشتند. در مقابل اما انتظاری که از بولدوزر می‌رود این است که هر بار که شانه‌اش را زیر خاک می‌برد و بیرون می‌آورد با خود خبری بیرون بیاورد. حرکتی که معمولاً هم با خود خبری به همراه نداشت. با این حال هیچ‌گاه کسی از خود نپرسید که اصلا استفاده از بولدوزر چه ضرورتی دارد؟ اگر انسانی زیر آوار زنده باشد با بلدوزر چه چیزی از او باقی می‌ماند. برای همین است که  خراب شدن پلاسکو یک داستان است اما داستان نمایش هفت روزه مستقیم آن در تلویزیون مساله دیگر.»

در مقابل اما محمد سلطانی‌فر، کارشناس ارتباطات و رسانه اعتقاد دارد که کار صداوسیما برای پخش مستقیم پلاسکو و به خصوص حاضر بودن خبرنگار و دوربین در محل حادثه و ضبط آن ویدیو در حال تخریب پلاسکو از جمله تصمیم‌های خوب تلویزیون بوده است.

به گفته او حتی «این کار بخشی از وظایف رسانه است و مردم حق دارند که آن تصاویر را از طریق رسانه ملی ببینند.»

او برای این ادعای خود دلایلی هم دارد: «اگر تلویزیون همیشه از این کارها انجام بدهد، مردم هم مشتاق نمی‌شوند که همیشه در سر صحنه فاجعه حاضر شوند و جلوی هجوم مردمی گرفته می‌شود.»

سلطانی‌فر این نوع گزارش دادن را تزریق غم و اندوه به جامعه نمی‌داند و اضافه می‌کند: «این یک واقعیتی است که رسانه آن را منتشر می‌کند. اگرچه نشان ندادن آن ممکن است که غم مردم را کم می‌کرد اما در مقابل این رفتار نوعی پنهان‌کاری هم محسوب می‌شد.»

او با این حال برخورد صدا و سیما نسبت به پلاسکو را یک برخورد جناحی می‌داند و توضیح می‌دهد: «وقتی تلویزیون شش‌ روز پخش زنده از آوار را به نمایش می‌گذارد اما تمرکزی بر گزارش ملی پلاسکو ندارد، نشان می‌دهد تمایلی ندارد تا افراد هم جناح خود را مورد اتهام قرار دهد.»

او در توضیح خبرنگاری فاجعه می‌گوید: «نمایش دادن رویدادی مانند قتل نوعی خشونت است و همه رسانه‌های دنیا بر عدم نمایش آن وفاق دارند. اما رویدادی مانند پلاسکو که یک واقعه اجتماعی است باید مورد نمایش قرار بگیرد. چنانچه نشان دادن واقعه سونامی در ژاپن و انفجار برج‌های دوقلو در آمریکا نمونه‌ای از وظایف رسانه در شرایط مشابه است.»
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: