وی افزود: وقتی کابینه اول او را می بینیم، در آن هم مصطفی معین، حسین کمالی، محمد خاتمی و عبدالله نوری هست و هم مصطفی میرسلیم، علی اکبر ولایتی و سایر اصولگرایان هستند که این خود نشان می دهد که هاشمی اصولگرا نیست.
زیباکلام با اشاره به دومین ویژگی هاشمی رفسنجانی در زمینه ارتباطش با لیبرالیسم، گفت: دومین ویژگی آقای هاشمی این بود که متکلم وحده نبود و این از ویژگی انسان های لیبرال است.
وی با نقل خاطرهای از دبیرکل حزب اسلامی کار درباره هاشمی رفسنجانی، گفت:
حسین کمالی که جزو وزرای آیت الله هاشمی بوده است نقل می کرد که یک شب در
هیئت دولت درباره یک بحث اقتصادی ساعتها بحث کردیم و اواخر بحث مشخص شد
آقای هاشمی از بحث خسته شدند و نهایتا تصمیم گرفتتد این موضوع را به رای
بگذاریم و قبل از رای گیری هم گفتند که اگر کسی واقعا با این طرح مخالف
است، اصراری نیست در دولت بمانند اما علی رغم اینکه آقای هاشمی چنین گفت،
من و مصطفی معین رای مخالف دادیم.
وی افزود: آقای کمالی می گفت که ما تصمیم گرفتیم از دولت خارج شویم و فردای آن روز به حضور آقای هاشمی رسیدیم و گفتیم که با توجه به مخالفت شب گذشته مان با طرحی که در دولت به رای گذاشته شد، می خواهیم استعفا دهیم اما پاسخ آقای هاشمی این بود که شما کار و زندگی ندارید؟!
زیباکلام افزود: شما این برخورد آقای هاشمی را با مثلا دولت آقای احمدی نژاد مقایسه کنید که اگر وزیری در دولت او چنین حرفی می زد، چه برخوردی می شد؟ به همین دلیل است که من هاشمی را لیبرال میدانم.
این استاد دانشگاه تهران تاکید کرد: از لحاظ رفتار آقای هاشمی است که می گویم شما هیچ مسئولی را پیدا نمی کنید که بگوید من چیزی را به آقای هاشمی گفتم و مورد غضب ملوکانه وی قرار گرفتم و کنار گذاشته شدم.
وی با اشاره به اینکه هاشمی رفسنجانی انسان متساهلی بود، گفت: فقط بعد از انقلاب و جنگ نبود که هاشمی را آدمی لیبرال می بینیم بلکه در سالهای پیش از انقلاب هم وقتی در تابستان 54 سازمان مجاهدین اعلام کرد که مارکسیست شده ایم و کسانی که در سازمان با این مشی مخالف بودیم را از میان برده ایم، اختلافاتی میان مبارزان مسلمان و مارکسیست به وجود آمد اما هاشمی رفسنجانی به کمک آقای طالقانی و مهدوی کنی فتوایی گرفتند که ما فاصله مان با مارکسیست ها مشخص است اما به هیچ وجه به دنبال مبارزه با آنان نیستیم و دشمن اصلی ما رژیم شاه است.
زیباکلام با بیان اینکه هاشمی رفسنجانی از سالهای ۶۵ و ۶۶ فهمیده بود که جنگ نباید ادامه یابد، گفت: آقای هاشمی از همان سال ها فهمیده بود که ما داریم وقت خود را تلف می کنیم و به جز عملیات فاو، سایر عملیاتی که برای گرفتن بصره انجام دادیم، پیروز نبوده است و حتی ممکن است، بار دیگر مرزهای مان مورد تجاوز عراق قرار گیرد و به همان دلیل به دنبال پذیرش قطعنامه بود.
وی ادامه داد: آقای هاشمی به جد به دنبال عادی سازی ارتباط با آمریکا بود اما در زمان امام نتوانست همانطور که جنگ را خواباند، آمریکا ستیزی را هم بخواباند و با درگذشت امام، این موضوع در آن زمان به نتیجه نرسید.
زیباکلام در پایان با طرح این پرسش که چرا هاشمی رفسنجانی به بروز اتفاقاتی چون اعدامهای سالهای اول انقلاب و سال ۶۷ واکنشی نشان نداد، گفت: آیا هاشمی واقعا امکان مخالفت را داشت؟ تنها کسی که به احکام دادگاههای انقلاب اعتراض میکرد، مهندس مهدی بازرگان بود که پس از اعتراض او، آقای خلخالی هم به نشانه قهر، از مسئولیت خود در دادگاه های انقلاب، استعفا داد و به دنبال آن تمامی دانشجویان چپ و مسلمان به حمایت از آقای خلخالی راهپیمایی کردند و گفتند که اگر او به دادگاه ها باز نگردد خودمان دادگاههای خلقی برگزار میکنیم و باقیمانده رژیم سابق را اعدام می کنیم. در چنین شرایطی آقای هاشمی چه کار می توانست بکند؟