تدبیر24» پس از انتشار لیست شورای شهر تهران از سوی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، انتقادات بسیاری بهوجود آمد و برخی معتقد بودند که این لیست باید تغییراتی را به همراه داشته باشد. پس از این انتقادات و کشوقوسها بود که لیستهای دیگری نیز از سوی برخی اصلاحطلبان بیرون آمد که نمونه بارز آن، لیست شورای هماهنگی اصلاحطلبان بود. از سوی دیگر، برخی چهرههای اصلاحطلب، بدون هماهنگی با آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری نامنویسی کرده بودند که البته صلاحیت آنها احراز نشد، اما این ثبتنامها و بحثهایی که در لیستهای شورای شهر صورت گرفته، این بیم را به وجود آمده که تشتت در جریان اصلاحطلبی رخ دهد، چرا که ثمره تشتت در این جریان، بروز پدیده احمدینژادیسم بود، درحالی که هرگاه اصلاحطلبان با یکدیگر وفاق و اتحاد داشتهاند، دستاوردهای بسیار مهمی مانند انتخابات سال 92 و سال 94 را کسب کردهاند. برای بررسی این موضوع علیمحمد نمازی فعال سیاسی اصلاحطلب با «آرمان» گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
یکی از موضوعاتی که این روزها در شبکههای اجتماعی، محل بحث است و البته مورد نقد بسیاری از چهرههای شاخص اصلاحطلب قرار گرفته، لیست شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان است که برای شورای شهر منتشر شده است. پس از آن لیستهای دیگری هم در تهران منتشر شد که شاید خبر خوبی نباشد. ارزیابی شما چیست؟
من مسئولیتی در شورای عالی سیاستگذاری ندارم که بتوانم از این موضع صحبت کنم، اما بهعنوان یک مطلع سیاسی باید گفت که بهطور یقین این تفرقه، دو یا سهگانگی و تشتتی که مشاهده میکنیم، برای جبهه اصلاحطلبان مضر است و آسیبهای زیادی را درپی خواهد داشت. ادامه این روند، در جلب آرای عمومی مشکلات بسیاری را برای اصلاحطلبان پدید میآورد. نخستین دلیل این اتفاقات، عدم وجود حزب در کشور است. اگر احزاب قدرتمند در کشور وجود داشت، این احزاب برنامههای خود را بهطور مدون اعلام میکردند، نامزد خود را انتخاب کرده و به مردم معرفی میکردند. در این صورت، شاهد چنین بحثهایی هم نبودیم، اما برای پوشاندن این خلأبحثی مطرح شد و آن هم این بود که جبهه اصلاحات را به یکدیگر نزدیک کنیم. این اتفاق در سالهای اخیر به خوبی رخ داد و دستاوردهای مهمی مانند مجلس دهم را درپی داشت.
چرا مشابه همین اتفاق در انتخابات شوراها رخ نداده است و شاهد چنین وضعیتی هستیم؟
باید دقت کرد که انتخابات شوراها، تفاوت بسیاری با انتخابات مجلس دارد. در این انتخابات، مسائل قومی، قبیلهای، محلهای و... نقش بسیاری در انتخاب نامزدها دارد. اما در مجلس به این صورت نیست و میتوان وفاق بیشتری را پدید آورد و به یک لیست واحد فراگیر و همهجانبه دست یافت. در شوراهای شهر و روستا، رسیدن به این لیست بسیار دشوار است. تفاوت دیگر در این انتخابات با انتخابات مجلس این است که مسئولیت نظارت بر انتخابات، از سوی مجلس است که در این دوره اصلاحطلبان در اکثریت بودند. آنها تعداد بالایی را تایید صلاحیت کردند که صلاحیت آنها در دوره پیش احراز نشد. در چنین شرایطی، کاندیداهای شورای شهر، باتوجه به تجربه زیسته مجلس دهم، تلاش میکردند که در لیست باشند تا بتوانند به شورای شهر راه یابند. همین موضوع و رقابت بالایی که در نهایی شدن لیست وجود داشت، کار شورای عالی را بسیار سخت کرده بود. آنطور که من اطلاع دارم، حدود 700 نفر به شورای عالی رزومه فرستاده بودند که از میان این تعداد باید 21 نفر انتخاب میشد. نیازهای شهرداری در این دوره، حساسیت مردم را نسبت به شورای شهر بالا برده و لازم است که نامزدها از تخصص برخوردار باشند. در این میان ممکن است برخی چهرهها رأی داشته باشند، اما تخصص نه، و برخی دیگر تخصص داشته باشند و در مورد بحثهای حقوقی، زیستمحیطی و مسائل شهری درس خوانده باشند، اما رأی نداشته باشند. به همین دلیل کار بسیار دشواری در شورای عالی صورت گرفت.
در چنین شرایطی، چه راهکاری وجود دارد که به بخشی از این انتقادات پاسخ داده شود تا بازهم شاهد انسجام و اتحاد فراگیر در اصلاحطلبان باشیم؟
اگر قرار بود تغییری در لیست رخ بدهد، باید تا امروز رخ میداد، چرا که فرصت تبلیغات محدود است و فرصتسوزی میشود. بزرگان اصلاحات نیز باید به این مساله ورود و چارهجویی کنند. در این شرایط، چهرهای که افراد زیادی او را قبول دارند و از او تبعیت میکنند، میتواند این مسائل را حلوفصل کند. لازم است اشاره کنم که فقدان آیتا... هاشمی در این مورد به روشنی مشخص است، چرا که اگر او امروز در میان ما بود، قادر بود که ایثار و از خود گذشتگی را بار دیگر به برخی افراد بیاموزد و با راهکارهای خود این مسائل را به خوبی حل کند. در غیاب آیتا... هاشمی به نظر من بزرگان اصلاحطلب باید برای این موضوع چاره پیدا کنند. لازم است که دیگر نامزدها نیز تمکین کنند و انصراف دهند، چرا که خلاف این مساله تنها آسیب به دنبال دارد و هیچثمره دیگری ندارد.
آیا این بحثهایی که در مورد انتخابات شوراها به وجود آمده است، در بحث انتخابات ریاستجمهوری تاثیری نخواهد داشت؟
بعید میدانم که چنین چیزی پیش بیاید و ارتباطی باهم ندارند. من مطمئنم اگر اصلاحطلبان تمایل به شرکت در انتخابات داشته باشند، قریب به اتفاق آنها بر نام حسن روحانی نظر دارند و او را بهعنوان گزینه نهایی میدانند. از این لحاظ جای نگرانی وجود ندارد که بحثهای شورای شهر ادامه پیدا کرده و به بحثهایی مانند انتخابات ریاستجمهوری سرایت پیدا کند. در میان این 6 نامزد ما سه چهره اصلاحطلب و حامی دولت داریم که دو نفر آنها به نفع آقای روحانی انصراف میدهند. در این انتخابات، هیچاختلافی در هیچسطحی وجود ندارد.
آقای هاشمیطبا نیز با آقای روحانی هماهنگ شدهاند؟
یقینا آقای هاشمیطبا تا روز آخر در انتخابات نمیماند. او احساس وظیفه کرد که باید در انتخابات حضور پیدا کند و از سوی دیگر لازم دید که باید در کنار آقای روحانی در مناظرات باشد که در برابر تهاجمها و اتهامات به کمک او برود. دیدیم که در مناظرات نیز بسیاری منصفانه بحث میکرد و پاسخ بسیاری از تهمتها را میداد. برخی مردم معتقدند که نظرات آقای هاشمیطبا، فنی و اصولی است. او با همین ذهنیت نیز به نفع آقای روحانی انصراف خواهد داد.