مرگ سیاسی قالیباف

تدبیر24» قطعا قالیباف اخراجش از عرصه سیاسی در ایران را به گردن مخالفان خود یعنی اصلاح‌طلبان و روحانی می‌اندازد اما شاید رفتار او به مصداق داستان آن عقاب باشد که وقتی دقیق‌تر به تیر نگاه می‌کند، در حقیقت حاصل کار خود را می‌بیند، آقای قالیباف هم اگر به خروجش از عرصه سیاسی ایران نگاه کند، واقعیت آن است که نه اصلاح‌طلبان، نه طرفداران روحانی و نه کارگزاران سازندگی در حذف قالیباف مقصر نیستند. او درحقیقت چوب رفتار نادرست و غیر اخلاقی خود را می‌خورد. به عبارت دیگر آنچه باعث برون‌رفت وی از عرصه سیاسی در ایران گردید، رفتار او در این دوره از انتخابات بود. آقای قالیباف در برابر چشمان میلیون‌ها نفر از بینندگان اخلاق، انصاف، کرامت انسانی، ادب و احترام را زیر پا نهاد، صرفا برای آنکه روحانی و اسحاق جهانگیری را خراب کند. رفتار آقای قالیباف در تبلیغات این دوره از انتخابات چنان بود که به‌نظر می‌رسید برای او انگار نه حقیقت مهم است و نه برابر آموزه‌های اخلاقی و دینی، پایبندی به اخلاق و رفتار سیاسی. آنچه برای او در این دو سه هفته انتخاباتی مهم بود«له» کردن حریف به هر قیمت و دست یابی به هر ابزار و وسیله‌ای برای پیروزی بود. آنچه به نظر من باعث کنار رفتن آقای قالیباف از عرصه سیاسی ایران، برای همیشه گردید، این واقعیت بود که او در برابر چشمان میلیون‌ها ایرانی تحصیل کرده نشان داد «هدف وسیله را برای او توجیه می‌کند»، او به میلیون‌ها نفر از بینندگان و شنوندگان نشان داد که هدفی جز کوبیدن روحانی ندارد و برای رسیدن به این هدف از هر روشی حتی روش‌های ناپسند استفاده می‌کند. برای یک لحظه رفتار سیاسی قالیباف را در این چند هفته اخیر و به‌خصوص در مناظره‌ها با رفتار سیاستمداران ریشه‌دار مقایسه کنید، آیا مرحوم آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی، محمدجواد ظریف و دکترعلی لاریجانی و بزرگان اصلاحات هم حاضر هستند که فقط و فقط تنها هدفشان «له کردن» و «سکه یک پول کردن» حرف باشد؟ به بیان ساده‌تر رفتار غیر اخلاقی آقای قالیباف باعث شد تا او از چشم بسیاری از طرفداران خود هم بیفتد. از قالیباف و آینده غم‌انگیز او که عبور کنیم تنها چند میلیون رای وی می‌ماند. این آرا اگر چه که به واسطه رفتار او دچار ریزش زیادی شد، اما آنچه از آرای‌قالیباف باقی مانده، بخشی در سبد آقای رئیسی و بخش بیشتری در سبد آرای‌روحانی ریخته خواهد شد.