با حضور مأمورین در محل بیمارستان و انجام تحقیقات اولیه از بستگان و اعضای خانواده مقتول، برادر زن مقتول (بنا بر اظهارات خواهرش) به مأمورین اعلام داشت: خواهرم بنام المیرا (31 ساله) در اتوبان آزادگان با خودرو شخصی 206 در حال تردد بوده که خودرو شخصی اش دچار پنچری میشود. المیرا با همسرش (مقتول) تماس گرفته و از او جهت تعویض لاستیک خودرو درخواست کمک میکند، مرتضی (مقتول) نیز پس از گذشت 20 دقیقه در محل حاضر میشود که در زمان تعویض لاستیک خودرو، فردی که گویا یک کلاه ایمنی موتورسیکلت به سر داشته به آنها نزدیک، به قصد زورگیری با مقتول درگیر و نهایتا با اسلحه همراه خود اقدام به شلیک کرده و پس از به قتل رساندن مرتضی از محل متواری شده است.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمـد و به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
در شرایطی که ظواهر امر حکایت از وقوع جنایت در یک زورگیری داشت، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به تحقیق از راننده یک دستگاه خودرو عبوری از محل جنایت پرداختند که که موفق به مشاهده لحظه فرار قاتل از محل شده بود، این شخص در اظهاراتش به کارآگاهان عنوان داشت: با خودرو شخصی در حال عبور از محل جنایت بودم که متوجه شدم فردی روی زمین افتاده و نفر دوم نیز با اسلحه بالای سرش ایستاده، جهت بررسی موضوع، با ماشین دنده عقب گرفته و به صحنه نزدیک شدم که همزمان، فرد مسلح از محل متواری شد.
پس از پیاده شدن از ماشین، متوجه شدم شخصی که روی زمین افتاده به قتل رسیده و خانم جوانی نیز درخواست کمک میکند.
در تحقیقات از شاهد صحنه جنایت و در شرایطی که در تحقیقات اولیه از سوی همسر مقتول عنوان شده بود که قاتل یک کلاه ایمنی موتورسیکلت به سر داشته، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که قاتل کلاه ایمنی بر سر نداشته و پس از مشاهده صحنه نزدیک شدن یک دستگاه خودرو سواری به محل جنایت، به سرعت از محل متواری شده است.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در ادامه تحقیقات پلیسی، به بررسی دیگر اظهارات همسر مقتول در خصوص پنچرشدن خودرو شخصی پرداختند، همسر مقتول در اظهاراتش مدعی پنچری لاستیک عقب خودرو 206 خود شده بود اما کارآگاهان با بررسی لاستیکهای خودرو 206 متعلق به وی اطمینان پیدا کردند که هیچکدام از لاستیکهای خودرو دچار پنچری نشده است.
با توجه به تحقیقات میدانی از محل جنایت (آزادگان به غرب – بعد از پل شهید کاظمی ) و بررسی اظهارات همسر مقتول، کارآگاهان اداره دهم به تحقیق از همسر مقتول در خصوص علت حضورش در اتوبان آزادگان پرداختند اما او با صحنه سازی حاضر به ارائه توضیحات به کارآگاهان نبود لذا با توجه به تناقضات موجود در اظهارات همسر مقتول و همچنین نتایج بدست آمده از تحقیقات به عمل آمده، ضمن هماهنگی با مقام قضایی المیرا . پ (31 ساله) در ساعت 03:30 بامداد 29 بهمن سال گذشته دستگیر و جهت انجام تحقیقات به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.
المیرا . پ پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ همچنان اظهارات اولیه خود مبنی بر ارتکاب جنایت توسط یک زورگیر را مطرح میکرد اما در ادامه تحقیقات و پس از ارائه دلایل و مستندات از سوی کارآگاهان، چارهای جز اعتراف و بیان حقیقت نداشت.
سرانجام در ساعت 11:00 روز جمعه 29 بهمن سال گذشته، المیرا لب به بیان حقیقات گشود و خواستگار سابق خود بنام علیرضا را به عنوان عامل جنایت معرفی کرد.
وی در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: زمانیکه علیرضا متوجه اختلافات من با همسرم شد، تصمیم به کشتن او گرفت و عنوان کرد که حتی اگر من با او همکاری نداشته باشم، به تنهایی مرتضی را خواهد کشت. شب جنایت و برابر برنامه علیرضا، من به اتوبان آزادگان رفتم، به مرتضی زنگ زده و به دروغ عنوان کردم که لاستیک خودرو پنچر شده است، مرتضی از من درخواست کرد تا داخل ماشین نشسته، درهای ماشین را بسته و منتظر او بمانم.
بعد از گذشت حدودا 20 دقیقه، مرتضی از محل کارش در منطقه قرچک ورامین به محل رسید و در حالیکه قصد تعویض لاستیک خودرو مرا داشت، علیرضا از پشت یک تپه خاکی خارج شد و طی یک درگیری و با شلیک چند گلوله، مرتضی را به قتل رساند.
کارآگاهان اداره دهم آگاهی با شناسایی محل سکونت علیرضا.پ(36 ساله) در خیابان 20 متری افسریه، در تاریخ 29 بهمن سال گذشته و در کمتر از 24 ساعت از زمان وقوع جنایت اقدام به دستگیری عامل جنایت اتوبان آزادگان کرده و در بازرسی از محل سکونتش موفق به کشف یک قبضه اسلحه شکاری ساچمه زنی شدند که مقتول بوسیله آن به قتل رسیده بود.
علیرضا . پ پس از انتقال به اداره دهم ویژه قتل و مواجه حضوری با المیرا . پ صراحتا به طرح پیشنهاد قتل مرتضی، طراحی و ارتکاب جنایت اعتراف کرد، علیرضا در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: 16 سال پیش خواستگار المیرا بودم اما موفق به ازدواج با هم نشدیم، حدودا چند ماه پیش بود که به صورت کاملا اتفاقی یکدیگر را ملاقات کردیم و از آنزمان به بعد مجددا تماسهای ما از سر گرفته شد، طی این مدت المیرا دائما در خصوص اختلاف شدید خود با مرتضی صحبت میکرد بگونهای که پس از مدتی تصمیم به کشتن مرتضی گرفتم، در مورخه 28 بهمن، حوالی ظهر با المیرا در منطقه نارمک ملاقات کردم و به او عنوان کردم که امروز همان روزی است که من باید کار همسرش را تمام کنم و طرح کشتن مرتضی را برایش توضیح دادم، از المیرا خواستم تا به اتوبان آزدگان رفته، از آنجا با مرتضی تماس گرفته، موضوع پنچر شدن ماشین را مطرح و نهایتا جهت تعویض کردن لاستیک ماشین از همسرش درخواست کمک کند.
پس از گذشت 20 دقیقه از تماس المیرا با مرتضی، در حالیکه من پشت یک تپه خاکی پنهان شده و منتظر آمدن مرتضی بودم، او (مرتضی) در محل حاضر شد. مرتضی در صندوق عقب 206 را باز کرده و مشغول بیرون آوردن لاستیک زاپاس خودرو بود که من به وی نزدیک شده و اولین گلوله را به پهلویش شلیک کردم، مرتضی در همان وضعیت با من درگیر شده بود که روی زمین افتاد، در حالیکه بالای سرش ایستاده بودم، تفنگ را روی صورتش گذاشته و گلوله بعدی را شلیک کردم.
در همین زمان بود که یک خودرو عبوری به صورت دنده عقب به من نزدیک میشد که به سرعت به پشت تپه رفته و از محل متواری شدم.
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم ، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با اعتراف صریح متهمین به مشارکت در ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس پرونده برای متهمین صادر، هر دو متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند.