صحبتهای اخیر جان کری درباره رفع مسدودیت بخشی از داراییهای ایران در کشورهای دیگر را چطور ارزیابی میکنید؟ فکر میکنید آیا این اتفاق آغازگر گشایشهای دیگری نیز باشد؟
از آغاز دور جدید مذاکرات در نیویورک این بحث چندین بار توسط مقامات آمریکایی مطرح شد که آزاد سازی بخشی از داراییهای بلوکه شده ایران یکی از گزینههایی است که آمریکا به آن جامه عمل خواهد پوشاند. این مساله نشاندهنده این امر بود که طرف غربی هم میل به تفاهم دارد و وزیر امور خارجه آمریکا هم در این راستا به کنگره تاکید کرده بود که وضع تحریمهای جدید را نیز متوقف کند. بدیهی است که طی روزهای آینده که دور بعدی مذاکرات صورت خواهد گرفت اگر نتیجه مطلوب حاصل شود این داراییها نیز آزاد خواهند شد.
داراییهایی که از آن صحبتشده، عموما در چه کشورهایی هستند و بر چه مبنایی بلوکه شدهاند؟
این داراییها عموما مربوط میشود به کشورهای آسیایی مانند هند، ژاپن، کره جنوبی و ... که بر اساس تحریمهای یک جانبه آمریکا داراییهایی را بلوکه کرده بودند. بخشی از آن هم مربوط به اختیاراتی است که رئیسجمهور آمریکا دارد. همچنین آزادسازی تجارت، نقل و انتقال محصولات پتروشیمی، طلا و غیره نیز اقداماتی است که در آینده میتوانند محقق شوند.
در این بین دولت آمریکا تلاش دارد که مانع وضع تحریم جدید توسط کنگره این کشور شود و مقامات اسرائیل نیز تلاش خود را معطوف بر فشار به کنگره آمریکا کردهاند که در بین مذاکرات تحریم جدید را وضع کند و دست دولت آمریکا را ببندد.
این یک نگرش افراطی است که توسط اسرائیل و همفکرانش تبلیغ میشود. رویکرد آنها به این شکل است که تحریمها باید هرچه بیشتر گسترش پیدا کنند و ایران از این طریق وادار به تسلیم شود. در این طرز فکر ایران اساسا نباید تکنولوژی هستهای داشته باشد. البته عموم کشورها مانند کشورهای 1+5 موافق این نگرش نیستند و صرفا برخی محافل افراطی پیگیر آن هستند.
تحریمهای یکجانبه چه جایگاهی در حقوق بینالملل دارند؟
تحریمهای یک جانبه برخی از کشورها با تکیه بر قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل بوده و طبق ادعای این کشورها در تکمیل آن مصوبات بوده است. البته پیش از این نیز یک بار همزمان با دوران ریاستجمهوری بیل کلینتون، کانادا، کشورهای اروپایی، ژاپن و... بصورت غیر قانونی تحریمهای یکجانبهای را وضع کردند که مغایر با حقوق بینالملل بود و به نوعی در حقوق بینالملل دخالت در امور کشورهای محسوب میشد ولی وقتی تحریم شورای امنیت مطرح شد، این کشورها از آن استفاده کردند و تحریمهای خود را در راستای تحریمهای رسمی سازمان ملل گنجاندند و آمریکا، اروپا، کانادا و... از این بهانه استفاده کردند.
فکر میکنید ایران در گامهای بعدی خود چه مطالباتی را میتواند در مذاکرات مطرح کند که وقوع آن هم ناممکن نباشد و هم برای کشورمان حائز اهمیت باشند؟
اگر ایران با 1+5 به توافق برسد و به موازات آن مشکلاتی که از سوی آژانس جهانی هستهای مطرح میشود را مرتفع کند، میتوان وارد این بحث شد که شورای امنیت سازمان ملل نیز قطعنامههای جدیدی را برای رفع تحریمهای ایران صادر کند. انتظاراتی که میتوان در مراحل بعدی از آمریکا داشت نیز لغو تحریمهای یکجانبه مالی و بانکی که تحریمهای سنگینی نیز بودند است.
اغلب کسانی که به این روش مذاکره انتقاد دارند، از سیاستهای 8 سال گذشته دفاع میکنند. آیا به نظر شما روشهای پیشین منافع ایران را بیشتر حاصل میکردند؟
برخی در گذشته میگفتند که ما در مذاکرات پیشین، در و گوهر دادهایم و آبنبات گرفتهایم. اما اکنون شاید بهتر باشد پاسخ دهند در 8 سالی که با رویکرد مورد نظر خودشان مذاکرات را پیش بردند چه در و گوهری را برای کشور دریافت کردند. استراتژی فعلی در مذاکرات یک ضرورت و نیاز برای جامعه است. مقایسه استراتژیهای فعلی ایران در مذاکرات با ترکمانچای یک مقایسه غیرمنطقی است. در قرارداد ترکمانچای، ما 17 شهر را از دست دادیم و به کاپیتولاسیون و تجارت یکجانبه تن دادیم. در این مذاکرات فعلی منافع ملی کشورمان را تامین میکنیم و این شکل مقایسه اصلا درست نیست.
به نظر شما ریشه بعضی مخالفتها با عملکرد تیم دیپلماتیک دولت در کجاست؟
در حال حاضر ایران از دومین کشور صادر کننده در اوپک، بر اثر تحریمها به رده ششم سقوط کرده است. طبق آمارهای رسمی، میزان قاچاق افزایش داشته و بسیاری از نهادهای عمده تجارتی نیز مالیات و عوارض خود را پرداخت نمیکنند. حدود نیمی از تولید اشتغالزا در کشور نیز از بین رفته و یا در آستانه ورشکستگی قرار دارد. در چنین شرایطی چطور برخی میخواهند که همان استراتژی 8 سال پیش را اتخاذ کنیم. عمده کسانی که در مسیر مذاکرات سنگ اندازی میکنند گروههایی هستند که از بابت وضعیت پیشآمده منتفع شده بودند و اکنون به خاطر منافع جناحی خودشان نمیخواهند تغییرات را بپذیرند.
برخی تحلیل میکنند که پیشبرد اینچنینی مذاکرات باعث دلگیر شدن کشورهای دیگری از جمله روسیه و چین از ایران خواهد شد. به نظر شما چقدر باید به این دغدغه توجه کرد؟
چین، روسیه و اخیرا نیز هند از وضعیت ایران نفع اقتصادی فراوانی بردند و در عین حال از ایران استفاده ابزاری هم کردند. این کشورها اعلام کردند که به تحریمهای شورای امنیت پایبند هستند و به تحریمهای یکجانبه پایبند نخواهند بود اما این اقدام اساسا بر اساس منافع خودشان بود. این وضعیت باعث شده بود که این کشورها در خرید از ایران، ارز پرداخت نکنند. مثلا چین در تعداد زیادی از کنسرسیومها بصورت مشارکتی با ما قرارداد بسته بود اما سرمایهگذاری نکرده بود، در حالی که همین کشور در قراردادهایش با کشورهای آفریقایی سرمایهگذاری میکرد. نگاه به شرق و آن استراتژی پیشین نافرجام بود و مملکت را در آستانه ورشکستگی قرار داد. اکنون هم تنها راه منطقی، مذاکره است. در مذاکره هم امتیاز داده و امتیاز گرفته میشود. در هر مذاکرهای اصل بر این است که طرفین مواضع قبلی خود را تعدیل کنند و دو طرف به سمت تفاهم پیش بروند. منافع غربیها هم در آن است که با توجه به تحولات خاورمیانه، ایران جایگاه ویژهای را احراز بکند که ما باید از فضای به وجود آمده استفاده احسن را انجام دهیم. اگر کسی راه آلترناتیو بهتری سراغ دارد هم میتواند مطرح کند.
روزنامه آرمان
مهدی جعفری