اسنپ‌بك و تداوم ابهام راهبردي

اسنپ‌بك و تداوم ابهام راهبردي

ابراهیم متقی - فشارهاي بين‌المللي و محدوديت‌هاي اقتصادي ايران پس از 5 مهر افزايش بيشتري پيدا مي‌كند. اين امر به‌گونه اجتناب‌ناپذير تأثير خود را بر زندگي اقتصادي و قابليت‌هاي تاكتيكي ايران به‌جا خواهد
منابع انسانی در بزنگاه آینده

منابع انسانی در بزنگاه آینده

محمدمهدی محمدی - روایت و تحلیلی از آخرین گزارش McKinsey & Company معتبرترین شرکت مشاوره مدیریت جهانی با عنوان HR Monitor 2025
چهارشنبه ۰۹ مهر ۱۴۰۴ - 2025 October 01
کد خبر: ۷۹۶۹۸
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۱۳

شکست سوم اصولگرایان

اگر انتخابات ریاست‌جمهوری 29 اردیبهشت را شکست نخست اصولگرایان و انتخابات شورای شهر را شکست دوم آنها بدانیم، انتخابات هیات‌رئیسه مجلس در روز گذشته را باید بحق شکست سوم اصولگرایان به‌ویژه ‌جبهه پایداری و اصولگرایان تندرو دانست.

تدبیر24» صادق زیباکلام؛ عقلا و منطقا انتظار می‌رفت ‌که اصولگرایان پس از این 3 شکست سنگین کلاه خود را در خلوت قاضی کرده و به این پرسش اساسی و بنیادی که بیش از دو دهه مطرح است پاسخ دهند که ما را چه می‌شود و چرا کسر قابل توجهی از مردم ایران از جریان اصولگرا به‌ویژه جبهه پایداری و جریانات تندرو سرخورده شده‌اند. هربار که در انتخابات عمومی فرصتی به‌وجود می‌آید و فضای حداقلی رقابت منصفانه‌ای فراهم می‌شود، اصولگرایان با شکست سنگینی مواجه می‌شوند. به‌نظر نمی‌رسد که آنها چندان خواهان آن باشند که به ارزیابی واقع‌بینانه‌ای از خود بپردازند. از این رو شعارهای پوپولیستی را در کشور مطرح می‌کنند و با ادامه سیاست رادیکال در خارج از کشور سعی می‌کنند روی شکست‌های داخلی خود سرپوش بگذارند. جبهه پایداری‌ به همراه اصولگرایان تندرو بعد از چندین روز متوالی و استفاده از همه ابزارهای تبلیغاتی در اختیارشان، بسیج شده بودند تا هیات‌رئیسه مجلس را به‌دست آورند یا دست‌کم دکتر علی مطهری و پزشکیان را از هیات‌رئیسه مجلس کنار بزنند. البته هدف مهم آنان علی مطهری بود که با مواضع منصفانه، بحق و آزاد‌اندیشانه‌اش اسباب نارضایتی و دلخوری زیادی را در میان اصولگرایان تندرو به‌وجود آورده است. تندرو‌ها به‌رغم همه تلاش و تقلا‌ها، تبانی‌ها و زدوبندها و دادن وعده‌های فراوان نتوانستند درمیان کرسی‌های اصولگرایان معتدل و میانه‌رو به همراه فراکسیون امید نفوذ نمایند. این‌گونه بود که شکست سوم خود را رقم زدند. ای‌کاش اصولگرایان تندرو از این شکست‌های پی‌در‌پی درس ‌می‌گرفتند و این‌ سوال‌ ساده را‌ از‌ خود ‌می‌پرسیدند که چرا نسل‌های بعد از انقلاب، جوانان، دانشجویان، اقشار و لایه‌های تحصیلکرده جامعه و کارآفرینان این‌گونه از آنها فاصله گرفته‌اند. به نظر می‌رسد اصولگرایان به بازگشت به خویشتن نیاز دارند. آنها تا زمانی که از درون دچار تحولات عمیق نشوند و براساس تغییرات جامعه گفتمان اصولگرایی جدیدی را به مردم ارائه ندهند در دیدگاه مردم مورد غفلت قرار خواهند گرفت. آنها در این سال‌ها به‌رغم رسیدن به وحدت با سقوط جایگاه مواجه شده‌اند و اگر رویه خود را تغییر ندهند در سال‌های آینده همین میزان رأی فعلی را هم نخواهند داشت. در یک کلام می‌توان گفت اصولگریان نیاز به تحولات اساسی دارند.



بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: