آموزش کودکان برای فردای بهتر سرزمین

آموزش کودکان برای فردای بهتر سرزمین

شینا انصاری - روز جهانی و هفته ملی کودک فرصتی است برای پرداختن به دغدغه‌ها، مشکلات، بحران‌ها، علاقه‌مندی‌ها و حقوق کودکان، این جوانه‌های زندگی و امیدهای آینده. کودکان در نقاط زیادی از دنیا در حالی اولین قربانی سیاست، فقر، خشونت و جنگ هستند
جهان در آستانه‌ی بازچینش رقابت

جهان در آستانه‌ی بازچینش رقابت

محمدمهدی محمدی-رقابت‌پذیری در سال ۲۰۲۵ تنها یک رتبه‌بندی نیست، بلکه نمایی است از آنچه جهان به سمتش می‌رود: ثبات، شفافیت، و هوشمندی سیاست. کشورمان اگر بخواهد سهمی در آینده اقتصادی جهان داشته باشد، باید نه‌تنها در زمره بازیگران مهم این تغییر جهانی و همکار در سازمان های جدید بین اللملی قرار بگیرد، بلکه باید طراح مسیر خود با پایبندی به موازین و استراتژی های خود باشد. مسیری که از درون طراحی، اصلاح و اجرا می‌شود، نه از بیرون تحمیل.
چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۴ - 2025 November 05
کد خبر: ۷۹۷۷۹
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۷

بازیگر معروف که در حرم امام رضا(ع) شفا گرفت

بازیگر مشهور مشهدی با اشاره به سکته قلبی خودش که منجر به بی‌حس شدن بخشی از بدنش شده بود گفت: شب نیمه شعبان به حرم امام رضا(ع) رفتم و گفتم که من کبوتر جلد شما هستم یا مرا از دنیا ببرید یا شفایم بدهید! و شکر خدا شفایم دادند.
تدبیر24»مهدی صباغی، بازیگر مشهدی که در فیلم های سینمایی، تلویزیونی، سریال ها و تئاترهای مختلفی از جمله «آسمان هشتم»، «زنان  ونوسی، مردان مریخی»، « کافه ستاره»، «گل یخ»، «صورتی»، «سلطان» و «طوبی» نقش‌آفرینی کرده است؛ امشب به‌عنوان مهمان برنامه زنده ویژه برنامه افطار سیمای خراسان رضوی با نام « سفره‌های همدلی » مقابل دوربین قرار گرفت.

وی در این برنامه با اشاره به ماجرای سکته خودش افزود: نیمه راست بدنم کاملاً بی حس شده بود و بدون کمک دیگران نمی توانستم روی پا بایستم و حتما باید زیر بغلم را می گرفتند. شب نیمه شعبان در حرم مطهر رضوی در حالیکه یکی از عوامل صدا و سیما همراهم بود و زیر بغلم را گرفته بود خودم را به صحن امام رضا(ع) رساندم و از ته دل شفای خود و یا مرگ خودم را از حضرت رضا(ع) خواستم! یکی از خادمان حرم امام رضا(ع) یک تکه نبات – بقول ما مشهدیا یک لوکه نبات- را به من داد و گفت ان‌شاالله خدا خودش عنایت می‌کنه!

صباغی در حالیکه بدنش می‌لرزید و قطرات اشک بر صورتش جاری شد ادامه داد: در حال راز و نیاز بودم و هنوز آب نبات از گلویم پایین نرفته بود که احساس کردم بدنم دارد داغ می‌شود اول، احساس کردم دست راستم داغ شد و می توانم آن‌را حرکت دهم. چیزی نگذشت که پای راستم هم داغ شد. به همراهم که زیر پهلویم را گرفته بود گفتم؛ دستم را رها کن ... می خواهم راه بروم که همین طور هم شد و من با پای خودم از صحن با حالی عجیب بیرون آمدم؛ خدای من! خودم حرکت کردم! به همراهم گفتم ؛ دایی جان، فریاد نزن تا کسی نفهمد وگرنه لباس‌های ما را هم تکه تکه می‌کنند! اما به خواست خدا، امام رضا(ع) شفایم داد.

این بازیگر مشهدی سینما،‌ تئاتر و تلویزیون با بیان این که چندین سال، مقیم تهران شدم، تاکید کرد: ما کبوتر حرم هستیم و هر کجا که برویم به همین آستان بازمی‌گردیم.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: