با وجود اینکه بازیگر پرکاری هستید اما به اندازه حجم زیاد کارهایتان، شناخته شده نیستید؟
به آینده بسیار امیدوارم چرا که میدانم چه تلاشی کردم تا به امروز رسیدم . قبول دارم بازیگر شناخته شدهای نیستم البته برای مردم ولی برای کارگردانان برجستهای که رو من حساب میکنند شناخته شدهام، کارگردانانی مثل محمد علی طالبی، فریدون حسنپور، داریوش یاری، راماقویدل، سیروس مقدم، داودنژاد و ... که در آثارشان بازی کردم و مسئولیتهای سنگینی بر دوش من گذاشتند. وقتی برای فیلم سینمایی "پایان رویاها" از طرف طالبی دعوت به کار شدم، گفتند کاندید این نقش خانم معتمد آریا بودند و بنا به دلایلی ایشان نمیتوانم تشریف بیارند و همین که به من اعتماد کردند این یک اتفاق خوبی است که بنده آن را به فال نیک می گیرم.
همینطور داود نژاد ، ایشون جز فیلمسازان مولف سینمای ایران هستند و برای من بسیار خوشایند بود بازی در فیلم سینمایی "فراری"، در این اثر 2 بازیگر ثابت و باقی بازیگرها حتی اقوام درجه یک ایشان که به حق هنرمندان مطرح و درجه یکی در سینما وتلویزیون هستند بازی تک سکانسی داشتند.
اما بازی شما با دیگر بازیگران این فیلم تفاوت های زیادی داشت، به نوعی فینال و جمع بندی فیلم با بازی شما است و فیلم تمام میشود ، فکر میکنید جمع بندی که در این تک سکانس بود فرصتی برای دیده شدن شما فراهم کند؟
زمانی این فیلم به من پیشنهاد شد که در 2 کار سینمایی و 3 تله فیلم که در ایام نوروز از شبکه های سراسری پخش شده بود نقش اصلی را ایفا کرده بودم، بسیار نگران بازی در این تک سکانس فیلم بودم، زمانی که با تنابنده شروع به صحبت کردم از اضطرابم کم شد ولی همچنان نگران بودم و وقتی که جلوی دوربین قرار گرفتم و شروع به تمرین کردیم دست خالی نرفته بودم و با خودم ایده داشتم و این نظر تنابنده رو به عنوان بازی گردان جلب کرد، بعد از پایان آخرین تمرین نگاهم چرخید سمت کارگردان برای اینکه حس ایشان رو نسبت به بازی خودم درک کنم که متوجه اشکهای داود نژاد شدم و این خودش نشانه بسیار خوبی بود، دیگه مطمئن بودم این کارو درست انجام دادم و ایمان دارم به این که سکانس پایانی این فیلم به سکانسی قابل دفاع تبدیل شد و فیلم سینمایی "فراری" یکی از درخشان ترین کارها در کارنامه من خواهد بود و همیشه با افتخار از این کار یاد خواهم کرد.
شما تجربه همکاری با حسن پور در سریال "گذر از رنجها" رو دارید که این همکاری در فیلم سینمایی ناردون به شکل پررنگتری تکرار شد درباره این همکاری توضیح میدید؟
در سریال "گذر از رنجها" نقش بسیار خوبی داشتم و باید بگویم بسیار نقش رو دوست داشتم و با وجود اینکه تعداد سکانس ها کم بود کاملا دیده شد. اما از تاثیر گذاری نقش به دلیل زیاد بودن کاراکترها کاسته شد.
همیشه دوست داشته و دارم که با حسن پور بیشتر کار کنم تا بتوانم فرصت بیشتری برای یاد گیری پیدا کنم تا اینکه در فیلم سینمایی"ناردون" با دعوت مهدی بوستان پرور دستیار یک و برنامهریز کار این فرصت رو پیدا کردم تا بار دیگر تجربه همکاری با حسن پور رو داشته باشم. کار 2 بازیگر زن اصلی داشت با وجود اینکه نقش من حجم سکانسهای بیشتری داشت ولی نقش اصلی کار بر عهده لیلا اوتادی بود. حسن دیگری که فیلم "ناردون" داشت من را با یک تهیهکننده درجه یک آشنا کرد، منصور سهراب پور که پرونده موفق کاری ایشان احتیاج به توضیح زیاد ندارد چرا که درباره سهراب پور به نیکی زیاد شنیده بودم.
شما در فیلمی که بوستان پرور کارگردانی کرد، بازی داشتید یعنی شما از سریال "گذر از رنجها" در ذهن ایشان باقی ماندید و انتخاب شدید؟
در سریال "گذراز رنجها" همیشه تلاش و کیفیت کار مهدی بوستان پرور در مقام دستیار یک کارگردان و برنامهریز برایم قابل ستایش بود که برای اینهمه بازیگر مدعی چطور برنامه ریزی میکنند و این سوال زمانی برایم جدیتر شد که برای تله فیلم "پاییز" به کارگردانی ایشان جلوی دوربین رفتم واقعا به من اعتماد کردند و در نقش همسر بازغی بازی کردم و اتفاقا تا آن لحظه دومین همکاری من با بازغی هم بود که تجربهاش می کردم.
وقتی بوستان پرور در سریال "گذر از رنجها" از من دعوت به کار میکند و کار بعدی خودشان که قرار است کارگردانی کنند دوباره به من اعتماد میکنند و از من دعوت میکنند یعنی یک نشانه خوب است که راه درستی را در پیش گرفتم و همین اتفاق در تله فیلم "بلوگا" هم افتاد در این فیلم مهدی جعفری کارگردان و سیامک مردانه دستیار یک کارگردان و برنامهریز کار بودند جالب بود که ایشان هم برای کار بعدی خودشان که یک سریال بود با معرفی من اسمم در لیست کارگردان کاندید نقش اول سریال ثبت شد و تمام این اتفاق ها واین آدمها و نگاه شان به کیفیت بازی من قابل ستایش و ارزشمند است.
جایگاه امروز خودتان رو چقدر مدیون دیروز هستید؟
باید بگویم در شهر خودم به عنوان یک بازیگر تراز اول، مطرح و شناخته شده هستم و کمتر کسی است که در استان گیلان من را نشناسند و دلیل این اتفاق خوب اینکه واقعا انتخاب های درستی داشتم، کارهایی که در تمام آنها به عنوان نقش اصلی زن حضور داشتم و تعداد این کارها هم کم نبوده و سند این ادعای من همان نظر سنجی هایی است که تلویزیون شبکه باران از مخاطبین خودش انجام داده. مطمئنا بخشی از حضورم در کارهای مطرح امروز به انتخابهای درست دیروزم بر میگردد.
معمولا بازیگران خیلی دوست دارند نقش های خاص و ویژه بازی کنند آیا تا به امروز این اتفاق برای شما افتاده؟
نمیتوانم فیلم سینمایی "فصل شکار "به کارگردانی داریوش یاری را فراموش کنم که برای جشنواره فجر امسال آماده شده، آنقدر این نقش خاص بود که از لحظه ای که فیلمنامه را مطالعه کردم تمام وجودم استرس شد که این نقش و در واقع این کاراکتر کی است؟ کجاست؟ چطور زندگی میکند؟ راه میرود، غذا میخورد و از همه مهمتر چطور حرف میزند؟ و مدام حرف یاری که به من گفته بود که هیچکس به جز تو نمیتواند این نقش رو بازی کند تو گوشم می پیچید و مسئولیتم را سنگینتر میکرد.
در اولین قراری که با ایشان و گروه بازیگر با حضور نویسنده خانم خسروآبادی داشتم و همه با هم فیلمنامه را دورخوانی کردیم دیدم اوضاع سختتر از آنی بود که پیش بینی کرده بودم اما از طرفی هم این نقش سخت است که بازیگر رو به چالش می کشد و این چالش سخت برایم شیرین و لذت بخش هم بود.
با توجه به گفته های شما درباره متفاوت بودن این نقش ، چقدر از داشته های خودتان برای رسیدن به نقش استفاده کردید؟
مثل همه کارهام با ایده های جدیدی به ملاقات یاری رفتم حتی برای گویش این نقش برنامهریزی کرده بودم ، وقتی ایده های خودم را مطرح کردم ایشان بسیار پسندیدند و با اضافه کردن بخشی از خواستههای ذهنی خود به ایده های من این شخصیت تکمیل شد و در نهایت با هدایت ایشان هنگامی که مقابل دوربین رفتم خروجی کارچیزی شد که مردم بزودی و در آیندهای نزدیک به نظاره خواهند نشست.
شما تجربه کار با یک فیلمساز زن هم در پرونده کاریتان وجود دارد چه تفاوتی بین کار ایشان وفیلمسازان دیگر وجود دارد؟
موفقیتی که فیلم "ناهید" در جشنواره کن وجشنواره های جهانی دیگر بدست آورد، نوید حضور یک فیلمساز موفق زن که خودگواهی بر دانش و توانایی خانم پناهنده در عرصه کارگردانی است .خانم پناهنده برای ساخت اولین فیلم خود با چنان وسواس و درایت کار کرد که به نظر میرسید درحال کارگردانی چندمین فیلم خود است. کار با چنین فیلم سازی برایم فرصت خوبی بود تا با تفکرات کارگردانی از جنس خودم بیشتر آشنا شوم.تجربه ای که امیدوارم بار دیگر تکرار شود.
و اما حرف آخر...
سینما این فرصت رو به من داد تا با اندیشه های متفاوتی روبرو شوم، اندیشه هایی که سالیان سال باید وقت صرف کنید تا به آنها نزدیک شوید و درک درستی از آنها داشته باشید.
کار در کنار حسن پور که از قلم فاخری برخوردار است برایم تجربه ای گرانبها بود، کار در کنار محمد علی طالبی به من آرامش داد و به من یادآور شد که موفقیت با وسواس و انتخاب درست صورت میگیرد ، داودنژاد به من آموخت طول و عرض نقش هیچ اهمیتی ندارد و تاثیر گذاری نقش مهم است، داریوش یاری عزیز تعامل درست را برای موفقیت یک بازیگر وکارگردان به من گوشزد کرد .حرفهای من شعار نیست بلکه دغدغه های ذهنی یک بازیگر است برای رسیدن به اندیشه های نو که باعث تکمیل شدن دنیای بازیگری او می شود.
خبرنگار: مسعود احمدی