در حالیکه هنوز سه ساعت تا شروع بازی باقیمانده بود، تعدادی از دختران و زنان علاقهمند به ورزش که موفق به خریداری بلیط به صورت آنلاین نشده بودند در محل ورزشگاه آزادی حضور پیدا کردند تا شاید امکان حضور در این مسابقه را پیدا کنند و البته در نهایت با هماهنگیهای صورت گرفته توسط فدراسیون والیبال و وزارت ورزش موفق شدند به جایگاه ویژه زنان راه پیدا کنند.
در فضای مجازی اما انتقادهایی به حضور گزینشی زنان در ورزشگاه وجود داشت و برخی معتقد بودند زنان تا باز شدن کامل ورزشگاهها باید از حضور نمایشی پرهیز کنند؛ اگرچه به نظر میرسد فراهم شدن فرصت حضور ۳۰۰ زن در ورزشگاه مقدمهای برای باز شدن فضا برای همه زنان علاقهمند باشد.
حدود یک ساعت پیش از آغاز این دیدار بانوان تماشاگران به سمت ورودی تفکیکشدهای از مردان به ورزشگاه هدایت شدند؛ بعد از تطبیق اسامی و کدملی و احراز هویت و همچنین عبور از گیت امنیتی و بازرسی بدنی بالاخره وارد ورزشگاه آزادی شدیم.
سالن ۱۲ هزار نفری آزادی که حدود ۷ هزار صندلی دارد هنوز پر نشده بود و بخش کوچکی از آن به زنان اختصاص پیدا کرده بود. سمت راست جایگاه تماشاچیان ویژه (VIP) بود و سمت چپ دیوارهای که فضای نشستن زنان را از مردان تفکیک میکرد.
پیش از آغاز بازی برای کسانی که تاکنون به ورزشگاه نرفتهاند، فضا چیزی شبیه یک کنسرت موسیقی بود، البته با هیجانات بیشتر. زنان حاضر در ورزشگاه با هدایت چند مأمور خانم در صندلیها مستقر شدند. تمام سالن یکپارچه سرودهای حماسی را همنوایی میکردند و زنان حاضر هنوز با فضا بیگانه بودند.
اعضای تیم ملی والیبال به ترتیب و در میان تشویق تماشاچیان وارد سالن شدند و ما کمکم به وجد میآمدیم. سرود ملی که پیش از آغاز بازی پخش شد به همراه سایر حاضران در ورزشگاه ایستادیم و آن را همنوایی کردیم.
ست اول و ست دوم بازی که گذشت به نظر میرسید، فضا برای زنان حاضر عادیتر شده و راحتتر میتوانستند هیجانشان را بروز دهند. البته گاهی این شادی و هیجان با تذکرهایی از سوی ماموران خانم همراه میشد.
در بخشهای دیگر سالن لیدرهایی بودند که به فضا شور و حرارت میدادند اما زنان حاضر که طبیعتاً لیدر نداشتند به تدریج با همان لیدرها هماهنگ شدند و به شیوههای مختلف مثل موج مکزیکی و تشویق ایسلندی و سایر شیوههای مرسوم تشویق در ورزشگاهها که پیش از این برایشان غریب بود با آنها همراهی میکردند.
اواخر ست سوم در جایی که بازی به اوج خود رسیده بود زنان حاضر در سالن به صورت ایستاده و با تشویقهای مداوم بازی را تماشا میکردند. کشیده شدن بازی به ست چهارم هیجان سالن را بیشتر کرده بود و کل جمعیت حاضر در سالن تا پایان بازی را به صورت ایستاده تماشا کردند.
با پایان بازی و پیروزی ایران به نظر میرسید که دیگر شادی زنان و مردان در ورزشگاه تفاوت زیادی ندارد؛ یا لااقل آنقدر به چشم نمیآمد. انگار یخها آب شده بود و زنان به راحتی هیجان خود از حضور در این رویدادهای ورزشی را بروز میدادند.
زنان مجدداً از خروجی تفکیکشده به سمت دربهای خروج هدایت شدند، بیرون از ورزشگاه شادیها ادامه داشت. پس از خروج از ورزشگاه، حضور پررنگ مأموران نیروی انتظامی برای تأمین امنیت این بازی - که تنها دو روز بعد از حوادث تروریستی تهران برگزار میشد - در مقابل ورزشگاه به چشم میخورد.
هنگام خروج از ورزشگاه، شنیدن زمزمههایی مبنی بر احتمال باز شدن فضا برای حضور خانمها در مسابقات والیبال به همراه برد تیم ملی والیبال مقابل بلژیک تجربه حضور در ورزشگاه را شیرینتر میکرد.