* چه شد که تصمیم گرفتی فصل آینده با پارسجنوبی جم کارت را دنبال کنی؟
اولین دلیلی که به پارس جنوبی جم آمدم، حضور تارتار بود. دو سال شاگردش بودم و در آن دو سال خیلی خوب کار کردیم. من و آقا مهدی خصوصیات اخلاقی همدیگر را به خوبی میدانیم. بنابراین دلیل اصلی حضورم در پارس جنوبی جم، مهدی تارتار بود.
* چه خصوصیات فنی در تارتار دیدی که تصمیم گرفتی دوباره با او کار کنی؟
سبک کاریاش را خیلی دوست دارم و آقامهدی را جزو مربیانی میدانم که هم از لحاظ اخلاقی و هم از لحاظ فنی بهروز هستند و از کار کردن با او لذت میبرم. اصولا نسل فعلی بازیکنان ایرانی ترجیح میدهند که با مربیان جوان کار کنند. مربیانی چون تارتار و مرفاوی یا یحیی گلمحمدی و علی دایی بهخوبی بازیکنان این نسل را درک میکنند.
* از قراردادت با پارس جنوبی جم بگو.
قرارداد من به مدت یک فصل است و میخواهم امسال تجربه جدیدی را در جنوب کشور که تا حالا در آن بازی نکردهام، به دست بیاورم. یکی از دلایلی که پارس جنوبی را انتخاب کردم، فوتبالدوستی و روحیه شادی است که مردم جم دارند. آنها مردمانی خونگرم هستند. امیدوارم روزهای خوبی را در کنار آنها داشته باشم.
از شهر جم که میخواهی در آن زندگی کنی، چقدر شناخت داری؟
از شهر جم به آن صورت شناختی ندارم اما جشن قهرمانیشان را در برنامه ۹۰ دیدم. آنها تا روز آخر پای تیمشان ایستادند و ورزشگاه را در بازیهایآخر تیمشان پر کردند. البته زمانی که در خونهبهخونه بازی میکردند، یک سفر به این شهر داشتم. واقعیت این است که زمانی که در استقلال بازی میکردم تجربه حضور هزارنفر تا ۷۰ هزار نفر را در بازیها داشتم. اما در جم با آنکه ورزشگاه این شهر حدودا ۱۵ هزارنفری است، ولی تماشاگرانشان به اندازه ۱۰۰ هزار نفر تیمشان را تشویق میکنند. برای همین وجود چنین جوی، هر بازیکنی را برای پیوستن به این تیم ترغیب میکند.
* با راهآهن و صبا به لیگ یک سقوط کردی؛ فکر میکنی عملکردت در این چند سال چطور بوده است؟
پست اصلی من دروازهبانی است. درباره پست دروازهبانی چون به نوعی انفرادی حساب میشود، آمار و ارقام با شما صحبت میکند. زمانی که در سیاهجامگان بودم، در همان هفت هفتهای که بازی کردم همه کارشناسان مرا به عنوان یکی از بهترین بازیکنان تیم انتخاب کردند و در چند هفته بهترین بازیکن هفته شناخته شدم. زمانی هم که تارتار مرا برای راهآهن خواست، فکر میکنم چند کلینشیت خوب داشتم. باید قبول کرد که من به عنوان دروازهبان نمیتوانم گل بزنم و پاس گل بدهم. من در هر تیمی که بازی کردم، کارم را انجام دادم و سعی کردم نظر مثبت کارشناسان و همچنین کادرفنی را جلب کنم. درست است که صبا و راهآهن افتادند، اما من عملکرد بدی نداشتم.
* سقوط صبا به روزهای آخر کشیده شد اما در همین صبا هم چند کلینشیت داشتی.
واقعیت این است که در صبا بهترین گلری زندگیام را کردم و فکر میکنم بر اساس آنچه که کارشناسان میگفتند بهترین گلر نیمفصل دوم شدم. اگر من نبودم، شاید صبا زودتر از اینها سقوط میکرد.
* کار کردن با صمد مرفاوی چطور بود؟
یکی از بهترین دوران فوتبالم را با صمد مرفاوی پشتسر گذاشتم. آقاصمد واقعا خوب و دوستداشتنی بود. همانطور که گفتم از کار کردن با مربیان جوان لذت میبرم. برای دو مربی حاضرم هر موقع که بخواهند بازی کنم؛ صمد مرفاوی و مهدی تارتار. خوشحالم که با صمد مرفاوی آشنا شدم و امسال هم با مهدی تارتار برای بار سوم کار میکنم.
* با اینکه خیلی وقت است از این ماجرا گذشته اما زمانی که به راهآهن رفتی، پرسپولیسیها هم با تو مذاکره کردند. چه شد که قبول نکردی جانشین سوشا مکانی شوی و به راهآهنی بروی که در نهایت سقوط کرد؟
پرسپولیسیها همزمان با راهآهن به من پیشنهاد دادند. البته دوبار هم قبلا از پرسپولیس پیشنهاد داشتم. از نزدیکان برانکو با من تماس گرفتند و گفتند با راهآهن قرارداد نبند و صبر کن تا از باشگاه با تو تماس بگیرند. همان زمان به احترام برانکو حرفی نزدم اما واقعیتش این است که من استقلالی هستم و دلم نبود که به پرسپولیس بروم. برای هواداران پرسپولیس احترام قائلم ولی از بچگی رویای من پوشیدن پیراهن استقلال بود و حالا هم از این که به پرسپولیس نرفتم پشیمان نیستم. خیلیها بعد از آنکه به پرسپولیس جواب رد دادم، گفتند بزرگترین اشتباه زندگیات را کردی چون اگر به پرسپولیس رفته بودی، گلر یک تیمملی میشدی اما محسن فروزان دوست دارد با پیراهن استقلال گلر یک تیمملی بشود برای همین اصلا پشیمان نیستم چون استقلال زندگی من است.
* ماجرای تماس پرسپولیسیها به کجا رسید؟
ترکاشوند با من تماس گرفت و گفت برانکو شما را میخواهد اما دیگر تماسی نگرفتند تا اینکه نماینده برانکو با من حضوری جلسه گذاشت و صحبت کرد و گفت شما گزینه برانکو برای دروازه پرسپولیس هستی. در این جلسه فقط به احترام برانکو شرکت کردم و فردای همان روز با راهآهن قرارداد بستم. چون خودم را یک استقلالی میدانم. بعد آن که با راهآهن قرارداد بستم، ترکاشوند دوباره تماس گرفت و گفت حاضرند رقم قراردادم را بالاتر ببرند اما من به خاطر تارتار و دل خودم با راهآهن امضا کردم.
* فکر میکنی اتفاقاتی که در خونهبهخونه و سیاهجامگان برایت رخ داد، در پارس جنوبی هم تکرار شود؟
اصلا. من یک جلسه با مدیرعامل پارس جنوبی جم آقای رضاییان داشتم و واقعا از این جلسه لذت بردم. او یک مدیر کاملا فوتبالی و جوان است. در فوتبال ما عدهای فکر میکنند که فقط میشود با پول مدیریت کرد در صورتی که این فوتبال نیاز به مدیرانی چون آقای رضاییان دارد. او در عین جوانی بسیار پخته و باتجربه عمل میکند. در جلسهای که با او داشتم کلی به من انگیزه و روحیه داد. از بازیکنان پارس جنوبی جم شنیده بودم که مدیرعامل باشگاهشان متخصص روحیه دادن است اما بعد این جلسه فهمیدم که درست میگویند.
* اما خیلیها نگران سقوط پارس جنوبی جم به لیگ یک هستند.
به شما و مردم جم قول میدهم که با مهدی تارتار و مدیریت رضاییان نهتنها گزینه سقوط نیستیم بلکه به دنبال تکرقمی شدن در لیگ هستیم. آقامهدی متخصص تیمهایی است که در بحران و خطر سقوط قرار دارند. او در این زمینه رکورددار است. هر تیمی که در آستانه سقوط قرار میگیرد، دنبال مهدی تارتار میرود. بعد چطور ممکن است که این مربی، تیمش سقوط کند. باشگاه و همه به دنبال رتبه آبرومند و تکرقمی هستیم. با جوی که در باشگاه پارسجنوبی جم میبینم، اگر همه دست به دست هم بدهند، این اتفاق رخ خواهد داد.
* در پارس جنوبی به تیمملی هم فکر میکنی؟
امیدوارم آنقدر در این تیم بدرخشم که به تیمملی هم دعوت شوم. از خدا میخواهم پارسجنوبی جم برای من خوشیمن باشد تا دوباره ملیپوش شوم و بهترین بازیهایم را برای پارس جنوبی انجام دهم و مهدی تارتار را روسفید کنم چون میدانم سخت پای من ماند تا به پارس جنوبی بیایم.
* چرا میگویند محسن فروزان اینقدر حاشیه دارد؟
آنهایی که این حرفها را میزنند، یکی از این حاشیههای فروزان را بگویند. نمیدانم همه چرا فقط انتقاد کردن را بلد هستند و فکر میکنند با انتقاد کردن بزرگ میشوند. یکی از ایرادهای فوتبال ما این است که بزرگترهای فوتبال نقاط مثبت ما جوانها را نمیبیند. اگر از حقم دفاع کنم، میشود حاشیه. من شخصیتم مثل برخیها نیست که هر رفتار و هر حرفی را بشنوم، سکوت کنم و حرفی نزنم. من حقم را میگیرم، اول با حرف زدن و بعد با زور. اگر این حق گرفتن، حاشیه است، اشکالی ندارد بگذارید بگویند فروزان حاشیه دارد.
* کمیته اخلاق اول تو را محروم و بعد مهدی تاج این حکم را وتو کرد، ماجرا چه بود؟
یک سوءتفاهم بود که برطرف شد. حق طبیعی همسر من است که مثل هر شهروند آزاد و مثل دیگر بانوان عزیز ایرانی از حق شهروندیاش استفاده کند. آیا اینکه همسرم با یک فوتبالیست ازدواج کرده، گناه کرده است؟ من این اجازه را میدهم که او هر طوری که دوست دارد مثل بقیه شهروندان ایرانی در چارچوب قوانین اسلامی کشورمان رفتار کند. از آقای تاج تشکر ویژهای دارم که با این مساله پدرانه رفتار کرد و حکمی را که علیه من داده شده بود وتو کرد. شخصا پیش آقای تاج رفتم و از ایشان هم تشکر کردم. صحبتی هم با اعضای محترم کمیته اخلاق دارم، آنها ناراحت بودند از اینکه چرا به این کمیته نرفتم ولی بعد از آنکه توضیح دادم که هیچ نامه و تلفنی به من نشد، آنها هم قانع شدند. در این مدت خیلی مسایل رخ داد و خیلیها از من حمایت کردند. جا دارد از همه رسانهها و بزرگان فوتبال بابت حمایتشان قدردانی داشته باشم.