تدبیر24» زمزمههای تغییر در کابینه دولت دوازدهم شنیده میشود؛ تغییری که میتواند به کارآمدی و چابکی هرچه بیشتر دولت منجر شود. در این میان اما چالشهایی سر راه آقای روحانی وجود دارد و به نظر میرسد او کار آسانی برای ایجاد این تغییرات نداشته باشد. برای بررسی این موضوع حسین کاشفی، فعال سیاسی اصلاحطلب با «آرمان» گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
میتوان ادعا کرد که همه حامیان آقای روحانی انتظار دارند کابینه دولت دوازدهم با تغییرات گستردهای نسبت به کابینه دولت یازدهم بسته شود. درباره لزوم تغییرات در کابینه دوم آقای روحانی چه نظری دارید؟
همانطور که آقای روحانی نیز به آن اشاره کردند، مردم با دادن رأی به ایشان، ضمن اینکه از دولت یازدهم و برنامههای آقای روحانی حمایت کردند، تحول و تغییر را هم در نظر داشتند. به نظر من خوب است که این تغییر و جابهجایی صورت بگیرد تا مردم هم متوجه شوند که در پاسخ به این حضور بسیار باانگیزه و موثری که در 29 اردیبهشت داشتند، دولت هم تغییراتی را در وضع کابینه اعمال کرده است. با این حساب، برای اینکه از وضعیتی که در گذشته شاهد بودیم فاصله بگیریم و افراد با مقبولیت، انرژی و نوآوری بیشتری در صحنه حضور یابند و با نیروهای کارشناسی موثرتر بتوانند دولت را در اجرای برنامهها همراهی کنند، تغییر ضرورت دارد.
ویژگیهایی که کابینه دولت دوازهم نسبت به دولت قبلی باید داشته باشد، از نظر شما شامل چه مواردی میشود؟
به نظر من باید از افرادی استفاده شود که مشارکتپذیر باشند و از نظر دیگران استفاده کنند. برای انتخاب وزرای جدید حتما از چهرههایی که صاحبنظر هستند، درحوزه مربوطه کارنامهای دارند و کارشناس به حساب میآیند، نظرخواهی شود و اتاق فکر کارشناسانهای وجود داشته باشد. وقتی معتقدیم که ایران متعلق به همه ایرانیان است، همگان باید احساس کنند که در تصمیمگیری نیز مشارکت دارند. تصمیم نهایی را وزرا و دولت میگیرند، اما باید شاهد باشیم که از نظر کارشناسان بهعنوان یک سرمایه استفاده میشود. وزرای جدید نباید متکی به رأی خود باشند و لازم است که مشارکتپذیری بالایی داشته باشند. در گذشته اینطور تلقی میشد که وزیران باید به تنهایی تصمیمات اصلی را بگیرند، اما این وضعیت امروز تغییر کرده است و افراد موفق باید اتاق فکر داشته باشند. دوران خودمحوریها گذشته است. آقای روحانی ضمن رعایت این نکته باید افرادی را به کار بگیرد که در مقام وزیر به حوزه مربوطه خود مسلط باشند، مدیریت قوی داشته باشند و توان اجرایی بالایی داشته باشند. در مجموع همانطور که اشاره کردم، ارتباط موثر با نیروها و مشارکتپذیری باید بهعنوان ویژگی اصلی چهرههای اصلی کابینه آتی به حساب بیاید.
یکی از انتقاداتی که از سوی حامیان آقای روحانی به دولت یازدهم مطرح میشد، به میانگین سنی بالای وزرای این دولت برمیگشت. الان ضرورت جوانگرایی در کابینه مطرح شده و انتظار میرود دولت آتی، بر این اساس تغییراتی داشته باشد تا بهتبع آن از جوانان شایسته در هیات وزیران استفاده شود.
بحث چابکسازی کابینه بسیار اهمیت دارد. وزرای دولت دوازدهم لازم است از میان افرادی انتخاب شده باشند که برای پیشبرد اهداف دولت وقت و توان بگذارند. آنها ضرورت دارد باصبر و حوصله کافی و خستگیناپذیر باشند تا به این ترتیب با سرعت بیشتری بتوانند برنامهها را پیش ببرند. طبیعی است که جوان بودن وزیران یکی از نکات موثر در این زمینه محسوب میشود. بحث نظام جانشینی در این سطح بسیار اهمیت دارد. وقتی دوران یک وزیر به پایان میرسد، بررسیها نشان میدهد مجموعهای از نیروهایی که بتوانند در آینده به کار بیایند، از ظرفیتهای خود تهی شده است. باتوجه به جوانان شایستهای که داریم، با برنامهریزی و به کارگیری مناسب، میتوان برای آینده تیمسازی کرد تا چهرههای جایگزین خوبی را تربیت کنیم. وضع ایدهآل این است که وقتی یک وزیر از تصدی امور خارج میشود، دهها مدیر را برای آینده آماده کرده باشد که بهمراتب بهتر از خود او باشد. یکی از ارزیابیهایی که در انتخاب وزرا باید انجام داد، مربوط به همین موضوع میشود. وقتی یک وزیر کار خود را ترک میکند، باید از او پرسید: چند گزینه را برای جایگزینی خود تربیت کرده است؟ از نظر من مهمترین مساله، نیروی انسانی است. وقتی نیروهای موثر و کارآمد زیادی داشته باشیم، در آینده هم تامین میشویم. وزرا باید زمینه رشد جوانان و ایفای نقش آنها در تصمیمگیریها را فراهم کنند. هرچقدر ما نیروهای جوان را در سطوح مختلف به کار بگیریم، آینده تضمینشدهتری داریم و میتوانیم ادعا کنیم که نیروهای مسلطتر و کارآمدتری را برای آینده تربیت کردهایم تا بتوانند کشور را اداره کنند.
یکی از مطالباتی که به ویژه در ایام انتخابات از آقای روحانی میشد، بحث حضور زنان در مدیریت عالی کشور بود. در سطح معاونان و وزرا تا چه اندازه نیاز است که از بانوان شایسته کشور استفاده شود و آنها را به کار گرفت؟
باتوجه به جایگاه و نقشی که زنان در کشور دارند و همچنین به لحاظ آماری که زنان حدود نیمی از جمعیت را تشکیل میدهند، نیاز است از بانوان شایسته در امور کشور استفاده شود. ما باید تبعیض جنسیتی را کاملا از بین ببریم و توانمندی را بهعنوان مهمترین عامل گزینش افراد مدنظر قرار دهیم. اینکه صرفا یک شخص چون جوان است یا چون خانم است از او استفاده نکنیم، جفا به خودمان است. این نگاهها باید برچیده شود تا افرادی که از ظرفیت، پتانسیل و توانمندی برخوردارند، در عرصههای مدیریتی حضور یابند تا نقش انگیزشی خود را ایفا کنند. این موضوع حتما به نفع کشور و جامعه است که از این توانمندیها استفاده کنیم.
آقای روحانی گله داشت که برخی حامیان او سهمخواهی میکنند و فشارهایی ایجاد میکنند تا در کابینه بعدی، سهمی به آنها داده شود. این موضوع تا چه اندازه میتواند هزینهزا باشد و به کشور آسیب برساند؟
سهمخواهی تنها باعث ایجاد هزینه است و در این شرایط، ویژگیهایی را که مربوط به توانمندی، کارآمدی و دانش است و مدیران انتخابی باید از آن برخوردار باشند، از بین میبرد. انتخاب افراد باید بر اساس توانمندیها باشد. سهمخواهیها باعث میشود که چوب لای چرخ دولت گذاشته شود. مثلا ما قومیتهایی در کشور داریم که نیروهای بسیار کارآمدی در کشور دارند و نیاز است از آنها نیز استفاده شود، اما اینکه به هر قومیت یا حزب، سهمی بدهیم که نیروهای خود را معرفی کنند، اشتباه است. انتخاب افراد براساس سهم نیست و تنها شاخص، توانمندی افراد است. برای بالندگی و وحدت ملی باید همه افراد ازخودگذشتگی کنند و با طرح این بحثها شرایطی را به وجود نیاورند که منافع ملی به خطر بیفتد.