تمرکز بر این نکته مهم در این زمان از این نظر بسیار لازم است که با توجه به شرایط منطقه و چنگ و دندانی که قدرتهای سلطهگر نشان میدهند، وحدت و انسجام از ضروریترین نیازهای جامعه ماست.
در منطقهای که ما زندگی میکنیم، تحریکات آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران اکنون به اوج رسیده است. دونالد ترامپ با سفر به عربستان و سرزمینهای اشغالی فلسطین، ناتوی عربی را کلید زد و به همراه آلسعود آشکارا جمهوری اسلامی ایران را برهمزننده ثبات منطقه و حامی تروریسم نامید. بحران در سوریه، عراق، بحرین، یمن، لیبی و افغانستان ادامه دارد و بحران قطع رابطه عربستان و چند کشور عربی با قطر که یکی از عمدهترین دلایل آن، رابطه قطر با ایران است، نیز شرایط منطقه را دشوارتر کرده است.
در سطح جهانی، خط و نشان کشیدنهای رئیسجمهور تازهکار آمریکا علیه ایران و تصویب تحریمهای جدید توسط سنای آمریکا علیه ایران، نشانههایی هستند که باید ما را به آمادگی هرچه بیشتر برای مقابله با توطئههای خارجی تشویق کنند. کلید خوردن عملیات تروریستی در داخل ایران توسط گروهکهای تکفیری هر چند توسط مسئولین نظام کماهمیت دانسته شد، ولی نشانه ورود ناتوی عربی به بخش عملی توطئه علیه ایران است؛ توطئهای که قطعاً آمریکا و رژیم صهیونیستی با آن هماهنگ هستند و در طراحی و پشتیبانی آن سهم دارند.
در چنین شرایطی است که در داخل کشور به یکپارچگی و انسجام نیاز داریم و نباید زمینه برای دو قطبی شدن جامعه فراهم شود.
همواره انتخابات همانند یک عمل جراحی است که عوارضی دارد و باید بعد از پایان رقابتها به تدریج برطرف شود همانگونه که سپری شدن دوران نقاهت عمل جراحی نیز به زمان نیاز دارد. درست است که انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم در کشور ما با ناهنجاریهایی مواجه بود که در شأن نظام جمهوری اسلامی نبود، ولی هرچه بود گذشت و مردم با آراء بالای خود فردی را به عنوان رئیسجمهور دوازدهم انتخاب کردند و اکنون او مسئولیت قوه مجریه را برعهده دارد و همه باید با کنار گذاشتن اختلافات و بگومگوها، به او برای انجام وظایفی که طبق قانون اساسی برعهده دارد و برای مقابله با توطئههایی که علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و کشور و مردم در جریان است کمک کنیم.
خوشبختانه خود رئیسجمهور روحانی نیز بعد از انتخابات بارها و از جمله در دیدار کارگزاران نظام با رهبری بر این نکته تأکید کرده است که رقابتها پایان یافته و اکنون نوبت رفاقت است و کسی به عنوان منتخب ملت رئیسجمهور همه مردم است و به خط و جناح خاصی تعلق ندارد.
این، یعنی پرهیز از دو قطبی کردن جامعه که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در دیدار کارگزاران بر آن تاکید ویژه داشتهاند. بدین ترتیب، اکنون نوبت رقبای انتخاباتی رئیسجمهور است که لحن کلامشان را تغییر دهند و سخن از همکاری و همدلی به میان بیاورند و زمینه را برای انسجام هرچه بیشتر جامعه فراهم سازند. همه باید خطر دو قطبی شدن جامعه را جدی بگیرند و با آنچه تاکنون پیش آمده مقابله کنند و تلاش همهجانبه برای وحدت را محور گفتارها و اعمال خود قرار دهند.
امروز به «دوقطبی زدایی» نیاز مبرم داریم و باید عوارض منفی تبلیغات انتخاباتی، که جامعه را به طرف دو قطبی شدن سوق داده بود، را بزدائیم. کسانی که مردم را به ۹۶ درصدی و ۴ درصدی تقسیم کردند و کسانی که آراء عدهای از مردم را آراء حلال و آراء عدهای دیگر را حرام دانستند، خواسته یا ناخواسته جامعه را به دو قطب تقسیم کردند. این تقسیمبندیها با آن همه تشویق مردم برای حضور در پای صندوقهای رأی حتی کسانی که به نظام و مسئولین آن ایراد و اعتراض دارند، منافات دارد.
مردم، در عین حال که مطالبات مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارند اما همه بر این نکته متفقند که منافع ملی باید در چارچوب نظام جمهوری اسلامی حفظ شود و رئیس جمهوری که با آراء اکثریت مردم انتخاب میشود، انجام این وظیفه را برعهده دارد. درست است که در چگونگی اجرای ممکن است اختلاف سلیقههایی وجود داشته باشد اما منافع ملی و آنچه قانون اساسی به عنوان میثاق ملی مقرر داشته محور برنامهها خواهند بود. وفاداری آحاد مردم و جناحها و مسئولین به قانون اساسی، میتواند ضامن وحدت و انسجام جامعه و راهکار مناسبی برای دوقطبی زدایی باشد.