- اولویت الان مطالبات عمومی مردم است که نامزدها در انتخابات ریاستجمهوری مطرح کردند و اگر به این مطالبات جواب داده نشود و دولت برای رفع این مطالبات گام برندارد اصل کل نظام با مشکل روبهرو میشود.
- اصولگرایان که دیگر نقشی ندارند. دولت باید جوابگو باشد. الان دولت مستقر دوباره روی کار آمد و تلاشهایش برای این که در دستگاه اجرایی کشور باقی بماند، جواب داد. اوست که باید پاسخ مطالبات را بدهد.
- روحانی کدام دست را دراز کرد؟ یک دست را دراز میکند اما با دست دیگر به همه وزرا و مسئولان دولتی فرمان میدهد که هر کس به من رأی نداد، از بدنه مدیریتی دولت بیرون گذاشته شود. این که دست دادن نشد. دست دادن وقتی است که حتی از عناصر رقیب در بدنه مدیریتی دولت استفاده کند، نه آن که به وزیر خود بگوید، هر کس به من رأی نداد، از تشکیلات خود اخراجش کنید.
- وزن اصولگرایان در کابینه دوازدهم نسبت به کابینه یازدهم قطعا کمتر میشود. بر خلاف وعدهای که آقای روحانی داد فکر نمیکنم اصلاحطلبان اجازه دهند به وزن اصولگرایان در حد ۱۶ میلیون رأیی که داشتند، توجه شود.
- ممکن است دولتیها در مقابل زیادهخواهیهای اصلاحطلبان مقاومتی انجام دهند اما باید دید این مقاومت چقدر دوام دارد. بالاخره دولتیها خودشان را مدیون آرای پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان میدانند. حالا چقدر بتوانند مقاومت کنند، بستگی به خودشان دارد اما در مجموع فکر نمیکنم وضعیت اصولگرایان در کابینه بهتر از دولت یازدهم باشد.
- خدمتی که آقای رحمانی فضلی به اصلاحطلبان کرد، فکر نمیکنم حتی خود اصلاحطلبان نیز میتوانستند چنین خدمتی را انجام دهند ولی نوعا اصلاحطلبان طوری هستند که اگر انگشت عسلی را هم در دهانشان بگذارند، باز گاز میگیرند.
- در مجموع خدمتی که رحمانی فضلی به اصلاحطلبان کرد هیچ کس دیگری انجام نداد.
- موتلفه از این انتخابات یارگیری بسیار خوبی کرد و عناصر بسیار نخبه در سطوح بالای علمی به حزب گرایش پیدا کردند. باید با برنامهریزی بتواند این حجم جدید طرفدار را جذب و سازماندهی کند. بنابراین کارش خیلی بیشتر و گستردهتر از گذشته میشود.
- این یارگیری جدید حداقلش همان جمعیت طرفدار آقای میرسلیم است. اینها هم بدنه حزب و هم افراد جدیدی در قشرهای دانشگاهی و نخبه بودند که طرفدار شدند.
- حزب موتلفه اهدافی داشت که تحقق پیدا کرد. چنین توقعی نداشتند که حتما پیروز شوند. از ابتدا هم این مسئله برایشان روشن بود که با وجود رئیسجمهور مستقر که همه امکانات دستش است و از چندین سال قبل دارد روی افکار مردم کار میکند، امکان پیروزی بعید به نظر میرسد.
- کنگره حزب موتلفه هر سه سال یک بار برگزار میشود و گردش نخبگان صورت میگیرد. بنابراین ما هیچ توقفی روی افراد مسن نداشتیم بلکه به طور مرتب شورای مرکزی در حال جوانتر شدن است و افراد جدید وارد چرخه شورای مرکزی و تصمیمگیری میشوند و این فرآیند مطلوبی است که دارد در داخل حزب طی میشود.
- طبیعتا انتخاب دبیر کل با شورای مرکزی است و آقای میرسلیم بالاترین رأی را در کنگره آورد ولی پذیرفتن مسئولیت دبیر کلی به حضور تماموقت احتیاج دارد. به هر حال هر کسی بخواهد این مسئولیت را بپذیرد، باید فارغ از مسئولیتهای دیگر باشد. طبیعتا اگر آقای میرسلیم بخواهد چنین مسئولیتی را بپذیرد که تاکنون نپذیرفته به لحاظ درس و دانشگاه و مسئولیت های دیگری که دارد تماموقت نمیتواند در حزب باشد. لذا این مسئله (دبیر کلی موتلفه از سوی میرسلیم) شاید در حال حاضر امکانپذیر نباشد.»