زبلخان نام مجموعه کارتونی سیزده قسمتی تولید کشور لهستان است که وقتی من نوجوان بودم از برنامه کودک تلویزیون در دهه 1360 پخش میشد.
تدبیر24»زبلخان شکارچیای است که به سفارش دیگران برای شکار حیوانات میرود و در نهایت دست از پا درازتر باز میگردد. کارتون زبلخان نشان میدهد چگونه این شکارچی فهم عمیقی از رفتار حیوانات ندارد، زمان و مکان را نمیشناسد، با پیچ و خمهای جنگل آشنا نیست و تنها به قابلیتهای خود مینازد و دست آخر شکست میخورد. زبلخان دائم تکرار میکند: «زبلخان اینجا، زبلخان آنجا، زبلخان همهجا»، ولی در نهایت هیچ شکاری به دست نمیآورد. زبلخان استعاره نسبتا دقیقی برای فهم پوپولیستهاست. پوپولیسم مسائل پیچیده را سادهسازی میکند. پوپولیستها نمیگویند اگر این کار را انجام میدهند با چه هزینه و پیامدی انجام خواهد شد. پوپولیستها، متغیر زمان را از عرصه سیاستگذاری، اقتصاد و جامعه حذف میکنند. ما اگر زمان را از سیاست و سیاستگذاری بگیریم، دچار خطای بزرگی میشویم. پوپولیستها منافع کوتاهمدت را به منافع بلندمدت ترجیح میدهند. این کار زمانی ممکن است که سه پیشنیاز قبلی در نظر گرفته شود. گرایش پوپولیستی در عرصه سیاست به طور کلی، در همه جهان وجود دارد و پوپولیسم تنها ویژگی جهان در حال توسعه نیست. پوپولیستها در شرایط غیر نرمال ظهور میکنند؛ وقتی بحران اقتصادی-اجتماعی فرامیرسد یا جامعه خود را در بحران احساس میکند، ظهور میکنند. جامعه ایران به دلیل توسعه نیافتگی و انباشته شدن مطالبات بیپاسخ، مستعد بروز پوپولیسم است. این ظرفیت تا زمانی که جامعه قابلیتهای توسعهای بسیار بیشتر از سطح فعلی پیدا کند همواره وجود خواهد داشت و البته هرگز از بین نمیرود. چهار عامل در ایران میتواند در ظهور پوپولیسم دخالت مستقیم داشته باشد؛ توسعه نامتوازن در ایران میتواند یکی از زمینههای بروز پوپولیسم باشد. نقاطی از ایران مثل کلانشهرها و تهران از توسعهای نسبی برخوردار هستند ولی بخش اصلی کشور از مواهب توسعه برخوردار نیست. نکته مهم اینکه در تشیع هم بر عدالت صحه گذاشته شده و در نهایت، احساس بیعدالتی میتواند اثر سهمگینی بر جامعه ایرانی بگذارد. مدلی از توسعه در ایران بهکار گرفته شده که نسبت به حمایتهای اجتماعی از گروههای آسیبپذیر بیتوجه یا در حمایتهایش ناکارآمد بوده است. در دوره جنگ به این مساله توجهی نشد یا ظرفیت و امکانی برای توجه وجود نداشت. دولت سازندگی از مدل اقتصادی ناسازگار با حمایت اجتماعی چندلایه و مؤثر استفاده میکرد، در دوره اصلاحات اصلاح ساختارها بازنمایی و در دوره احمدینژاد هم اصلاح نشد. رشد اقتصاد در ایران بعد از انقلاب خیلی پایین است؛ در خیلی از سالهای بعد از انقلاب رشد اقتصادی از رشد جمعیت پایینتر است و ما هنوز به درآمد سرانه سال 1355 نرسیدهایم، اما بخشی از جامعه در این سالها خیلی ثروتمندتر شدهاند. حس کلی نابرابری با رشد اقتصاد پایین تشدید میشود. جامعه ایران در نهایت با بحرانهایی چون تحریم هم روبهرو بوده است. مدل توسعه و سیاستهای اقتصادی دولتها در ایران بهویژه دولتهای نهم و دهم، ایران را با وضعیت نامطلوبی روبهرو کرد. خلاصه اینکه فقر و احساس بیعدالتی بستری برای پوپولیسم است. دولتهایی که نمیخواهند پوپولیسم تکرار شود و جامعه به مسیر گذشته برگردد باید توسعه پایدار ضد فقر را پیش ببرند و همزمان اجازه دهند جامعه مدنی و بخش خصوصی در ایران رشد کند.
محمد فضلی، جامعه شناس