به گزارش تدبیر24به نقل از مهر، راهاندازي شعبههاي شماره 2 يا پرديسهاي دانشگاهي خودگردان يا همان دانشگاههاي پولي طي چند سال گذشته با اين توجيه که در گذشته بسياري از جوانان به دليل نبود امکان تحصيل در دانشگاههاي داخل، به خارج از کشور مهاجرت کرده و علاوه بر تحصيل در دانشگاهها و کالجهاي بسيار ضعيف، دچار مشکلات بسياري مي شدند، در دستور کار وزارت علوم قرار گرفت . وزارت علوم اعلام کرده بود که مجوز قانوني راه اندازي پرديسهاي پولي در قانون برنامه پنجم توسعه آمده است که وزارت علوم با يک شيب ملايم دراين زمينه وارد شده است.
در ابتدا قرار بود اولويت راه اندازي پرديسهاي خودگردان که از شهريه دانشجويان اداره ميشود با دانشگاههاي مادر باشد اما به تدريج اکثر دانشگاهها از اين امتياز برخوردار شدند، اين پرديسها که قرار بود از مهاجرت نخبگان جلوگيري کند به منبع درآمدزايي براي دانشگاهها تبديل شد به طوريکه برخي از دانشگاهها تا 4 پرديس نيز راه اندازي کردند. بررسي وضعيت شهريه پرديسهاي خودگردان نشان ميدهد که شهريه هر دانشگاه در دوره کارشناسي ارشد و دکتري متفاوت است، متوسط شهريه رشتههاي کارشناسي ارشد از 15 ميليون تا 20 ميليون است که شهريه رشتههاي کارشناسي ارشد علوم انساني بين 15 تا 17 ميليون تومان و شهريه مابقي رشتههاي کارشناسي ارشد بين 17 تا 20 ميليون تومان است. شهريه دورههاي دکتري هم از 30 ميليون تومان تا 55 ميليون تومان است که بازهم شهريه رشتههاي دکتري علوم انساني بين 30 تا 45 ميليون تومان و ساير رشتهها 50 تا 55 ميليون تومان است. تنها دانشگاهي که شهريه پرديس خودگردان رشته کارشناسي ارشد آن نسبت به ديگر دانشگاهها کمتر است داشگاه سيستانوبلوچستان است که شهريه دوره کارشناسي ارشد پرديس خودگردان اين دانشگاه 10 ميليون تومان معادل شهريه دوره کارشناسي پرديس خودگردان دانشگاه صنعتي شريف است.
براساس آمار موجود 40 پرديس خودگردان (پولي) طي چند سال اخير در دانشگاهها راه اندازي شده است و دانشگاه صنعتي خواجه نصيرالدين طوسي، دانشگاه صنعتي اصفهان، دانشگاه اصفهان (دو پرديس خودگردان ) و دانشگاه هنر اصفهان از دانشگاههايي هستند که متقاضي راه اندازي پرديس خودگردان هستند که در آينده نزديک پرديس خودگردان آنها نيز راه اندازي خواهد شد.
درست است که ايجاد چنين شعبي توسط دانشگاهها در برنامه پنجم توسعه آمده است اما رشد گسترده آنها در دولت دهم و اعطاي مجوزهاي بي رويه به دانشگاهها ميتواند جاي انتقادهاي زيادي را باز کند. از کيفيت و نحوه پذيرش دانشجو در اين دانشگاهها که بگذريم اکنون به جرأت گفت طي يک سال گذشته، هدف اصلي دانشگاهها از راهاندازي اين شعب را ميتوان درآمدزايي عنوان کرد. شايد راه اندازي اين شعب بتواند دردي را از دردهاي نظام آموزش عالي تسکين دهد اما بهتر نيست تلاش براي تحقق همان شعار قديميو تکاپوي دانشگاهها در اين راستا يعني ارتباط با صنعت و بيرون از دانشگاه، سرلوحه کار دانشگاهها قرار بگيرد که از اين طريق هم درآمدزايي به شکلي کيفي و اساسي صورت ميگيرد و هم نيازهاي کشور برطرف ميشوند. اگرچه راهاندازي پرديسها نيز براي پاسخگويي به نياز خيل عظيم متقاضي تحصيل در آموزشعالي مفيد است، اما پيش رفتن در اين مسير آن هم با چنين سرعتي که ماحصل آموزشعالي دولت دهم است، ميتواند هشداري براي چالشهاي آينده باشد