انتخابات ریاست جمهوری 96 با رای اعتماد مجدد اکثریت ملت ایران به آقای دکتر روحانی پایان یافت. پیام این مشارکت سیاسی شفاف بود: مردم خواستار اجرای سند چشم انداز 1404 هستند که تعامل سازنده با جهان شاه بیت آن است و در سال 82 توسط عالی ترین سطوح تصمیم گیری حکومت به تصویب رسیده و پیش بینی نموده که جمهوری اسلامی ایران (تا 8 سال دیگر) به قدرت اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه) تبدیل شود.
تدبیر24»اینک، با پایان یافتن فضای تبلیغاتی و عبور از دوران رقابت کاندیداها و
در آستانه تنفیذ رای مردم و سپس معرفی کابینه، توجه به چند نکتهی اساسی
برای تحقق این هدف ضروری ست:
1- جریان سیاسی مقابل دولت یک طیف است، شبیه یک طیف رنگ - از ملایم و
متعادل گرفته تا تند و آتشین و هنر تیم رئیس جمهور این است که ضمن حفظ
فاصله با افراطگرایان، میانهروها را جذب نماید و از رهگذر همافزایی، راه
اعتدالگرایی و توسعه را در مسیر تعامل ادامه دهد.
2- تعامل یک پدیده صوری یا دستوری، یا نمایشی و ابزاری نیست و به صورت یک
تاکتیک سیاسی هم نباید مورد استفاده قرار گیرد. تعامل یک ضرورت استراتژیک
است و هنگامی نتیجه میدهد که از سطح جهانی به داخلی رسیده و سپس در همه
سطوح ملی تا پایینترین ردههای اجتماعی برقرار گردد.
تعامل اگر به همبستگی اجتماعی منتهی نشود، نتیجهبخش نخواهد بود و همبستگی
اجتماعی وقتی محقق میشود که مردم فراتر از حضور در انتخابات و
راهپیماییها، عملاً در اداره امور جامعه مشارکت کنند و شاه بیت مشارکت ملت
- دولت و معیار سنجش همبستگی ملی نیز در حوزه اقتصادی مشخص میشود.
3- اندک سالاری و الیگارشی حاکم بر اقتصاد کشور، خواه در انحصار عدهای
تاجر و بازرگان بوده، یا در انحصار برخی نهادها، بانکها و بنگاههای
خصولتی قرار داشته باشد، تبعاتی دارد که کمترین آنها کاهش سرمایه اجتماعی
است.
4- بهترین راه برون رفت از کلاف سردرگم اقتصاد که بر همه سطوح فرهنگی،
سیاسی و اجتماعی سایه افکنده، احیای اعتماد عمومی و مشارکت مردم است و تا
اقتصاد مردمی نشود، این مشکلات برطرف نخواهند شد.
5- راه بازگشت اعتماد عمومی به اقتصاد، از مسیر حاکمیت بدون منازع و بدون
استثناء قانون میگذرد. در جامعهای که افراد میتوانند با استفاده از
رانتهای سیاسی و اقتصادی و زد و بند با برخی مدیران و بنگاه داران و
صاحبان قدرت، طی مدت کوتاهی به سرمایه و درآمدهای دهها میلیون دلاری و صعود
به راس هرم اقتصاد برسند، اعتماد عمومی شکل نخواهد گرفت و در چنین فضایی
نمیتوان از آرمانهای معنوی و مقدس سخن گفت و از میلیونها نفر مردمی که
در خوشبینانهترین وضعیت، به سختی در ماه معادل 250 دلار درآمد دارند، توقع
مشارکت و همراهی داشت.
6-اگر میخواهیم همه از سینهکش دشوار این کوه بالا بروند، باید راه معدود
کسانی که از مسیرهای انحرافی به قله میرسند را بست، و اِلا تا این مردم به
قله برسند، چیزی و جایی باقی نمانده است.