قرارداد اخیر با شرکت نفتی توتال از استاندارد بالایی برخوردار است.
تدبیر24»سهم ایران از سرمایهگذاری اولیه این پروژه حدود30درصد، سهم چینیها 20درصد و سهم فرانسه 50درصد خواهد بود، اما سود حاصل از این قرارداد بین شرکت نفت ایران و توتال فرانسه مساوی تقیسم میشود. بعد از انعقاد این قرارداد شاهد استعماری خواندن آن از سوی دلواپسان بودیم. مخالفان امضای قرارداد با توتال بیش از هر چیز دلواپس منافع خود هستند. مخالفان این قرارداد هشت سال ریش و قیچی را بهطور کامل در اختیار داشتند؛ اشخاصی که در برابر انحلال سازمان مدیریت و شورای اقتصادی، رئیس دولت سابق را تشویق کردند و با چند برابر شدن قیمت نفت بیشترین درآمد حاصل از فروش نفت طول تاریخ ایران را به کف آورده و از آن در جهت توسعه پایدار استفاده نکردند. در آن زمان دلواپسان فرصت کافی در اختیار داشتند که در برابر قطر کوچک قد علم کنند و از میدان مشترک پارس جنوبی بهگونهای بهرهبرداری کنند که ایران برای سالیانسال از قطر عقب نماند و ثروت عظیمی از داراییهای ایران توسط قطر از میدان پارس جنوبی تخلیه نشود. در آن زمان دلواپسان کجا بودند؟ مساله در توتال تنها منافع حاصل از اجرای این قرارداد نیست، بلکه مهم این است که تعطیل و معطل ماندن این قرارداد موجب بهرهبرداری بیشتر قطر از این منبع مشترک خواهد شد. گویا دلواپسان با مخالفت با توتال سود بیشتر قطر را در مقابل منافع ملی ایران میپسندند. آنها مرتبا اعلام میکنند چرا با توتال که درگذشته پارس جنوبی را رها کرده، قرارداد نفتی امضا شده است؟ گویا فراموش شده که توتال به چه علت از ایران رفت. بهانه خروج توتال از پارس جنوبی را ارباب دلواپسان، محمود احمدینژاد، به وجود آورد. ادبیات محمود احمدینژاد باعث اعمال تحریمهای بینالمللی علیه ایران شد و شرکتهای نفتی خارجی تحت فشار تحریمهای شورای امنیت ناچار به خروج از ایران شدند. تعطیل کردن پروژههای اجرایی در فازهای مختلف پارس جنوبی و به حداقل رساندن برداشت از این میدان در دوران دولتی صورت گرفت که همین دلواپسان از آن حمایت میکردند. مگر اکنون صادرات نفت ایران با یکسوم قیمت آنروز و سه برابر نشده و کمکاری دولت سابق در حوزه نفت و گاز توسط همین دولت جبران نشده است؟ مگر پالایشگاه ستاره خلیجفارس که میلیاردها دلار در آن سرمایهگذاری صورت گرفته در دولت گذشته با تعطیلی مواجه نشد؟ مگر نه اینکه اکنون این پالایشگاه با نظارت دولت در حال به بهرهبرداری رسیدن است؟ ایران در ابتدا باید توان علمی را کسب کند، سپس مشارکت در تولید را یاد بگیرد، وگرنه مرحوم مصدق با افتخار نفت را ملی کرد، اما در زمان برداشت از چاههای نفتی درمانده بود. چون تخصص لازم برای برداشت نفت در ایران وجود نداشت. امروز تخصص ایران به مراتب از آن دوران بیشتر است، اما تاخیر طولانی در بهرهبرداری از پروژهها خسارتآفرینی بیشتری دارد. در نتیجه ایران نیاز دارد با سایر کشورها همکاری کند، اما دلواپسان این نیاز را جدی نمیگیرند، چون علاقهمند به دور زدن تحریمها برای صادرت نفت هستند. به بیان عامیانه آنها بیشتر به دنبال دوردور کردن در اقتصادند. توتال قرارداد موفقی است که در آن ایران، فرانسه و چین مشارکت دارند. آنچه مطرح میشود این است که توتالی که در قطر ذینفع است، در ایران رقیب خود خواهد شد. قطعا اگر این قرارداد از سرمایهگذاری آنها در قطر سودمندتر باشد آنگاه تمایل به انعقاد قرارداد با ایران افزایش مییابد. پس اگر سودمندتر نیست، چرا دلواپسان مخالفت میکنند؟ این قرارداد برای توتال باید سود داشته باشد. نباید با ذهنیت غیراصولی و بیتوجه به منافع ملی به این موارد نگاه کرد. چون با این طرز تفکر ایران هم دچار فروپاشی خواهد شد. باید پذیرفت که شرکتهای خارجی باید در ایران سود برند. سود بردن سرمایهگذاران خارجی باعث سود بردن کشور خواهد شد. براساس قرارداد اخیر شرکت ایجادشده تابع ایران است و باید منافع مالکانه ایران را بپردازد و هزینههای تولید در ایران خرج خواهد شد. ایران باید بتواند در این سالها بر توانایی خود افزوده تا در آینده بیش از پیش سهیم باشد. تاخیر انداختن بهرهبرداری از میدان مشترک پارسجنوبی در تضاد با منافع ملی است.
فریدون مجلسی، کارشناس مسائل بین المللی