جدایی عمارحکیم از مجلس اعلا و اعلام تشکیل جریان حکمت ملی، تحولی راهبردی و تاثیرگذار بر سیاست خارجی ایران بوده و میتواند سرآغاز گام برداشتن برای ظهور عراق نوین باشد.
تدبیر24»عراق پس از استقلال و عراق پس از صدام، هیچگاه نتوانست از هویت قومی و مذهبی عبور کرده و به هویت ملی واحد دست یابد. نه حاکمیت طولانیمدت اهل تسنن و نه حاکمیت کوتاهمدت اهل تشیع، نتوانست عامل ظهور عراق قدرتمند شود. عراقی که جهان و منطقه با آن آشناست بیش از هویت عراقی درگیر هویت شیعی، سنی و کرد بوده و همچنان در تعریف و دستیابی به هویت عراقی از درون و بیرون دچار چالش و مناقشه است. حکیم بهعنوان یکی از نمایندگان قویترین عناصر قدرت در عراق، با جدایی از مجلس اعلا و پیریزی تشکل جریان حکمت ملی میرود طلیعهدار عبور عراق از تعلقات قومی و مذهبی و ورود به هویت ملی شود. اگر حرکت حکیم عمومی شده و به بار بنشیند، آنگاه میتوان به ظهور عراق قدرتمند امیدوار بود. پیروزی نظامی در موصل، با حرکت سیاسی حکیم میتواند در عراق به تضعیف یا کمرنگ شدن نقش کانونی مذهب و تقویت هویت ملی در عراق منجر شود. البته تعریف این هویت واحد برای عراق همچنان با چالش عربی-کردی مواجه است که با تدبیر و بهکارگیری عقلانیت و خرد جمعی، میتوان برای آن راهحل میانه یافت. در بینالنهرین دور شدن از تعصبات و تعلقات قومی و مذهبی، پیشنیاز هر اقدامی برای عراقی شدن است. عراق و عراقی تا زمانیکه خود را شیعی، سنی و کرد معرفی نماید، نمیتواند به هویت واحدی که لازمه رسیدن به وحدت است دست یابد. از این منظر اقدام سیدعمار حکیم در جدایی از مجلس اعلا و تشکیل جریان حکمت ملی میتواند مقدمه عبور از تعلقات مذهبی و ورود به هویت ملی در عراق باشد. اگر حکیم را در این اقدام، دیگر عناصر قومی و مذهبی در عراق همراهی نمایند (اخبار دریافتی حاکی از این همراهی است) نهتنها عراق از خطر تجزیه رهایی مییابد، بلکه میتواند در بلندمدت تبلور دموکراسی در خاورمیانه شود. تحول آغازشده توسط حکیم تبعات مختلف داخلی و خارجی خواهد داشت که در جای خود باید به آن پرداخت. یکی از مهمترین تبعات جدایی حکیم از مجلس اعلا و تشکیل جریان حکمت ملی، تغییر روابط حکیم و همفکرانش با ایران خواهد بود. دور شدن از ایران یا بازتعریف روابط در قالبی جدید و همچنین نزدیک شدن به عربستان میتواند ازجمله تبعات تشکیل جریان حکمت ملی توسط حکیم در عراق باشد. در صورت موفقیت حرکت آغازشده توسط حکیم در عراق، این تحول در میان شیعیان لبنان نیز میتواند تاثیرگذار و همراه با تبعات باشد. به نظر میرسد متولیان سیاستخارجی ایران از هماینک باید نسبت به تبعات تحولات در عراق و آثار آن، اندیشیده و برای مواجهه با آن نقشهراه تهیه کنند. نکته آنکه پس از صفویه قدرت تاثیرگذاری ایجابی و سلبی ایران در عراق از نگاه هیچ ناظر خارجی پنهان نبوده و نیست، اما این نفوذ همواره با فرازونشیب و ملاحظات مختلف همراه بوده است. عراق دیروز دشمن بود و امروز دوست راهبردی ایران است. نه دشمنی دیروز و نه دوستی امروز عراق را همیشگی نپنداریم و با نگاه چندوجهی بر واقعیتهای حاکم بر صحنه سیاست در عراق، قبل از اجبارها، خود ضرورتهای تغییرات را دریافته و آن را مدیریت کنیم.
صادق ملکی، کارشناس و تحلیلگر ارشد سیاسی