تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۸۶۶۵۶
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۷

شوهرم به من خیانت می‌کرد!

زن جوان وقتی از خیانت همسرش باخبر شد، در جریان مشاجره شدید و درگیری خونین او را با چاقوی آشپزخانه کشت. عامل جنایت خانوادگی، صبح دیروز پس از انتقال از زندان به دادگاه کیفری یک استان تهران، پای میز محاکمه ایستاد.
تدبیر24»بیست و چهارم تیر سال پیش، در جریان مشاجره خونین زن و شوهری در آپارتمانشان واقع در خیابان سبلان تهران زن جوان در حالی که دست‌هایش آلوده به خون همسرش بود با پلیس تماس گرفت و گفت: «من شوهرم را کشته‌ام.»

با اعتراف لیلای 34 ساله به قتل شوهرش، بازپرس جنایی پس از بازجویی‌های لازم او را به زندان زنان انتقال داد. جلسه محاکمه این زن صبح دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری به ریاست قاضی قربانزاده و با حضور قاضی غفاری - مستشار ارشد دادگاه - برگزار شد. ابتدا نماینده دادستان متن کیفرخواست علیه متهم را که به قتل عمد شوهرش اعتراف کرده بود قرائت کرد. سپس وکیل خانواده مقتول به نمایندگی از آنها در دادگاه حضور یافت و خواستار قصاص زن جوان شد.

آنگاه لیلا پای میز محاکمه ایستاد تا از خود دفاع کند. او گفت: چند وقتی بود که به تماس‌های تلفنی شوهرم فریدون، ظنین شده بودم تا اینکه فهمیدم با دختر جوانی دوست شده است. سر همین مسأله چندین بار با هم درگیر شدیم به‌طوری که ذهنم دیگر به هم ریخته بود. ما یک دختر پنج‌ساله داشتیم و هر وقت به جدایی فکر می‌کردم خودم را در بن‌بست می‌دیدم.

این زن ادامه داد: روز حادثه فریدون پس از مشاجره لفظی کتکم زد و من که دیگر جانم به لبم رسیده بود و نمی‌توانستم سایه سنگین یک دختر را که شوهرم تمام اوقاتش را با او می‌گذراند تحمل کنم به آشپزخانه رفتم که چشمم به چاقو افتاد. آن را برداشتم و با پریشان‌حالی به شوهرم حمله کردم و ضربه‌ای زدم. من هیچ وقت قصد کشتن همسرم را نداشتم و در آن لحظه فقط می‌خواستم او را بترسانم چون مرا بشدت کتک زده بود. حالا هم از مرگ هیچ ترسی ندارم اما تنها نگرانی‌ام، سرنوشت نامعلوم و مبهم تنها دخترم است. به همین خاطر از خانواده شوهر مرحومم و قضات دادگاه عاجزانه درخواست دارم مرا به خاطر دخترم وبه خاطر جوانی‌ام ببخشند. من از وقتی بازداشت شده‌ام نتوانسته‌ام براحتی دخترم را ببینم و روزها و شب‌هایم را با کابوس مرگ می‌گذرانم.

پس از پایان محاکمه، قضات وارد شور شدند تا حکمشان را درباره این زن صادر کنند.

برچسب ها: تدبیر24 شوهرم
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: