تدبیر24 : درحالی که در آییننامه اورژانس اجتماعی بر «تقویت مداخلههای اجتماعی و روانی قبل از مداخلههای قضایی- انتظامی» به عنوان یکی از مهمترین کارکردهای این اورژانس تاکید شده است، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی از مجهز شدن تمام تیمهای سیار اورژانسهای اجتماعی به گاز اشکآور تا پایان سال خبر داده است. اورژانس اجتماعی با هدف تسهیل دسترسی به خدمات اجتماعی برای افراد در معرض آسیب و آسیبدیده اجتماعی و کاهش پروندههای قضایی و انتظامی در سال 1378 راهاندازی شد و در سالهای اخیر خط تلفن 123 نیز راهاندازی شد تا خدمات با سرعت بیشتری ارائه شود. با وجود تبلیغات گستردهای که در سالهای 1387 و 1388 روی فعالیتهای این اورژانس انجام شد اما به گفته کارشناسان این فعالیتها تا نقطه مطلوب فاصله دارند. با این وجود، اعضای تیمهای اورژانس اجتماعی همواره در معرض خطر بودهاند و به گفته رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی، اعضای تیمهای اورژانس اجتماعی در دو تا سه درصد مداخلات با مشکلات جدی روبهرو شده و آسیبهای جسمی دیدهاند؛ این آسیبها به جز تهدید به اسیدپاشی و چاقوزدن به این افراد بوده است. وجود چنین خطراتی باعث شده در سالهای اخیر برخی مسئولان سازمان بهزیستی از مجهزشدن تیمهای اورژانس اجتماعی به باتوم و گاز اشکآور دفاع کنند؛ اتفاقی که به نظر میرسد مغایر با اهداف اورژانس اجتماعی و همچنین مغایر با نفس مداخلات اجتماعی برای کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی است. معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی با اشاره به اینکه هماکنون تیمهای سیار اورژانسهای اجتماعی در استانهای تهران، مشهد، اصفهان، فارس و خوزستان به گاز اشکآور مجهز هستند، به ایسنا گفته است: استفاده از گاز اشکآور به آموزش نیاز دارد و مجهزکردن تیمهای سیار به تدریج انجام خواهد شد و تا پایان سال به اجرا درمیآید. به گفته محمد نفریه، هماهنگیهای لازم با نیروی انتظامی نیز انجام شده تا در مواقع مورد نیاز با تیمهای سیار اورژانس اجتماعی همراه باشند. او همچنین به مصوبه هیات وزیران در ارتباط با تجهیز تیمهای سیار اورژانس اجتماعی به بیسیم، اشاره کرده و گفته است: این مصوبه به وزارت ارتباطات ارجاع داده شده و وزیر ارتباطات نیز دستورات لازم را در این زمینه صادر کرده است.
در این مورد رئیس اورژانس اجتماعی کشور در گفتوگویی میگوید: وقتی از مجهز شدن تیمهای اورژانس اجتماعی به گاز اشکآور حرف میزنیم به این معنا نیست که همه اعضای تیم چنین تجهیزاتی خواهند داشت بلکه بهصورت محدود گاز اشکآور در اختیار یک عضو تیم که آموزشهای ویِژه دیده است قرار میگیرد. مجید ارجمندی در پاسخ به این سوال که در این صورت چه تفکیکی میان پلیس و اورژانس اجتماعی خواهد بود، توضیح میدهد: بحث مطرح شده درباره اینکه کار اورژانس اجتماعی متفاوت از پلیس و بهطور کلی برخوردهای پلیسی در مداخلات اجتماعی زیانبار است، درست است و تجهیز تیمهای اورژانس بیشتر برای روحیه دان به اعضای این تیمهاست و ما با مداخلات پلیسی مخالف هستیم. او ادامه میدهد: در نظر بگیرید که همکاران ما در اورژانس اجتماعی به مناطق آسیبخیز میروند یا در موقعیتی حاضر میشوند که اوضاع متشنج است. آنها در سالهای اخیر مدام تهدید شدهاند و در مواردی کار به ضرب و شتم آنها انجامیده است. وقتی آنها نتوانند از خود دفاع کنند روحیه خود را از دست میدهند و نسبت به مداخله مقاومت میکنند. رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی در پاسخ به این سوال که آیا نمیشود با نیروی انتظامی هماهنگ شد تا در موارد خاص مداخله کنند، میگوید: نهایتا ما به این سمت حرکت میکنیم و به نظرم آنچه در رسانهها مبنی بر تجهیز تیمهای اورژانس اجتماعی به گاز اشکآور مطرح شده است مغایرتی با این ندارد؛ نباید اینطور فکر کرد که ما قصد داریم جای پلیس را بگیریم چراکه، در این صورت اعتماد به اورژانس اجتماعی از بین میرود.
شاهکلید انتقاد و اعتراض به تجهیز تیمهای اورژانس اجتماعی به گاز اشکآور و دیگر تجهیزات پلیسی در واقع چیزی جز این نیست که این تجهیزات اعتماد خدماتگیرندگان را از بین میبرد. با این وجود، به نظر میرسد برخی نارساییها نهایتا سازمان بهزیستی را به این نتیجه رسانده است که از این تجهیزات ولو محدود استفاده کند. رئیس انجمن مددکاری از این تصمیم انتقاد میکند و آن را مغایر با آییننامه اورژانس میداند. سیدحسن موسویچلک تصریح میکند: وقتی لازم باشد باید از پلیس کمک گرفت نه اینکه، اورژانس اجتماعی کار پلیس را انجام دهد. انتقادات یک مقام مسئول دیگر در زمینه مددکاری اجتماعی تا حدودی ساختار و عملکرد اورژانس اجتماعی را زیر سوال میبرد.مصطفی اقلیما در این گفتوگو میگوید: 123 و اورژانس اجتماعی خوب است به شرط اینکه بتواند طبق استانداردها فعالیت کند و دستش در زمینههای مختلف باز باشد. کسی که به 123 زنگ میزند دچار یک مشکل است اما، با ساختار فعلی به جای اینکه مشکل او حل شود مشکلی به مشکلاتش اضافه میشود. او مثال میزند: درنظر بگیرید یک مورد کودکآزاری گزارش میشود. اول اینکه وقتی تیم اورژانس اجتماعی به محل میرود، نمیتواند وارد خانه شود و نیازمند حکم قضایی است که ساعتها (بهطور معمول 24 ساعت) طول میکشد. بر فرض اگر آزاردهنده پدر کودکبوده و نیاز باشد او به دادگاه ارجاع شود باز مدت زمانی طول میکشد. فرض کنید همه این اتفاقات افتاد. پدر به زندان افتاد. حالا چه؟ تازه مشکلات خانواده شروع میشود چون کسی نیست خرج خانواده را بدهد و سازمان بهزیستی نهایتا میتواند ماهانه 30 یا 40 هزار تومان بپردازد. ریشه برخی نارساییها ساختار و سیکل معیوب است. به گفته این استاد دانشگاه اگر میخواهیم از اورژانس اجتماعی نتیجه بگیریم باید سازمان بهزیستی با سایر نهادها تعامل و همکاری داشته باشد حال آنکه میبینیم جزیرهای عمل کردن باعث میشود هرکس به جای انجام وظیفه خود، وظیفه دیگری را انجام دهد و اورژانس اجتماعی پلیس شود که باعث سلب اعتماد مردم است.
اقلیما همچنین به کاستیهای موجود در خود اورژانس اجتماعی هم اشاره میکند و میگوید: یک مشکل اساسی این است که اساسا اعضای تیمهای اورژانس اجتماعی مددکار اجتماعی نیستند. درصد پایینی از آنها تحصیلات و تخصص در زمینه مددکاری اجتماعی دارند و حتی در مواردی کارمندان سازمان بهزیستی برای اینکه بیکار نمانند به اورژانس اجتماعی منتقل شدهاند. به گفته او مددکار اجتماعی میداند چطور مداخله کند، حرف بزند و اوضاع را در کنترل بگیرد. او نیازمند باتوم و گاز اشکآور نیست اما، وقتی کسی که هیچ تخصصی در حوزه مددکاری اجتماعی ندارد مورد استفاده قرار گرفته اوضاع از کنترلش خارج میشود و حتی خودش در معرض تهدید و آسیب قرار میگیرد. وی تاکید میکند: باید تابع قانون بود و جایگاه خود را دانست. وظیفه مددکار اجتماعی با پلیس فرق دارد. هرکس باید وظایف خودش را انجام دهد. اگر واقعا تیمهای اورژانس اجتماعی به مناطق خطرناک میروند باید با پلیس هماهنگ شد تا حضور داشته باشد یا در اسرع وقت خودش را برساند نه اینکه نقش پلیس را به مددکار اجتماعی داد. اکنون 14 سال از زمان راهاندازی اورژانس اجتماعی میگذرد. به نظر نمیرسد این اورژانس حداقل استانداردهای لازم را کسب کرده باشد. هنوز وقتی با 123 تماس گرفته میشود در مواردی این سامانه پاسخگو نیست. مداخلات در اورژانس اجتماعی به سه دسته آنی، فوری و با فوریت کمتر تقسیم شده است. در اولی تیم مداخلهکننده باید در کمتر از نیم ساعت در محل حاضر شود. در دومی باید سه تا چهار ساعت طول بکشد و در سومی زمان بیشتری در اختیار اورژانس هست. این در حالی است که به گفته رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی هنوز پروتکل چگونگی مداخلات تدوین یا حداقل نهایی نشده است.