شهــردار شدن محمدعلینجفی خبر شیرینی برای مردم تهران بود. افراد دیگری نیز کاندیدای شهرداری پایتخت بودند که از تواناییهای بالایی برخوردار بودند.
تدبیر24»دخانم کولایی و آقای مهرعلیزاده نیز قادر بودند در جهت ارتقای شهر تهران در این جایگاه خدمت کنند. آنچه اهمیت دارد روند انتخاب شهردار جدید تهران بود که اساسا روند دموکراتیکتری نسبت به گذشته بود. حتی اگر در روند انتخاب نیز مانند گذشته، لابیهایی گسترده وجود داشته باشد و تصمیمات خارج از شورا گرفته شده باشد، برنامهمحوری گامی به پیش بود. اما چرا شهرداری محمدعلی نجفی میتواند خبر خوشی برای شهروندان تهرانی باشد؟ نجفی مدیری بسیار باهوش است و همچنین معادلات قدرت را میداند. کسی نمیتواند منکر این شود که شهردار پایتخت نمیتواند بهصورت ایزوله تنها کار اقتصادی و شهری کند. شهرداری تاحدی امکانات مالی و فرهنگی گستردهای در اختیار دارد که سبب شود اصحاب قدرت به آن چشم طمع بدوزند. اساسا یکی از مشکلات شهرداری با گرایشهای مختلف و در ادوار گوناگون، تسلیمشدن آنها در برابر توصیههای سیاسی و حزبی بوده است. از آقای نجفی میتوان انتظار داشت که این سهمخواهیها و طلبكاریها را از سر بگذراند و حتی به دوستان همحزبی خود نیز امتیازی بدون مبنا ندهد. آقای نجفی در کارنامه کاری خود سوابق فرهنگی دارد. وزیر موفق آموزش و پرورش و علوم بوده است. این سابقه فرهنگی برای شهرداری بسیار حائز اهمیت است. یکی از اصلیترین معضلات شهر تهران بافت تغییریافته آن است. تهران فعلی هیچهویت مشخصی ندارد. بافتهای سنتی آن در معرض نابودی است. برجسازیهای آن بر مبنای دریافت پول تراکم شکل گرفته است. اصول علمی در آن رعایت نشده است. از نجفی توقع میرود که اصلیترین هدف او ساماندهی بافت شهری تهران باشد. این موضوع، نگاهی فرهنگی لازم دارد، گرچه کاری دشوار است. گفته میشود در 12سال گذشته، تهران پیشفروش شده و اکنون امکانات مالی زیادی در اختیار شهرداری وجود ندارد؛ به همین دلیل نگاه فرهنگی شهردار در درجه بالاتری از اهمیت قرار میگیرد. همچنین در دوران آقایان غلامحسین کرباسچی و محمدباقر قالیباف شهردار مراکز فرهنگی مهمی را پایهگذاری کرد. در این مورد باید از کرباسچی و قالیباف تشکر کرد. بهلحاظ سختافزاری، فرهنگسراها، کتابخانهها و باغهای فرهنگی بسیاری در تهران وجود دارد. در این میان از آقای نجفی انتظار میرود به محتوای این مراکز توجه نموده و آنها را از حالت تشریفاتی درآورد و همچنین به جایگاهی برساند که نسل جوان امروز بتواند مشتریهای واقعی آنها باشد. بهنظر میرسد که تفاوت دید بسیاری میان جوانان و مدیران فعلی در بدنه مدیریتی کشور وجود دارد، بهگونهای که ادبیات و نیازهای یکدیگر را درک نمیکنند. در این بخش استفاده از نیروهای هنری و فرهنگی سنتی خروجی مثبتی ندارد و باید به خود این نسل فرهیخته جوان اعتماد کرد. اگر نگاهی به کافیشاپهای تهران و مشتریان فراوان آن انداخته و بررسی شود که تاچه اندازه این افراد میزبان جوانان تحصیلکرده و دانشاندوخته کشور هستند، بهترین ابتکارات فرهنگی را میتوان در همان کافیشاپها دید. فرهنگ، هنر، ادبیات و موسیقی تعریفی کاملا متفاوت با گذشته دارد که بهرغم برخی تبلیغات دلواپسان و متحجران با مبانی ارزشی، دینی و ملی ما منافاتی ندارد. آقای نجفی دارای خصلتی مهمتر از همه اینهاست. او در طول دورههای مدیریتی مختلفش مشهور به پاکدستی بوده است. البته شاید در مدیریت جمهوری اسلامی و با شعارهای اولیهاش اهمیت دادن به پاکدستی امر مهمی نمیبایست باشد، اما متاسفانه هست. پاكدستی عنصری كمیاب شده است. درطول دهه گذشته، فساد گستردهای اتفاق افتاده و متاسفانه در بخشهایی فساد نهادینه شده است. یواشکیهای سالهای پیش علنی شده است که این موضوع بسیار تاثربرانگیز است. شهرداری یکی از مهمترین مراکز مستعد فساد مالی بوده است. نقل و انتقال پولهای فراوان در امضاهای طلایی باقی مانده است. برای شهرداری مبارزه با فساد و ایجاد فضای قانونی و حقوقی بسیار اهمیت دارد. به این دلیل وقتی یکی از نقاط برجسته نجفی را پاکدستی بدانیم، اصلیترین نیاز شهرداری با وجود او برطرف میشود. توقع میرود آقای نجفی باسابقه پاکدستی فردی در شهرداری مراقب باندهای مافیایی فساد باشد. بهنظر میرسد این کار آسانی نیست. فساد مالی تنها دستبردن به بیتالمال نیست؛ فرصتها را نیز از انسانهای متخصص و بیادعایی که قصد کمک به شهر را دارند، میگیرد و در مواردی آنها نیز جذب مافیای فساد میشوند یا از دور خدمت به مردم کنار میمانند. در هر حال امید زیادی به این دوره از شهرداری وجود دارد. انتخاب اعضای شورای شهر پنجم بر اساس رویکردی سیاسی و فرهنگی بود. رقبای این لیست هم کاندیداهای بسیار مشهوری داشتند، اما هیچکدام از آنها برای حضور در شورای شهر رأی نیاوردند. این وظیفه اخلاقی آقای نجفی است که به تفکر و اندیشه و نیاز آنان که این شورا را انتخاب کردند، توجه کند. آرامش و آسایش دو شعار استراتژیک است كه از سوی آقای نجفی مطرح شده است و اگر شهردار به لوازم آن پایبند باشد، چشمانداز خوبی در انتظار شهر خواهد بود. برای تحقق اهدافی که آقای نجفی اعلام کرده، باید به سبک زندگی امروزی توجه شود و نباید متناسب با سبک زندگی سهدههقبل برنامهریزی کرد. آسایش و آرامش باید برآیند نیازهای جامعه باشد. آسایش و آرامش فرمایشی نیست و برآمده از توقعات جامعه است. امید میرود آقای نجفی شهرداری باشد که خودش و جامعه انتظار دارند. مدیران تازهنفس و جوان میتوانند به وی کمک کنند تا توقعات مردم برآورده شود.
سیدمحمدعلی ابطحی، فعال سیاسی و معاون دولت اصلاحات