اعتراف عجیب عروس قاتل

تدبیر24»اردیبهشت ماه سال 94، مأموران پلیس تهران از مرگ مشکوک مردجوانی در یکی از بیمارستان‌های شهر باخبر و در محل حاضر شدند. جسد متعلق به مردی 30 ساله به نام رامین بود که بر اثر ضربات چاقو کشته شده بود. همسر وی گفت: ساعتی قبل با شوهرم درگیر شدم و ناخواسته با چاقو به او ضربه زدم که کشته شد. بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم و او را به بیمارستان رساندیم، اما زنده نماند و فوت کرد. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، پرونده با موضوع قتل Murder عمد تشکیل شد. مأموران شیرین 25 ساله را بازداشت و به پلیس آگاهی منتقل کردند. او در بازجویی‌ها  گفت: پنج سال از زندگی من و رامین می‌گذشت و در این مدت بارها با هم درگیر شده بودیم. مشکل اساسی من با شوهرم بی‌توجهی‌های او بود که حتی با آمدن فرزندمان هیچ تغییری نکرد. متهم در شرح حادثه Incident گفت: آن روز وقتی شوهرم وارد خانه شد، مثل همیشه بدون هیچ‌توجهی روی مبل نشست و با تلفن همراهش مشغول شد.
ناراحت شدم و از او خواستم گوشی‌اش را کنار بگذارد تا با هم صحبت کنیم که این حرف او را عصبانی کرد و منجر به درگیری شد. طبق عادت مرا کتک زد، اما این بار خیلی شدت درگیری بالا گرفت. برای اینکه او را آرام کنم و بترسانم، به آشپزخانه  رفتم و چاقو را برداشتم. او پشتش به من بود که ناگهان برگشت و چاقو وارد سینه‌اش شد.  زن جوان در حالی که گریه می‌کرد، ادامه داد: نمی‌خواستم او را بکشم، اما او خیلی عصبانی بود و مرا به شدت کتک می‌زد. مقتول وقتی زخمی شد، خیلی زود به اورژانس زنگ زدم و همراهش به بیمارستان رفتم اما زنده نماند.
با اقرارها متهم، پرونده به اتهام قتل عمد تشکیل و به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم در جلسه رسیدگی هم ماجرا را شرح داد و گفت: قتل را قبول دارم، اما عمدی نبود. شوهرم مرا خیلی شدید کتک می‌زد، به همین دلیل چاقو را برای دفاع از خودم برداشتم تا او را آرام کنم که ناگهان برگشت و به سینه‌اش فرو رفت. در پایان هیئت قضایی بعد از شور بنا به دفاعیات متهم قتل را شبه‌عمد و زن جوان را به سه سال حبس و پرداخت دیه محکوم کرد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد، اما با اعتراض اولیای‌دم نقض و به شعبه هم‌عرض فرستاده شد.
صبح دیروز پرونده روی میز هیئت قضایی به ریاست قاضی قربان‌زاده قرار گرفت و بعد از قرائت کیفرخواست اولیای‌دم بار دیگر درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: من به زندگی‌ام علاقه‌مند بودم و شوهرم را دوست داشتم. اصلاً به خاطر علاقه‌ام بود که می‌خواستم بیشتر به من توجه داشته باشد، اما او مدام با تلفن همراه صحبت می‌کرد یا سرگرم اینترنت بود. باور کنید قصد کشتن نداشتم و برای دفاع از خودم دست به چاقو شدم و از قصد به سینه‌اش نزدم. متهم در ادامه گفت: در این مدت که زندان Prison هستم، بچه‌ام را ندیده‌ام و دلم برای او تنگ شده است. از خدا و بعد از خانواده شوهرم می‌خواهم مرا ببخشند و اجازه بدهند کنار فرزندم بمانم.