تدبیر24»این داستاننویس در گفتوگو با ایسنا درباره اینکه تبِ نوشتن از کجا نشأت میگیرد، گفت: هر کسی ممکن است بنا به دلایلی بنویسد. یک عامل مشخص و منفرد نیست که همه را وادار به نوشتن کند. ممکن است شخصی تفننی و به عنوان سرگرمی بنویسد، شخصی از روی بیکاری بنویسد و یا فردی به صورت مستمر ننویسد و گهگاه شروع به نوشتن کند.
او با بیان اینکه کلمه تب را برای نوشتن به کار نمیبرد، خاطرنشان کرد: تب یک هوس و انگیزه گذرا و فوری است و چه بسا زود فراموش شود. افرادی هستند که چند ماه و چند سال شوق نوشتن دارند و نوشتههایشان را برای دوستانشان میخوانند و ممکن است آنها را چاپ کنند، اما تعداد کسانی که نوشتن برای آنها حیاتی است، کم است.
اخوت درباره کسانی که یک کتاب منتشر میکنند و دیگر ادامه نمیدهند اظهار کرد: باز شدن فضای چاپ و نشر کتاب تنها کاری است که میشود برای کسانی که در کتاب اول باقی میمانند و به نوشتن ادامه نمیدهند، انجام داد. در واقع ارشاد بیش از اندازه سانسور نکند تا کسانی که نوشتن برایشان جدی است با هول و هراس ننویسند و خودسانسوری نکنند.
او افزود: اگر متنی با فکر نوشته شده و ساختارمند باشد، هر قسمتی از آن را که حذف کنند، به تمامیت نوشته لطمه وارد میشود. برخی از چاپ و نشر نوشتههایشان منصرف میشوند زیرا حاضر نیستند برای کسب مجوز به حذف چند صفحه از نوشتهشان تن بدهند. البته این موضوع برای کسانی صدق میکند که نوشتن برایشان جدی است و به راحتی نمیتوانند بخشی از نوشته خود را که احتمالا مدتها وقت صرف اندیشیدن، نوشتن و بازنویسی کردن آن کردهاند، کنار بگذارند.
این داستاننویس با بیان اینکه زمانی نوشتهها به نوشتههای عامهپسند و جدی تقسیم میشدند، اظهار کرد: امروزه این تقسیمبندی کارآیی ندارد، زیرا کسانی که کتاب و نشریه عامهپسند میخواندند اهل مطالعه و خواندن به معنای واقعی نبودند؛ در واقع آنها سرگرمی دیگری نداشتند، بنابراین هنگام بیکاری کتاب میخواندند یا سینما میرفتند که آنهم فیلمهای عامهپسند داشت. اما امروزه با توجه به ابزار رسانهای و سرگرمیهای گوناگون، عوام نیز کمتر وقتشان را صرف خواندن کتاب میکنند. در واقع در دنیای امروز، خواندن از سرگرمیهای عوام نیست.
او همچنین متذکر شد: کسانی که با هزینه خود اولین کتاب و چه بسا اولین و آخرین کتاب خود را چاپ میکنند، تصویری که از نویسنده شدن دارند، تصویر عوامانهای است و خیال میکنند اگر یک کتاب چاپ کردند آن هم به هزینه خودشان، عنوان نویسنده به آنها اطلاق شود، در حالیکه اینطور نیست و نویسنده کسی است که حرفه نویسندگی را برمیگزیند و نوشتن برایش حیاتی است؛ چه نوشتههایش را چاپ کند و چه نکند.
محمدرحیم اخوت در پاسخ به اینکه چگونه میتوان نارضایتی از میزان کتابخوانی در جامعه و رغبت زیاد به نوشتن را کنار هم قرار داد، اظهار کرد: علت این موضوع را نمیدانم، باید دلیل این موضوع را جامعهشناس ادبی و کسی که جامعهشناسی ادبیات خوانده است بگوید که به چه دلیل تعداد خوانندگان کمتر و چاپ کتاب بیشتر شده است.
او خاطرنشان کرد: عدهای نام خود را ناشر گذاشتهاند، درحالیکه به نظر من ناشر نیستند بلکه کسب و کار راه انداختهاند و با هزینه نویسنده، کتابشان را منتشر میکنند. من به دوستان جوان میگویم هیچگاه با هزینه شخصی خود تاب چاپ نکنید، زیرا ناشر فقط کتاب را چاپ میکند، به نویسنده میگوید کتابها را با خود ببر و کاری در جهت تبلیغ و توزیع کتاب نمیکند.
این داستاننویس در پاسخ به اینکه آیا کارگاههای نویسندگی در رغبت به نوشتن تأثیرگذار است یا خیر، گفت: برخی از کارگاهها که به صورت مدام برگزار میشوند، در ایجاد شوق خواندن و در آموزش نوشتن تأثیرگذارند.
او همچنین در پایان با بیان اینکه مطالعه از قدیمالایام سرگرمی عوام نبوده است، گفت: چرا میان این همه سرگرمی که در دنیا رواج دارد، سراغ خواندن کتاب بروند؟ شما چند نفر را میشناسید که خواندن برایشان مانند خوراک مهم باشد؟