نه از مغرضها که هر چه کنی، حرف خودشان را میزنند و تصمیم خودشان را حق مطلق میدانند. نه از لشکر بافندهها که بی ترس از خدا هر جایی دغل و دروغ میسازند و هر جمله و کلمهای را به لب میآورند. نه از قضاوتگران سرخود که دانسته و ندانسته هر تهمتی میزنند و هر بهتانی میبندند و نه از بددلهایی که از تماشای رنج دیگران لذت میبرند و از غصه بقیه شاد میشوند، توقعی ندارم.
من آزاده نامداری، از خواهران و برادران مومنم میخواهم که مرا عفو کنند و بدانند حقایقی هست که نمیدانند. شاید روزی برسد که دیگر نیازی به توضیح نباشد و همه چیز آشکار شود. من همواره مهر شما را در همه شرایط زندگیم فراموش نمیکنم و امیدوارم این بار هم درکم کنید.»