تدبیر24»در هفته دولت که مصادف شد با آغاز کار دولت دوازدهم بیشترین انتظار
مردم این است که مجموعه برنامهها و رویکردهای آقای روحانی و تیمی که قرار
است با ایشان کار کنند در راستای مطالبات عمومی کشور که بحث آزادیهای
فردی، مشارکتهای سیاسی، فعالیتهای مدنی و گشایش های اقتصادی، توسعه فضای
کسب و کار، حرکت به سمت توسعه پایدار که بتواند آینده قابل اطمینانی را
برای مردم فراهم کند را دولت آغاز کند.
حتما مردم شریف ما
انتظاراتشان را مطابق با واقعیات بیان میکنند. اما حرکت به این سمت و
برنامه ریزی به سمت این برنامهها نیازمند برنامه ریزیهای قویای دارد که
امیدواریم دولتمردان براساس رویکردی که مردم در انتخابات از آنها مطالبه
کردند و آنها هم وعدهاش را دادند قدم بردارند. در شعارها، برنامهها و
رویکرد رئیسجمهور این امید برای مردم مستتر بود که شاهد تحولات مفیدی
خواهند بود؛ با اجرایی شدن وعدهها مردم بیش از گذشته با دولت همراهی
خواهند کرد.
اگر این ناهمگونی و عدم انتظار در مجموعه بدنه دولت و
اقداماتشان وجود داشته باشد، گرایش، تمایل و همراهی مردم کمرنگ می شود و
دولت در پیشبرد برنامههایش در 4 سال پیشرو تنها خواهد ماند.
احزاب
و تشکلهای سیاسی شاکلهای هستند که باید برنامه، نگاه و رویکردی در مورد
موضوعات سیاسی کشور داشته باشند و متناسب با آن برنامه و دیدگاه، برنامهها
و رویکرد دولت را نقد کنند. واقعیت این است که تشکلهای سیاسی در جامعه ما
حرکتشان به سمت این ظرفیتسازی نیست. تیم رهبری احزاب و گروهها باید
آلترناتیوی داشته و برنامههایی را در حوزههای مختلف اقتصادی، سیاسی و
فرهنگی پیش ببرند و براساس آن از میان هوادارانش کادرسازی کند و اگر دولتی
همفکر این حزب و جریان بر سر کار آمد بتواند از این کادر استفاده کند. مهم
است که احزاب و تشکلها بخواهند به این سمت حرکت کنند. خوشبختانه با وجود
ایرادات خانه احزاب؛ این تشکل انتظارات حداقلی را برای پیشرفت احزاب کشور
ایجاد کرده است. هم در مکانیزم انتخاباتش و هم در ضرورت وجود شعب استانی
این نکته را می بینیم. اگر حزبی بخواهد پیشرفت کند باید وارد پروسه توسعه
یافتگی شود. حدود 200 حزب در کشور فعال است. اگر هرکدام از آنها حداقل
شورای مرکزیشان 15 نفر باشد و حداقل بدنه شان 100 نفر باشد و حداقل در ده
استان شعبه داشته باشند و آنها هم همین تعداد عضوگیری کرده باشند می بینیم
که تعداد قابل توجهی از مردم وارد بدنه احزاب شدهاند. در این صورت است که
می توانیم انتظار داشته باشیم که با ورود احزاب به حوزه برنامه دادن در
حوزههای مختلفی مثل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی وارد شوند شاهد توسعه سیاسی
خوبی خواهیم بود.
مهم این است که آدمهای تربیت شده وارد سیاست
شوند و دولتها هم بتوانند به راحتی از آنها استفاده کنند. از آن زمان به
بعد است که می توانیم انتظار داشته باشیم مردم هم به جای اشخاص به برنامه
ها و احزابی که برنامههایشان را پیش بینی کردهاند رای بدهند. به نظر من
هم دولت باید به این جریان سازی کمک کند و هم خود احزاب و گروهها وارد این
حوزه توسعه یافته شوند. بهترین نقطه برای پیشرفت زنان و جوانان دقیقا همین
نقطه است. ما باید کادرسازی کنیم. زنانی که دارای دانش و تجربه هستند در
حوزه احزاب باید تجربیاتشان را به دیگران انتقال دهند و آموزش دهند. در
مدیریتهای کوچک مثل بخشهای محلی میتوان نیروهای جدید را تربیت کرد تا در
آینده در حوزههای مهمتری به فعالیت بپردازند. حوزه جوانان نیز چنین است.
متاسفانه عمر فعالیت جوانان ما صرف تحصیل، تنها برای تحصیل کردن می گذرد و
فرصتی برای تجربه کردن وبرون ریزی ظرفیتهای ذهنی و خلاقیتهایشان وجود
ندارد. در پایان سن جوانی وارد مشاغلی می شوند که دیر است.
بیشترین
تلاش دولتمردان ما و بیشترین مطالبهای که از آنها میشود این است که به
این موضوعات طبق قانون توجه کنیم. طی این مسیر ، طی مسیر توسعه یافتگی
است.
ابلاغیه رئیسجمهور برای به کارگیری زنان و جوانان ابلاغیه
ارزشمندی است.در این ابلاغیه دولت باید از هیئت وزیران و هیئت دولتش
بخواهد برنامهای برای بهره گیری از این ظرفیت ارائه کند. هر دستگاهی باید
برنامهاش را ارائه کند و در قالب برنامهها کانونهایی که توانمندی دارند
را آموزش دهند، کادرسازی کنند. برای حرکت آغازین بهترین کار این است که از
زنانی که در دستگاه های اجرایی حضور دارند اما صرفا چون جنسیتشان زن است
مدیر نشدند آنها را در سمت مدیریت قرار دهند. بسیاری از خانمها در دستگاه
های اجرایی حضور دراند فعالیتهای ارزشمندی انجام می دهند وبار کارها بر دوش
آنها است اما چون خانم هستند شخص دیگری که مرد است مدیریت کار را بر عهده
گرفته است. یکی دیگر از مطالبات احزاب و گروه ها از رئیسجمهور این استکه
این گروه ها راشناسایی و در راستای مطالبات مردمی و وعدههای توسعه گرایانه
رئیسجمهور کادرسازی کند.