آیت الله ! پیدا کنید داس فروش را

حضرت آیت الله:

شما را چه شده است که برای تغییر چند مدیر که حق طبیعی دولت است آن هم از خطبه هایی که باید بوی مهر و وحدت بدهد فریاد واسفا و واحسرتا سر می دهید؟ شما را چه شده است که تاب نمی آورید رئیس جمهوری که مردم برای تغییر به او آری گفته اند خودش دولتمردانش را برگزیند تا فردا در قبال عملکردش پاسخگو باشد و باز فردا شما همین دولت را در همین خطبه ها به ناتوانی متهم نکنید؟ نکند شما هنوز باورتان نشده است که دکتر روحانی رئیس جمهور شده است و حق طبیعی اوست که نیروهای همسو با برنامه هایش را برگزیند تا مملکت از این  درد تلخ بی سر وسامانی و آشفتگی که ثمره هم اندیشان شما و حاکمیت یکدست در 8 سال گذشته است رهایی یابد.

حضرت آیت الله:

اگر به قول شما این دولت داس در دست دارد آن دولت جارو به دست گرفته بود و شگفتا شما با چشمان تیزبینتان آن همه عزل از پی عزل و خانه نشینی مدیران با تجربه و استادان صبور دانشگاه را ندید؟ شما که الحمدلله زبان مردم و دلسوز فرزندان کشور هستید چند بار فجایع کوی دانشگاه را محکوم کرده اید؟

حضرت آیت الله:

من طلبه و رزمنده ای شاغل در جهاد را می شناسم که به خاطر حمایت از سید محمد خاتمی در سال 76 از خراسان به زابل فرستاده شد و بعد هم پس از10سال سابقه کار محترمانه عذرش را خواستند و از جهاد و حوزه اخراجش کردند و به سربازی فرستادند و جارو به دستش دادند تا در مقابل چشم برخی مسؤولین داخل محوطه پادگان را جارو بزند و او به ناچار پس از سربازی گوجه کاری و کار کشاورزی روی آورد ولی به خود اجازه نداد نامه ای به رئیس جمهورش خاتمی بنویسد و بگوید برخی ناهمسویان دولت در جهاد به جرم حمایت از او چه بر سرش آورده اند؟

حضرت آیت الله: