دیداری که پیروز شدن در آن، پای جواز صعود تیم ملی به روسیه را امضا میکرد، برابر ازبکستان بود و به دلیل برنامهریزی AFC با شب قدر و ایام سوگواری شهادت مولای متقیان (ع)، همزمان شده بود که با درخواست فدراسیون فوتبال ایران یک روز جلو افتاد. با این حال، زمان برگزاری بازی طوری بود که امکان برپایی جشن صعود و پایکوبی وجود نداشت. فدراسیون فوتبال ایران به همین دلیل تصمیم گرفت که بعد از بازی ایران و سوریه در روز آخر مسابقات انتخابی جام جهانی، جشن صعود را برپا کند.
همه چیز میرفت که به سرانجام برسد اما بعد از تساوی تیم ملی برابر کره جنوبی در سئول و بقای رکورد گل نخوردن ایران در مسابقات انتخابی جام جهانی، مسیر جشن صعود طور دیگری پیش رفت و روال کار، رو به خرابی رفت.
دیدار تیم ملی برابر سوریه در ورزشگاه آزادی با تساوی ۲ بر ۲ تمام شد و اعضای تیم ملی بعد از بازی به رختکن رفتند و همانطور که گفته بودند در جشن صعود حاضر نشدند اما این همه ماجرا نبود.
جشن صعود اصلا برگزار نشد. هواداران بعد از بازی ورزشگاه را ترک کردند، ملیپوشان به رختکن رفتند، هماهنگی مراسم در حد صفر بود و آتشبازی هم که قرار بود انجام شود، فراموش شد.
مسئولان فدراسیون فوتبال و در رأس آنها محمدرضا ساکت، مخالفت فیفا و AFC را دلیل لغو مراسم جشن صعود عنوان کردند در حالی که این دلیل با عقل و منطق جور درنمیآید و بیشتر به نظر میرسد که نوعی فرافکنی و توجیه است.
ساکت که تا همین چند روز قبل سرپرست دبیرکلی فدراسیون فوتبال بود و به تازگی حکم دبیرکلیاش امضا شده، در هفتههای اخیر مدام از برگزاری جشن صعود میگفت و روزی نبود که سایت فدراسیون فوتبال مطلبی تحت عنوان "جلسه هماهنگی جشن صعود به جام جهانی" منتشر نکند. دست بر قضا، ۹۰ درصد متن مربوط به این خبرها هم، صحبتها و توضیحات شخص محمدرضا ساکت درباره نحوه برگزاری جشن و برنامههای فدراسیون برای این مراسم بود. اگر فدراسیون جهانی فوتبال یا کنفدراسیون فوتبال آسیا – طبق ادعای ساکت و دوستان فدراسیوننشین – با برگزاری جشن صعود مخالف بودند و این کار را با ارسال نامهای به فدراسیون اعلام کردند، چرا نامهنگاری با این دو نهاد زودتر انجام نشد؟
قبل از این که جلسات متعدد در فدراسیون برگزار شود و هزینههای مختلفی اعم از مالی و معنوی مثل زمان و نیروی انسانی، صرف برنامهریزی جشن صعود شود، باید نامهنگاری های لازم با فیفا و AFC انجام میشد تا اگر مخالفتی بود، دیگر وقت و انرژی صرف کار بیهوده نمیشد.
بنابراین با توجه به این که تا روز قبل از بازی ایران و سوریه جلسات هماهنگی جشن صعود ادامه داشت و ساکت هم حرفهای زیادی درباره این مراسم میزد، مشخص است که نه نامهای به فیفا و AFC زده شده و نه مخالفتی از این دو نهاد به گوش ایران رسیده است.
از طرف دیگر اگر حرف ساکت و مسئولان فدراسیون فوتبال درباره نامهنگاری با فیفا و ای.اف.سی در روز بازی یا نزدیک به آن را بپذیریم، دو حالت وجود خواهد داشت: حالت نخست این که نامهنگاری دیر صورت گرفته و در روز انجام جشن، تمام وقت و هزینه خرج شده برای جشن به هدر رفته که باید به حال برنامهریزان فدراسیون فوتبال تاسف خورد. حالت دوم این که نامهنگاری صورت نگرفته و فدراسیون فوتبال ناهماهنگی و بیبرنامگی خود برای انجام یک مراسم ساده را به گردن "آن ور آبیها" بیندازند. در حالت دوم نیز باید به حال فوتبال ایران گریست که چنین مدیرانی دارد.
"دیر به فکر افتادن" یا "ساده فرض کردن مخاطب"، هر کدام که باشد، نقص فدراسیون فوتبال است.
فدراسیون فوتبال شاید در برخی موارد خوب یا حتی عالی کار کرده باشد. درست است که تیم ملی بدون مشکل به جام جهانی راه یافته و دیگر کار به اما و اگر کشیده نشده است اما همین تیم ملی هم مشکلاتی دارد و هنوز آن طور که باید و شاید امکانات و تجهیزات برایش فراهم نیست صعود به جام جهانی نباید باعث شود که کمبودها فراموش شوند.
از طرف دیگر، موفقیت فوتسال و فوتبال ساحلی هم هست که به خاطر آنها باید به فدراسیون فوتبال تبریک گفت.
بهتر است مسئولان فدراسیون فوتبال و با تاکید ویژه روی دبیرکل تازه وارد فدراسیون، محمدرضا ساکت، به جای انجام کارهای نمایشی و برگزاری جلسههای بیحاصل و به درد نخور - مثل همین جشن صعود که ناکام ماند – به انجام وظایف خود بپردازند و تا جایی که میتوانند به پیشرفت فوتبال کمک کنند.
"شو"، پروپاگاندا" و "پرکاری نمایشی" دردی از فوتبال ایران دوا نمیکند و فقط کار و انجام وظیفه میتواند راهگشا باشد.
بهتر است که از این پس مسئولان فدراسیون فوتبال – از تاج و ساکت گرفته تا بهاروند و کفاشیان – همه ساکت باشند و کارشان را درست انجام دهند. به عمل کار برآید ...