آیتالله هاشمی شاهرودی بعد از ریاست موقت آیتالله موحدی کرمانی با حکم
مقام معظم رهبری جایگزین مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی شده است. شاید در
اولین نگاه این تصور پدید آید که انتخاب عراق به عنوان اولین مقصد سفر
دیپلماتیک در این جایگاه به دلیل علقههای فردی و یادی از روزگارانی باشد
که سید محمود هاشمی شاهرودی در این سرزمین فعالیت داشته است؛ کما اینکه
دفتر وی نیز در بیانیهای اعلام کرد این یک سفر غیررسمی و به منظور زیارت
عتبات عالیات بوده است. اما تحلیل گران جهان عرب این سفر را به منظور رفع
اختلافات بین نیروهای سیاسی شیعه در عراق عنوان کرده بودند.
اگرچه ادعای این تحلیلگران در انتشار محتوای رسمی ملاقاتهای هاشمی
شاهرودی به چشم نمیخورد، اما ظاهر سفر او نیز غیررسمی نبوده و دیدارهای
رسمیای با مقامات عراق داشته که سایه «داعش» بر آن سنگینی کرده است. چه
آنکه در دیدار با نوری المالکی معاون رئیس جمهوری عراق از لزوم برخورد با
داعش سخن گفته و ادعای مقابله با تروریسم آمریکا را نعل وارونه می خواند؛
اظهاراتی که نشان میدهد او علاوه بر زیارت عتبات عالیات به دنبال حل مسائل
استراتژیک منطقه نیز بوده است.
یک آغاز دیپلماتیک
هاشمی شاهرودی تا پیش از این به عنوان یک چهره قضایی شناخته میشد. این ذهنیت حاصل دو دوره ریاست او بر قوه قضائیه بود اما وقتی مسند ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام به او سپرده شد، هاشمی شاهرودی به یک چهره سیاسی بدل شد. این سفر حاکی از آن است که او در کنار یک چهره ملی، به چهرهای دیپلماتیک در عرصه بین المللی نیز میاندیشد تا بتواند در بزنگاههای حساس در جهت مصلحت نظام، بیش از پیش ایفای نقش کند.
این همان نقشی است که زمانی هاشمی رفسنجانی به دوش میکشید و شناختی تمام و کمال نسبت به او در کشورهای منطقه وجود داشت. شناختی برآمده از مسئولیتهای سیاسی و دیپلماتیک او در دوران عضویت در شورای انقلاب، ریاست مجلس، ریاست جمهوری و بعد ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام. حال باید همه آنچه زمانی رفسنجانی محورش بود به هاشمی شاهرودی منتقل میشود؟
چپ یا راست؟
اصلاح طلب است یا اصولگرا؟ این سوالی است که معمولا در مورد شخصیتها و افرادی که منصبی را قبول میکنند، پرسیده میشود. او از اعضای برجسته جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است که از تشکلهای مذهبی اصولگرایان به شمار میرود. تشکلی که حامی کاندیداتوری محمود احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری بود و اکنون یکی از صندلیهای کنار رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز به او تعلق گرفته است. البته جامعه مدرسین در دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی نیز از حامیان او بود. شاید از همین روست که حجت الاسلام علیاکبر ناطق نوری در کتاب خاطراتش در مورد شاهرودی می نویسد: «آیتالله سید محمود هاشمیشاهرودی نه جزء جناح راست یا چپ بوده و نه در یک فراکسیونی میباشد». به همین دلیل است که برخی فعالین سیاسی و رسانهای شاهرودی را در زمره اصولگرایان میانه رو میدانند.
اما در غیاب هاشمی رفسنجانی در این مجمع، به نظر میرسد که احمدینژاد به رئیس جدید امیدوارتر و دلبستهتر است. پیام تبریک محمود احمدینژاد بلافاصله بعد از انتشار خبر انتصاب شاهرودی به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، در همین راستا ارزیابی شد. البته شایعاتی درباره دیدار این دو نفر نیز عنوان شد تا این گمانه زنی را تقویت کند اما صحت این خبر از سوی دفتر هاشمی شاهرودی تکذیب شد.
چرا هاشمی شاهرودی؟
بعد از درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی در مورد اینکه چه کسی جایگزین او خواهد شد، گمانههای متعددی مطرح شد؛ از ناطق نوری، ولایتی و موحدی کرمانی گرفته تا حسن روحانی و محمود احمدینژاد اما در نهایت آنکه بر این کرسی تکیه زد آیتالله هاشمی شاهرودی بود؛ گزینهای که وضعیت جسمانی او و عمل جراحی اخیرش، محتمل بودن انتصابش را کمرنگ کرده بود.
اما با همه این احتمالات باز شانس شاهرودی در میان گزینههای مطرح شده بیشتر بود چرا که کارکرد مجمع تشخیص مصلحت نظام همه راهها را به سمت پایان بخشیدن به اختلافات هدایت میکرد. برای مجمعی که قرار است مصلحت را تشخیص داده و اختلافات میان مجلس و شورای نگهبان را پایان بخشد، چه کسی بهتر از فردی که مدتها ریاست شورای عالی حل اختلاف قوا را به عهده داشته است.