انتصاب یا به عبارت دیگر جابهجایی برخی استانداران مطابق وعدههای حسن روحانی و مطالبات مردم نبود.
رئیس جمهور بیش از همه به عملکرد دولت خود واقف است و بهتر میتواند به ارزیابی عملکردی دولت خود بپردازد اما اگر با نگاهی دیگر به بررسی عملکرد استانداران بپردازیم، مشاهده میکنیم که برخی از آنها کمترین اطلاعاتی از مسائل مدیریتی، سیاسی و اجتماعی نداشته و صرفا بهدلیل ارتباطاتی که داشتهاند در راس استانها باقی ماندهاند. در برخی از این استانها که استاندار تغییر کرده برخی از حامیان آقای روحانی درغربت مطلق به سر میبرند و از آن مهمتر خود دولت نیز در برخی استانها غریب است اما دولت بدون در نظر گرفتن این مسائل همان استانداران را از استانی به استان دیگر جابهجا میکند. به نظر میرسد رئیس جمهور در این مورد استراتژی خاصی را برای خود دارد و بیش از آنکه وعدههای خود را در قبال مردم و اصلاحطلبان دنبال کند، استراتژی خاص خود را پی میگیرد. بسیاری از استانداران آقای روحانی به لحاظ عملکردی به سختی نمره قبولی میگیرند، چون بسیاری از این مدیران دچار روزمرهگی هستند تا به نحوی عمل کنند که همه راضی باشند و صدایی از منتقدان برنخیزد. اینگونه است که به جای پرداختن به مسائل اساسی در استانها و مطالبات مردم استانداران به جای تغییر جابهجا میشوند و گاه ارتقا مییابند. اگر شرایط به همین منوال پیش برود شاهد رشد، توسعه و تعالی در کشور نخواهیم بود. از سوی دیگر بسیاری از اعداد و ارقامی که توسط استانداران ارائه میشود علمی و کارشناسی شده نیست اما با تمام اینها دولت خیلی راحت از کنار این قضایا عبور میکند. این سخن خود رئیس جمهور بود که گفت: «بسیاری از آقایان برای همراهی با دولت پاشنه گیوه خود را ورنکشیدند»؛ رئیس جمهور باید بگوید که این افراد چه کسانی بودند که موجب شدند حرکت دولت با تاخیر مواجه شود. برخی از این استانداران در جریان انتخابات در ستاد رقیب آقای روحانی بودند اما مشاهده میشود که هنوز به این افراد میدان داده میشود. رئیس جمهور باید استراتژی خود را واضح بگوید تا جریان اصلی حامی دولت تکلیف خود را بداند. از طرف دیگر در زمان انتخابات، در بسیاری از استانها شاهد عدم همکاری استاندارها و فرماندارها در چارچوب قانون بودهایم و بدین جهت افرادی که برای رأیآوری آقای روحانی زحمت کشیدند واقعا از این نامهربانیها گلایهمند بوده و هستند. تلاش بسیاری از این مدیران از این جهت است که به هر نحوی که شده فقط سر کار بمانند و اولویت یا برنامهای برای اداره استان ندارند. به قول شهید چمران کسی که متخصص است تقوا هم دارد اما کسی که متخصص نیست تقوایی هم ندارد. این موضوع بسیار دیده میشود که مدیرانی روی کار میآیند که فقط به مدیر بالادست خود بدون هیچ بحثی «چشم» بگویند. مشاهده عملکرد بسیاری از این استانداران نشان میدهد که در حوزههای مختلف نه تنها رشد و انسجام نداشته بلکه افت کرده و در حد پایینی قرار دارند. باتوجه به جمیع جهات ارتقای چنین افرادی هیچ دلیل منطقی ندارد. هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد مدیرانی که نتوانستهاند مشکلی از مشکلات کشور را حل کنند، ارتقا یافته یا به پست دیگری منتقل شوند. در این راستا دولت باید در باقی استانها ملاک و شاخص انتخاب استاندارها را بر تخصص، عملکرد و رضایت مردم بگذارد تا افرادی شایسته به راس استانداریها برسند.
سید فاضل موسوی، فعال سیاسی اصلاحطلب