مهمترین حوزه خبری، رسانهای و تحلیلی اجلاس سازمان ملل متحد، تقابلی است که ایران و آمریکا خواهند داشت که در دو حوزه هم این تقابل شکل میگیرد؛ یک حوزه دیپلماسی عمومی و دیگری رسمی.
تدبیر24»در حوزه دیپلماسی عمومی طبیعتا مهمترین کار نطقی است که آقای ترامپ و آقای روحانی دارند. حتما دنیا منتظر است تا ببیند افکار ترامپ چقدر دنیا را امنتر کرده که طبیعتا ناامنی دنیا را خیلی افزایش داده و درواقع نطق قابل دفاعی برای دنیا ندارد. آمریکایی که همواره از سال 1990 میلادی با افتخار ادعا میکرد که جهان را امنتر کند اما ترامپ را جهان را ناامنتر کرده و معلوم نیست که میخواهد چه کاری انجام دهد و در سازمان مللی که عرصه منافع عمومی است، رئیس جمهور آمریکا بیش از حد نژادپرستانه عمل کرده و نطق ترامپ حتما انزجار بیشتری را به همراه خواهد داشت. ولی آقای روحانی میتواند با افتخار از اینکه ایران مهمترین نقش در تبدیل کردن برجام به یک رژیم بینالمللی را داشته، یاد کند. اینکه ایرانیان اگر به تکلیف خودشان به خوبی عمل نمیکردند الان برجام به یک رژیم بینالمللی تبدیل نمیشد و خانم مرکل از آن به عنوان رژیمی برای رفع بحرانهای دیگر مثل کره شمالی یاد نمیکرد. درعین حال عهدشکنیهای آمریکا را هم باید مطرح کند و اینکه ایران به هیچ وجه به دوران قبل از 2015 یعنی تحریم و تهدید باز نمیگردد و حتما هم با افتخار در توفیق ایرانیان از شکست تروریسم در منطقه و داعش یاد کند. اما در دیپلماسی رسمی که در حاشیه سازمان ملل نشستهای متعددی شکل میگیرد، معتقدم آقای روحانی یک ماموریت حداقل 80 میلیارد دلاری دارد که عمدتا موافقتنامههای فاینانسی است که بعد از برجام ایران با کشورهای مختلف دنیا منعقد کرده و متاسفانه بهخاطر انتظار تحریم یا بازگشت تحریم که برخی مقامات آمریکایی مثل ترامپ در آن نقش داشتند، خیلی از کشورها آن را عملیاتی نکردهاند. واقعیات امروز نشان میدهد که حتی ترامپ هم با برجام کنار آمده و آقای روحانی باید از موافقتنامههای تجاری که برای تامین مالی بسته شده، رفع مانع کند و با سران کشورها بهخصوص سران کشورهایی مثل چین، ایتالیا، فرانسه و کشورهای دیگر حتما این امکان را فراهم کند که موافقتنامههای پسابرجامی به نتیجه برسد که درواقع هر موافقتنامهای یک کمربند امنیتی دور برجام میبندد و آن ریشهدارتر میکند. ضمن اینکه هر موافقتنامهای به منزله ریشه دیگری است و ایرانیان میتوانند در دنیای امروز نشان دهند تنه درختی هستند که از هر کشوری که تاکنون هدف قرار گرفته، متفاوتتر و قویتر هستند و نمیتوان ایران را به دوران تحریم بازگرداند. ترامپ فردی است که اگر بخواهد در قالب برجام عمل کند برای اینکه علیه برجام تلاش کند، تنها راهش این است که از بندهای 11، 12 و 13 قطعنامه 2231 استفاده کند. یعنی جایی که یکی از طرفها، طرف دیگر را متهم کند به اینکه به تعهد خود پایبند نیست و این را در روال طبیعی کار در برجام اعلام کند که آن موقع عملا برجام متوقف میشود و تحریمها بازگردانده میشود. ولی این کار نیازمند زمینه سازی سیاسی-راهبردی است. به هر حال ترامپ نتوانسته تاکنون هیچ زمینهای را برای این کار فراهم کند. حتی تیمی هم که متشکل از خانم نیکی هیلی و دیگران را مشخص کرد و زمانی که با آژانس صحبت کردند تا حتی یک بند کلی از آژانس بگیرند که ایران به نقض برجام متهم شود، ناکام ماندند و آژانس هستهای رسما پایبندی ایران را اعلام و در گزارش هشتم خود نیز دقیقا اعلام کرد که ایران کاملا پایبند بوده، برای اینکه بهانهای دست آمریکا داده نشود. در این شرایط، اگر آقای ترامپ حتی ریسک کند و اعلام عدم پایبندی ایران را بکند، بیش از پیش گزارشهای برجامی آژانس هستهای بررسی میشود. دنیا حتما به آن گزارشها مراجعه خواهد کرد و آن موقع کشورها حقانیت بیشتر ایران را درک خواهند کرد و درواقع ما شاهد پیروزی دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران هستیم. تندروهایی که از ترامپ میخواهند با برجام کنار بیاید، نه به خاطر ایران بلکه به خاطر خود ترامپ است که دچار رسوایی در سیاست خارجی آمریکا نشوند. درواقع هیچ گونه مقیاسی که در برجام دیده شده است، ادعای مورد نیاز آقای ترامپ را تامین نمیکند. لذا معتقدم ترامپ در عمل با برجام کنار آمده ولی سعی میکند که بعضا تحریمهایی علیه ایران مطرح کند برای اینکه ایران را در کانون هدف حفظ کند ولی ایران هیچگاه به کانون هدف بازنمیگردد و گزینههای ترامپ برای مقابله با ایران به شدت از دست رفته. چون اولا خود ترامپ دنیا را ناامنتر کرده و حوزههای خاکریزی زیادی در داخل آمریکا قرار داده ضمن اینکه ایرانیان راه خودشان را پیدا کردهاند و روز بهروز هر سامان سیاسی و اقتصادی که در عرصه بینالمللی میبندیم، بیشتر ما را از کانون تهدید و تحریم خارج و دست آمریکاییها را از اینکه اقدامی علیه ایران انجام دهند، کوتاهتر میکند.
حشمت الله فلاحت پیشه، نماینده مجلس