او که با سابقه ٧ دوره نمایندگی مجلس لقب پدر پارلمان را گرفته است، درد زخم زبان در عالم سیاست را بسیار کوبندهتر از ضربات بوکس میداند.
در سال ۸۲ احمدی نژاد برای تصدی پست شهرداری تهران تایید صلاحیت نشده بود و با پادرمیانی حاج اقا ( علی اکبر ناطق نوری ) تایید شد؛ البته بعد هم آمد و خوب جواب ما را داد
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
آقای ناطق، کار کردن در رینگ بوکس سختتر است یا در عالم سیاست؟
هر دو را باید مزه مزه کرد. یک جایی مشت میخوری و جایی هم مشت میزنی. سیاست، پیچیدگیهای خود را دارد. در رینگ، زود کار تمام میشود اما در سیاست زخم زبانها باقی میماند. ما در رینگ بعد از مسابقه همدیگر را بغل میکنیم و در آغوش میگیریم اما در سیاست هرگز اینطور نبوده است. در عالم سیاست اگر زخم زبان بشنویم شاید حتی شب خوابمان هم نبرد.
علت این همه زد و خورد در عالم سیاست چیست؟
در سیاست زخم زبان بیشتر است و این خیلی هم پسندیده نیست و انسانهایی که اهل استدلال و تعامل باشند، هیچ وقت زخم زبان نمیزنند اما عدهای هم هستند که این خصلت را دارند، در حالی که وقتی میخواهیم برای جامعه کار مفید انجام دهیم، نباید زخم زبان بزنیم.
آقای ناطق، تا به حال در عالم سیاست کسی را ناکاوت کردید؟
نه، مگر آنجا دعواست؟ آنقدر در رینگ کتک خوردهایم و زدهایم که دیگر اشباع شدهایم.
چی شد که راهی مجلس شدید؟
برادر شهید ما عباس آقا که در حادثه هفتم تیر شهید شدند و نماینده نور بودند باعث حضور من در پارلمان شدند، به طوری که پس از شهادت ایشان مردم از اخوی ما درخواست کردند که من را به عنوان جانشین عباس آقا معرفی کند. البته من در آن زمان نور را نمیشناختم و شهر نور را ندیده بودم اما وقتی برای تشییع جنازه به نور رفتیم، دیدم که مردم از حاج علیاکبر ناطق خواستند که من جای عباس آقا به مجلس بروم و من نیز گفتم که من اصلا اینجا را بلد نیستم و با نور آشنایی ندارم و کار ما در سیاست از آنجا شروع شد و تعهد من این بود که آنچه را که شهید عباس نوری برنامهریزی کرده بود پیاده کنم و این کار را نیز انجام دادم.
آن زمان نور ده کوچکی بود و بعد از تحولی که بعد از حضور من و ادامه مسیر عباس آقا در آنجا ایجاد شد، این منطقه به شهرستان تبدیل شد و امروز یکی از شهرستانهای خوب استان مازندران همین شهرستان نور است و مردم هم راضی هستند و همین الان هم مراجعات زیادی از شهرستان نور دارم در حالی که دو دوره است که دیگر نماینده این منطقه نیستم اما مردم نور همچنان به من مراجعه میکنند و من هم هیچ کسی را مایوس نکردم و تا به حال با کسی بدخلقی نکردم و با توجه به اینکه خیلی تخصصها را نداشتم، توانستم در پارلمان رضایت مردم را جلب کنم.
این ماجرای آویزان بودن علیالدوام کت حاج علیاکبر ناطق نوری در مجلس چه بود؟
این یعنی اینکه من معتقد بودم علیالدوام رأی میآورم و کسی مرا از مجلس بیرون نمیکند اما در دو دوره اخیر به دلیل اینکه از نظر سنی شورای نگهبان من را نپذیرفت نتوانستم نماینده شوم. حالا کاری نداریم که شورای نگهبان ۹۰ ساله هم دارد.
ماجرای وساطت اخویتان برای تایید صلاحیتشدن آقای احمدینژاد چه بود؟
بله. ایشان ابتدا تایید نشدند و حاج آقا تاییدیه ایشان را گرفت و این یک واقعیت است. بعد ایشان آمد و بالاخره آن کارها را انجام داد. ایشان چون در گذشته در آذربایجان مسئول بودند آقای ناطق ایشان را میشناختند و ایشان در جلسات حاج آقا میآمدند و خیلی مظلومانه مینشستند و حرف میزدند و از همین رو حاج آقا به آقای موسوی لاری گفتند که صلاحیت ایشان را تایید کنند و البته ایشان هم آمد و خوب جواب داد. گرفتی که منظورم چه بود و چگونه خوب جواب داد؟
چرا تهمتهایی که در جریان انتخابات ۸۸ به خاندان ناطق نوری زده شده را پیگیری حقوقی نکردید؟
آدم با هر بچهای که دعوا نمیکند.
خصلتها و ویژگیهای بارز خاندان ناطق نوری چیست؟
ما هرگز با هیچکس بداخلاقی نکردیم و همیشه لبخند روی لبمان است. هر کسی که با ما بداخلاقی میکرد خیلی راحت از کنار او گذشتیم. ما همه ورزشکاریم و با هیچکس تاکنون دعوا و توهین نکردیم، کسی ندیده که تاکنون برادران ناطق با مردم دعوا کنند.
به نظر شما در عالم سیاست هم میشود پهلوانپروری کرد؟
پهلوانپروری یعنی گذشت و در عالم سیاست هم خیلی راحت میشود این کار را انجام داد.
یک زمانی میگفتند که خاندان ناطق، مالک یکی از بزرگترین کارخانههای لبنی شمال کشور هستند؛ این ماجرا شایعه بود یا صحت داشت؟
بله، این را به خود ما هم گفتند؛ من هم گفتم که حاضریم آن را به یک کاسه ماست بفروشیم. ما از این کارها نکردیم؛ هر کسی یک برگه کوچک از ما برادران دارد، ارائه کند ما همه چیزمان را به او میدهیم.
آقای ناطق، آیا تاکنون شما لیست داراییهای خود را اعلام کردهاید؟
نه؛ ما دارایی خاصی نداریم که اعلام کنیم. چه چیزی را باید بگوییم؟ البته ده اجدادی ما هست و زمینهایی داریم اما الان دیگر آن زمینها هم ارزشی ندارد و تبدیل به علفزار شده است. هر کسی میخواهد گوسفندان خود را در آنجا بچراند بیاید بچراند ما کاری نداریم.
ماجرای دعوت از محمدعلی کلی به ایران که بازتابهای زیادی هم داشت چه بود؟
من دو بار کلی را به ایران دعوت کردم و با حضور او بسیاری از مشکلات جنگ را حل کردم. به عراق هم رفت و مذاکراتی انجام داد.
گفته می شود محمدعلی کلی در سفر به عراق با صدام درخصوص آزادسازی اسرای ایرانی مذاکراتی داشته است. این درست است؟
بله، درست است. از من سوال کرد که آیا میتوانم این کار را بکنم و من هم گفتم هر کسی بتواند بین دو مسلمان آشتی برقرار کند، خیلی هم خوب است.
ماجرای قلیان کشیدن کلی چه بود؟
البته من آنجا نبودم و این را بعدا به من گفتند که قلیان برای کلی آوردند اما او زود آن را کنار زد.
رفتارهای سیاسی حاج احمد ناطق چقدر متاثر از شیخ علیاکبر ناطق نوری است؟
ما مخلص داداش هم هستیم؛ ایشان ۶ سال از من کوچکتر است اما ما نوکر ایشان هم هستیم.
زمانی که هم شما نماینده بودید و هم ایشان رئیس مجلس، آیا اختلاف نظری با هم داشتید؟
خیر. ما آن زمان هیچ اختلاف نظری با هم نداشتیم.
به نظر شما نقش شیخ علی اکبر ناطق نوری در شرایط فعلی کشور چقدر در حفظ و ادامه اعتدال و عقلانیت در کشور تاثیرگذار است؟
تا جایی که من میدانم ایشان سعی میکنند همیشه همه چیز را متعادل نگه دارند.
برادر شما در دایره اصولگرایی تعریف میشود یا اصلاحطلبی؟
این را از خود ایشان بپرسید. من در امور سیاسی ایشان دخالتی نمیکنم.
شما در عالم سیاست در چه گروهی تعریف میشوید؟ شما را باید یک اصلاحطلب بدانیم یا یک اصولگرا؟
من در سیاست دنبالهروی برادرم هستم و من میدانم که ایشان انسان عاقلی هستند.
در انتخابات ریاست جمهوری به چه کسی رأی دادید؟
به آقای روحانی. ایشان رفیق ماست و از هیات رئیسه مجلس ایشان را میشناختیم و از توانایی و برنامههایشان آگاهیم. در اولین دور انتخابات ریاست جمهوری که ایشان در ورزشگاه امجدیه سخنرانی داشتند، من کنار ایشان ایستادم تا مردم بدانند که انتخاب ما آقای روحانی است و انسان باسابقهای است.
آینده سیاسی حاج احمد ناطق نوری چیست؟
ما دیگر پیر شدیم و یک پیرمردیم.