تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۹۰۴۱۴
تاریخ انتشار: ۲۸ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۵:۵۹

بساط روحانی

آساره کیانی: شاید اگر مظفر عباسی هم که در قم دستفروشی می‌کرد لباس روحانیت به تن داشت، موقع فروختن میوه پشت وانت سفید کوچکش، آن‌‌طور با ماموران سد معبر شهرداری قم، درگیر نمی‌شد تا تصویرش در روز 21 مرداد 1396، جهانی شود؛ در حالی‌که کنار خیابان افتاده.
تدبیر24»بعضی سایت‌ها و کانال‌های تلگرامی که تا حالا دل خوشی از روحانیت نداشته‌اند، زیر تصویر «یک روحانی دستفروش در شهر قم»، توضیح می‌دهند که روحانیون هم مثل بقیه اقشار خوب و بد دارند؛ این سایت‌ها تصمیم می‌گیرند که از این به بعد، منصف باشند.
عده‌ای می‌گویند که یک واژه؛ (در این‌جا آخوند) لزوما نباید کلیتی یک‌دست را در ذهن، تداعی کند؛ آخوند هم عضوی از جامعه است و می‌تواند «دستفروش»هم باشد.
عده‌ای هم می‌گویند احتمال دارد از سر نیاز باشد اما بیشتر به یک کار نمایشی تبلیغاتی می‌ماند آن هم درشهری مقدس، تا شاید اگر یک شهروند(بنا به دلایل متفاوت) فاصله‌ای میان خود و یک فرد ملبس به ردای آخوندی احساس می‌کند با دیدن این تصویر، متوجه اشتباهش شده و دریابد آخوند هم به همه آسیب‌های جامعه‌ای وصل‌شده که همگی، زیر سقف پردودش نفس می‌کشند.
تصویر حاج‌آقایی جوان با ردای قهوه‌ای در حالی‌که دست بر سر «سگی» می‌کشد که - از نظر خیلی معتقدان سفت و سخت به اصول مذهبی، نجس است-، کمی با این بدبینی ذهنی که تلاش دارد بر نتیجه‌گیری‌ها اثرگذار باشد، کلنجار می‌رود؛ دو سال پیش بود که تصویر «کمیل نظافتی» طلبه آملی در فضای مجازی منتشر شد در حالی‌که به سگ‌های کوچه و خیابان، غذا می‌داد. او سفیر نجات حیوانات ولگرد شده بود و آن‌ها را تیمار می‌کرد.
دوباره برمی‌گردی و این‌بار با دقت بیشتری به تصویر مرد دستفروشی نگاه می‌‌کنی که بی‌شباهت به پدرها نیست؛ مردی که دارد پول‌های توی مُشتش را می‌شمارد؛ با مشتری چانه می‌زند؛ با آدم‌های هم‌لباسش خوش و بشی می کند؛ نان سنگکی به هم تعارف می‌کنند و قصد دارد همه آن خوردنی‌های رنگ و وارنگ همراه شیشه‌های آب‌لیمو و آب آلبالو را بفروشد تا دست خالی به خانه برنگردد.
حالا اگر نام دستفروش قمی را در فضای مجازی جستجو کنید به جز عکس‌هایی از شیشه شکسته وانت و گریه و فغان خانواده‌ای عزادار، حاج‌آقایی را خواهید دید که امتداد عبای بلندش به بسته‌های رنگ و وارنگ تُرش و شیرین پیچیده در نایلون‌های مشمایی خیره شده که روی هر کدام کاغذی چسبیده؛ قیمت است یا نام محصول؛ معلوم نیست.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: