علاوه بر این طرحها باید گفت، بخش اصلی فروش کتاب ایران به زمان برپایی نمایشگاه کتاب تهران در اردیبهشتماه هر سال اختصاص دارد که در آن هم دادن یارانههای مختلف برای تشویق و ترغیب و حتی شلوغ کردن نمایشگاه امری مرسوم و طبیعی است. با این نگاه خبرنگار ایسنا نظر تعدادی از نویسندگان، مترجمان و فعالان حوزه کتاب را درباره درست یا غلط بودن سیاست یارانه دولتی برای خرید کتاب جویا شده است که تقریبا بیشتر آنها این سیاست را اشتباه دانستهاند. بسیاری از این افراد این سیاست را نادرست تلقی کرده، معتقدند دخالت دولتی در امور نشر و خرید و فروش کتاب غلط است و موجب تضعیف و از راه خارج کردن جریان طبیعی و سالم نشر آثار بخصوص در حوزه ادبیات میشود. نگاهی به کتابهای پرفروش طرح تابستانه کتاب برای اهل فرهنگ و ادبیات و کتاب میتواند بخشی از آسیبهای اینگونه طرحها را که بویژه جریان ادبیات ترجمه را قدرت میبخشد بیش از پیش نمایان کند.
گفتههای برخی از نویسندگان، شاعران، مترجمان و فعالان حوزه ادبیات درباره اختصاص یارانه و طرحهای دولتی خرید کتاب در پی میآید:
فرزانه طاهری: با دادن یارانه و طرحهای مختلف یارانهدار برای خرید کتاب مخالف هستم. همانطور که با دادن یارانه عمومی به مردم مخالفم. اینگونه طرحها با آمدن یک عده باعث تقویت یک گروه و با آمدن گروه دیگری باعث تقویت یا تضعیف گروه دیگری میشود. همه میدانیم که بنهای کتاب چه فسادهایی ایجاد کرد. دیدیم که هیچ تأثیری در بالا بردن شمارگان کتاب نداشت. باید فهمید که اینها پول مردم است و مسئولان حق ندارند تصمیم بگیرند که اینگونه با آن رفتار کنند و باعث تقویت عدهای و تضعیف عده دیگری شوند. باید اجازه دهند رقابتها عادی و سالم باشد.
سیدعلی صالحی: یارانه، صدقه، گداپروری، هر چه اسمش را بگذاری، آن هم در کار شریف فرهنگ، آن هم در امر انسانی هنر، واویلای غمانگیزی است. چه رخ داده که اگر یارانه ۴۵ هزار تومانی قطع شود، واقعا خانوادههایی دیگر نان شب ندارند؟ ما باید چقدر از این همه درد در خلوت خود گریه کنیم!؟ آن صدقه دولت عجیب رعایا کم بود، حالا یارانه کتاب؟ فروش و دلالی بُن کتاب؟ جریان قاچاق به خانه کلمه رسیده است. راه یاری رساندن این نیست.
مسعود خیام: من با هر نوع دخالت دولت در حوزه نشر و کتاب از جمله دادن یارانه برای خرید کتاب مخالف هستم. کتاب و نشر کاملا باید در دست بخش خصوصی باشد. کتابی که خوب باشد فروش میرود و پول درمیآورد و کتابی که خوب نباشد نه. شرط تحقق آن هم قانون است. الان ارشاد با دادن یارانه بدرفتاری میکند چون دادن یارانه برای خرید کتاب مساوی گدایی است. در صورتیکه یک ریال یارانه هم در این بخش لازم نیست هزینه شود. فقط بگذارند کتاب نفس خودش را بکشد.
علیاصغر حداد: نه یارانه کتاب به من میدهند و نه اطلاعی از این قضیه دارم که بخواهم این سوال را پاسخ بدهم.
خشایار دیهیمی: مخالف یارانه هستم. در همین زمینه ایدهای دارم که در دوره آقای مسجدجامعی مطرح کردم ولی گوش شنوایی برای شنیدن وجود نداشت. طرح مقطعی داشتم و گفتم یارانهها از هر جهت حرام میشود. با مبلغ یارانهها میتوان یک توسعه پایدار در امر تولید کتاب، خواندن و گسترش کتابخوانی ایجاد کرد. این طرح را باید بنویسم و به دست افکار عمومی برسانم.
محمد بقایی ماکان: اقداماتی از این دست عوامل مسکن هستند که درد را چاره نمیکنند، چاره این درد از جراحتی عمیق است که باید از ریشه معالجه شود، ولی شوربختانه خواجگان فرهنگی ما به دلایل مختلف که مهمترینش کمبود تجربه و آگاهی است در بند نقش ایوانند.
عبدالحسین فرزاد: بنده با هرنوع یارانهای بدینگونه مخالفم.
ضیاء موحد: احتمالا حمایت باید به این صورت باشد که اگر نویسندهای کتاب قابل انتشاری داشت برای چاپ این کتاب از او حمایت شود. دادن یارانه در شأن نویسنده و شاعر نیست؛ نوعی گداپروری است.
محمدهاشم اکبریانی: از مهمترین انتظارات ما این است که حمایتهای دولتی را از نشر و بهخصوص ادبیات بردارند، چون این حمایتها به صورت کانالیزه به سوی ناشران و انجمنهای خاص هدایت میشود. باید حمایتهای مالی از ناشران برداشته شود و بگذارند در یک فضای آزاد، ادبیات رشد کند. در سالهایی هم که یارانهها نبود، ناشران برگزیده کسانی بودند که خوب کار کرده بودند، جامعه را شناخته بودند و با توجه به نیازهای جامعه کتاب چاپ میکردند. بنابراین الان یکی دیگر از خواستههای ما این است که این حمایتهای سوبسیدی از ناشران برداشته شود.
حمیدرضا شکارسری: ذات اینکه ما بیاییم از طریق اهرمهایی کتابخوانی را تقویت کنیم خوب است اما اجرای آن مهم است. در واقع این طرحها اجرای درستی نداشته است. اینکه ما مثل نقل و نبات، بنها و کارتها را در ادارات پخش میکنیم غلط استبا.ید برای این مسئله یک مکانیزم مشخص وجود داشته باشد تا پولها درست هزینه شود. مثلا چرا این کار را در رابطه با انتشار کتابها انجام ندهیم؟ چرا به ناشران اعتماد نکنیم و وقتی آنها انتظار حمایت از انتشار اثری خاص را دارند چرا حمایت را به این شکل انجام ندهیم؟ مثلا وقتی ناشری اعلام میکند کتابی دارای ارزش است و انتشار و چاپ آن به نفع ادبیات است اما توان انتشار آن را از نظر اقتصادی ندارد، آقای دولت و وزارت ارشاد میتواند مکانیزمی تعیین کند که براساس آن این آثار خاص مورد حمایت قرار بگیرند. بنابراین دولت میتواند کمکها را به ناشر اختصاص بدهد