این اظهارات تنها چند هفته پیش از آن بیان شد که دولت ترامپ باید بار دیگر پایبندی ایران به توافق را تایید کند. به طور روز افزون نشانهها حاکی از آن است که وی قصد ندارد چنین کاری انجام دهد که به طور موثر به بیرون بردن آمریکا از این معادله منجر میشود.
اینکه ترامپ به هیچ وجه از اصلیترین میراث سیاست خارجی رئیسجمهور قبلی حمایت نمیکند، از کسی پنهان نمانده است. وی بارها این میراث را احمقانه و بد توصیف کرده است. وی در جریان رقابتهای انتخاباتیاش گفت که یا این توافق را نابود میکند یا برای توافقی بهتر مجددا مذاکره میکند. هر چند، وی از زمان روی کار آمدنش به این توافق پایبند مانده است، با این حال نگفته است که به تعهد آمریکا ادامه میدهد و با این رویکرد، آینده توافق را معلق نگه داشته و مانع از این شده که ایران قراردادهای ریسکپذیر جذب کند. به علاوه، سرمایهگذاران نیز که ایران برای احیای اقتصاد خود به آنها نیازمند است برای ورود به ایران احتیاط میکنند.
دولت آمریکا همچنین چندین بار اعلام کرده است که تهران به روح توافق پایبند نیست و برای این اتهام خود به ادامه برنامه موشکی ایران اشاره دارد.
فارین افرز در ادامه گزارش خود با اشاره به اینکه اظهارات مقامات ایرانی نشان میدهد که آنها مایل به ادامه اجرای توافقیاند که به سختی به دست آمده، نوشت: برای حسن روحانی رئیسجمهور ایران، ادامه حمایت اروپا از توافق هستهای بسیار کلیدی است. در حقیقت، یک محرک کلیدی ایران برای بازگشت به میز مذاکره در سال 2012 بازسازی روابطش با پایتختهای اروپایی بود. تهران به میزان زیادی به این هدف دست یافته است که یک پیروزی نیز برای روحانی به همراه داشته؛ اکنون، ایران و اروپا از طریق کانالهای رسمی در حال رسیدگی به زمینههای مشترک مورد نگرانی و منافعشان، شامل امنیت منطقه، توسعه اقتصادی و موضوع حقوق بشر ایران هستند. برای دولت میانهروی روحانی که اصلیترین وعده انتخاباتیاش به جمعیتی که خواهان باز شدن دروازههای کشورشان به جهان بودند، خروج ایران از انزوا بود، این یک دستاورد بزرگ بود و به همین دلیل است که دولت به دنبال اجرای توافق است.
به همین دلیل است که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران به محض انتخاب مجدد حسن روحانی یک پیام ساده به پایتختهای اروپایی فرستاد: آینده توافق هستهای به اروپا بستگی دارد. در واقع، آمریکا برای ایران یک انگیزه از دست رفته است. همزمان که مقامات تهران متوجه این میشوند، به نظر میآید که ترامپ برای ادامه ندادن سیاست خارجی اوباما گمراه شده است. از نظر تهران حتی میانهروترین افراد در دولت ترامپ زمانی که پای ایران به وسط میآید، به طرزی باور نکردنی جنگطلب میشوند. در بدترین حالت، دولت ترامپ میتواند از توافق خارج شود و در بهترین حالت، میتواند توافق را حفظ کند و آینده آن را همچنان نامطمئن بگذارد. عدم تایید پایبندی ایران میتواند هر دو را محقق کند. چین و روسیه هر دو خواهان بهره بردن از این توافق هستند اما از آنجایی که آنها متعهد به حضور در بازار ایران هستند، مهم نیست چه چیزی نمیخواهند یا نیازی ندارند که سرمایه سیاسی را در برابر تلاشهای آمریکا برای از بین بردن توافق هدر دهند.
ایران به همین دلیل تلاش کرده است تا روابطش با اروپا را هر چه عمیقتر کند تا هزینههای اروپا را در صورت پیروی از آمریکا بیشتر کند. اما اتحادیه اروپا به سختی در عرصه سیاست خارجیاش یکپارچه است و باید میان مواضع مختلف و منافعش توازن ایجاد کند. به عنوان مثال، انگلیس در بسیاری از تحولات بزرگ بینالمللی به ویژه حمله آمریکا به عراق در سال 2003 از واشنگتن پیروی کرده است. هر چند این کشور نشان داده که خواستار ماندن در توافق است، امکان دارد در صورت تصمیم آمریکا برای خروج از توافق هستهای از آن پیروی کند. دیگر کشورهای اروپایی، از جمله فرانسه، آلمان و ایتالیا بر حفظ توافق و استفاده از آن به عنوان زیربنایی برای افزایش گفتوگو و همکاری با تهران در زمینههای مختلف تاکید کردهاند، اما آنها نیز باید میان روابطشان با آمریکا و منافعشان در ماندن ایران در جامعه بینالملل توازن ایجاد کنند.
اروپاییها بیش از پیش بر تعهدشان و حمایت از توافق هستهای تاکید میکنند اما باید کار بیشتری انجام دهند. آنها تا اواسط اکتبر فرصت دارند تلاشهایشان برای متقاعد کردن ترامپ و کنگره به حفظ توافق را دو برابر کنند و به طور همزمان به اجرای توافق بدون آمریکا فکر کنند. این شرایط نامشخص با پیچیدگیهای بسیار همراه است که اروپا باید آن را ارزیابی و برای ادامه اجرای توافق پس از خروج آمریکا برنامهریزی کند.