کشور ما به دلیل دیرینگی تمدن و زیست مدنی انسان در آن، افزون بر ذخایر فرهنگی بیشمار، مواریث معنوی بسیار گرانبهایی را در خود جای داده است.
تدبیر24»ما وارث هنرهای چندرنگ و اصیلی هستیم که در کنار افتخار به آن، باید به چشم سرمایههای بزرگ به آنها نگریست. نکته مهمی که در مواجهه ما با میراث معنوی مغفول است، نگاه اقتصادی به آثار معنوی پیشینیان است. در اقتصاد امروزی جهان که همه سرمایههای نرم دارای ارزش مالی هستند، این آثار یکی از بزرگترین ظرفیتهای اشتغال، ایجاد کسب و کار و افزایش قدرت اقتصادی کشورها محسوب میشوند. تجارب کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه نشان میدهد، هنرهای ویژه ملی که ریشه در زیستبوم تاریخی ملتها دارد، چگونه در شکوفایی اقتصادی آنها نقش تعیین کننده به خود گرفتهاند. این مساله را در بازدیدی که از چند بخش تولیدی شرکت Hapro در حومه شهر هانوی در ویتنام داشتم، به تجربه دریافتم. شرکت هاپرو، دارای چهل هلدینگ، هفت هزار کارمند و سی هزار کارگر است و در حوزه تولید صنایع دستی ویتنام فعالیت میکند. هر شهروند ویتنامی که علاقهمند به هنر خاصی باشد با شرکت در دورههای آموزشی مربوطه و با توجه به زمان فراغت خود اعم از پارهوقت یا تماموقت میتواند در زنجیره تولیدی شرکت هاپرو مشارکت کند. هاپرو که زیر نظر دولت اداره میشود، تلاش میکند با برنامهریزی در تأمین مواد اولیه، توسعه بازرگانی و بازاریابی از فرصتهای خالی شهروندان و مواد و الیاف گیاهی و شالیزاری ویتنام، محصولاتی را تولید کند و علاوه بر تامین مصرف داخلی، بخشی از کالاها را به خارج از کشور صادر نماید. به این ترتیب، از این صنایع دستی پراکنده که عمدتا صنایع چوبی و مبل و صنایع بامویی است و اغلب در کارگاه کوچک و روستایی تولید میشود، سالانه بیش از 11 میلیارد دلار به خارج از کشور کالا صادر میشود. این در حالی است که کشور ما در قیاس با ویتنام و هر کشور دیگری، دارای تنوع بسیار بالایی از صنایع دستی است که در زیبایی، استحکام و جذابیت برای بازارهای جهانی، بینظیر هستند اما متاسفانه به دلیل نبود مدیریت صحیح و مهمتر از آن، نبود فکر و برنامه درست، ما حجم بسیار ناچیزی از بازار جهانی صنایع دستی را در اختیار داریم. به تعبیر دیگر از سرمایه گرانبها و بزرگ کشور خود، کمترین بهرهبرداری را برای افزایش اشتغال و ارتقای اقتصاد ملی نداریم. هنر ایرانی بهخصوص فرش ایران، بدون اغراق سرفرازتر از بقیه هنرهاست. کمتر هنری است که در جهان به پای محصولات هنرمندان کشورمان برسد. تابلو فرش، گلیم، صنایع چوب، چرم و پوست واقعا ارزش زیادی دارند و زیباییها و طبیعت جهان را یکجا در درون خود دارند. ولی متاسفانه ثروت چندانی از این هنرها به وجود نمیآید. ما قادر به تامین ثروت از صنایع دستی نیستیم. به تعبیر دیگر ما قادر به تبدیل سرمایه نرم و نمادین خود به پول نیستیم. این جای تامل و اندوه دارد. بیاعتنایی به این ظرفیت بیاندازه اقتصادی، دلایل بسیاری دارد، اما قطعا یکی از دلایل این خسران تاریخی، نبود ارتباط سازنده و ارگانیک با اقتصاد جهانی است. اکنون وقت آن است که دولت و ملت ایران هشیار باشند و بدانند بدون دوستی و ارتباط موثر با همسایگان و دول دنیا، ملت خود را از داشتههایش محروم میکنیم. باید دولت بیش از هر چیزی به اقتصاد جهانی و سیاست خارجی بپردازد و نمایندگان مردم با احساس شرایط داخلی و خارجی دولت را همراهی نمایند و از هر فرصتی برای بهبود ارتباطی سیال و اقتصادی با معیار جهانی بهرهبرداری کنند. باید تاکید کنیم که شکوفایی صنایع دستی علاوه بر تبلیغ فرهنگ و هنر ایرانی در جهان به مثابه ظرفیتی بزرگ برای دیپلماسی فرهنگی، فرصتی بیاندازه تعیینکننده برای ایجاد کسب و کار موثر و مفید برای جوانان ایرانی است، جوانانی که روحشان با هنر ایرانی آمیخته است و در صورت تامین معاش از طریق هنرهای سنتی، حتما به اشتغال در این حوزه مشغول میشوند و باعث ارزش افزوده ملی میشوند. باید برای به دست آوردن بازار چند میلیارد دلاری صنایع دستی جهان، برنامهای کارآمد و موثر طراحی کنیم.
محمدرضا بادامچی: رئیس فراکسیون کار مجلس دهم