سیستم مدیریت در کشور ما بیشتر دولتی است و از همینرو عادتی در وضعیت اجتماعی رواج یافته که تا زمان مشخص شدن وزیر یک وزارتخانه فعالیتها در تعلیق و بیثباتی بهسر خواهد برد.
تدبیر24»البته انتظار میرود در دانشگاهها که از استقلالی نسبی برخوردار هستند، این وضعیت تعلیق کاهش پیدا کند. در عین حال بیثباتی و کاهش فعالیتهای هر سازمانی در وضعیتی که مسئول مربوطه و رئیس دستگاه اجرایی مشخص نیست تبدیل به سنتی نانوشته در کشور شده است. در وضعیت کنونی وزارت علوم، رئیس جمهور در موقعیت دشواری جهت یک تصمیمگیری اساسی برای انتخاب وزیر علوم قرار گرفته و این وضعیت از پیچیدگی نهاد دانشگاه به دلیل مواجهه با ذینفعان گوناگون نشات گرفته است. دلیل این پیچیدگی، ارتباط دانشگاه با سرنوشت بسیاری از نهادها، به غیر از اساتید و دانشجویان است. دانشگاه در ایران مانند سایر کشورهای دنیای مدرن ظرفیت ارتباط و تنیدگی در سیاست، فرهنگ، اقتصاد و... را دارد و این پیچیدگی همانگونه که در روزهای اخیر مشاهده شده بعضا از وزارت امور خارجه یا فرهنگ نیز بیشتر است. تاثیرگذاری دانشگاه در جامعه هرچند خیلی مستقیم نیست و بیشتر با ارائه الگو به این مهم میپردازد اما ظرفیتی را فراهم میکند که در این حوزهها تغییرات مهمی ایجاد شود. برای مثال در وضعیت سیاسی دانشگاه میتواند الگویی برای حفظ وضعیت موجود هر کشور یا تغییر رادیکال و بنیادین نظام سیاسی ارائه دهد. یا در مورد فرهنگ دانشگاه میتواند از بنیانهای قدیمی آن دفاع کند یا خواستار اصلاح و بهبود فرهنگ شود. همچنین در مورد اقتصاد و صنعت این نهاد از طریق تربیت نیروی انسانی و ساخت الگوهایی مانند دانشگاه کارآفرین که در این سالها مطرح شده میتواند به اقتصاد جامعه شکل دهد. دانشگاه در حال حاضر کانونی برای رقابت دیدگاههای گوناگونی است که برای مثال در سالهای اخیر بین تجاری شدن و اسلامی شدن مانده بود. چنین منازعاتی عمدتا به طور ناخودآگاه صورت میپذیرد و مسئولان دانشگاهها هم شاید به این پیچیدگی واقف نیستند و برنامهای برای مواجهه با آن ندارند. در این برهه خاص رئیسجمهور (به فرض تامل و تعمق در این مورد) احتمالا به یک گزینش اساسی روی آورده تا از فردی که با مفهوم اجتماعی دانشگاه آشنا باشد و همچنین پیگیر اصلاح نهاد دانشگاه باشد، استفاده کند. در تحقیقات سالهای گذشته مشخص شده اعتماد جامعه به نقش دانشگاه، مدارک دانشگاهی، اساتید و... کاهش یافتهاست، از این رو در این شرایط به فردی نیاز است که برنامه مشخصی جهت اصلاح این نهاد داشته باشد و اهمیت این نهاد را بازگرداند. وزیر علوم آینده باید معتقد باشد بدون دخالت نهادهای دیوانی و غیردیوانی اساتید را از انفعال خارج کند و دانشگاه را از فرمالیسم پژوهشی که به آن دچار شده و با آمیخته شدن با فساد مفهوم جدیدی به نام فساد دانشگاهی را خلق کرده، رها کند. تاکیدات سالهای اخیر به مقالهنویسی به هر قیمت و تقلیل ثمره دانش به مقاله صرف موجب مشکلات عمدهای شده است و باید اساتید با دمیده شدن روح فعالیت در دانشگاه به مولدان واقعی دانش تبدیل شوند. از طرفی فضای موجود در جنبش دانشجویی بسیار مرده است و باید وزیر علومی تصدی امر را به عهده گیرد که به اثرگذاری جنبش دانشجویی در آینده جامعه معتقد باشد و صرفا برخوردی سیاسی با جنبش دانشجویی نداشته باشد. اگر تاملات رئیسجمهور در این مسیر باشد واقعا ارزنده خواهد بود و حداقل پس از این انتظار فردی بر این سکان خواهد نشست که بتواند اعتدال نهادین واقعی را با تکیه بر شعار خود آقای روحانی در دانشگاه ایجاد کند. در این شرایط دانشگاه از مرکزی برای تولید مدرک به نهاد اجتماعی موثری برای ارتقای کیفیت زندگی جامعه ایرانی تبدیل خواهد شد.
محمدامین قانعی راد، جامعهشناس